نیکول اورسم ( به فرانسوی: Nicole Oresme ) ( ۱۳۸۲ ژوئیه ۱۱ - ۵ - ۱۳۲۰ حدود ) که نیکلاس اورسم یا نیکلاس اور سمی نیز نامیده می شود از فیلسوفان مهم قرون وسطی متاخر بود. آثار مهم و پر تأثیری دربارهٔ اقتصاد، ریاضیات، فیزیک، نجوم، فلسفه و الهیات نوشت؛ اسقفِ لیزیو، مترجم شارل پنجم شاه فرانسه و شاید یکی از نوآورترین متفکران سده چهاردهم میلادی بوده است. نیکول اورسم بین ۱۳۲۵–۱۳۲۰ در روستای آلمونیا در نورماندی پای بدین جهان گذارد. هیچ چیز دربارهٔ خانواده اش نمی دانیم. اینکه در کالج ناوار درس خواند که با کمک های پادشاه اداره می شد و ویژه تحصیل دانشجویانی بود که از بی نوایی برگ تحصیل در دانشگاه پاریس را نداشتند به این احتمال که برزیگر زاده بوده باشد قوت می بخشد. با ژان بوریدان ( ملقب به بنیان گذار مکتب طبیعت گرائی فرانسه ) ، آلبرت ساکسونیائی و شاید مارسلیوس انگنی ( مارسلیوس فُن اِنگن ) در پاریس تحصیل " هنر" کرد و همانجا درجه کارشناسی ارشد هنر گرفت. هنوز ۱۳۴۲ نشده در جریان بحران برخاسته از فلسفه طبیعی ویلیام اوکامی به درجه مربی گری رسید. در سال ۱۳۴۸ در دانشگاه پاریس دانشجوی الهیات بود و در سال ۱۳۵۶ درجه دکترایش را گرفت و همان سال استاد بزرگ کالج ناوار شد. در سال ۱۳۶۴ رئیس کلیسای جامع رُون شد. دور و بر ۱۳۶۹ به خواست شارل پنجم که در سال ۱۳۷۱ برایش مقرری تعیین کرد دست بکار برگرداندن آثار ارسطو به فرانسه شد و در سال ۱۳۷۷با پشتیبانی شاهانه اسقف لیسیو شد. مرگش بسال ۱۳۸۲ در همان شهر بود. کیهان شناسی اورسم در کتاب آسمان و جهان به بحث ادله گوناگون له و علیه حرکت محوری زمین می پردازد. وی معتقد بود بنا به ملاحظات نجومی چنانچه زمین حرکت می کرد نه افلاک، تمامی حرکاتی که در آسمان می بینیم و ستاره شناسان به محاسبه شان می پردازند دقیقاً به یک شکل به نظر می رسید چنان که گویا افلاک دور زمین می گردند. او این استدلال فیزیک را رد می کرد که چنانچه زمین در حرکت می بود هوا از آن عقب می ماند و باعث می شد بادی شدید در جهت شرقی - غربی وزیدن گیرد. از دید او زمین، آب و هوا جملگی حرکتی مشابه می یافتند. دربارهٔ آن بخش های کتاب مقدس که سخن از حرکت خورشید دارد چنین نتیجه می گرفت که "این مطلب منطبق با سخن عوام است و نباید به معنای واقعی کلمه گرفته شود. وی همچنین می گفت اینکه زمین کوچک حول محور خویش بگردد بسی بیشتر به صرفه است تا اینکه جهان عظیم ستارگان گرد آن بچرخند. با این همه چنین نتیجه گیری می کرد هیچ کدام از این استدلالها قطعی نیست و "همه، از جمله خود من بر آنیم که افلاک گردان است، نه زمین. ادراک حسی اورسم در بحث انتشار صوت و نور پذیرای اصل قرون وسطائی تکثیر گونه ها که نویسندگانی مبحث نور چون ابن هیثم، رابرت گراس تست، راجر بیکن، جان پچام و ویتلو بود. اورسم بر آن بود که این گونه ها جوهرهائی غیر مادی اما جسیم ( سه بعدی ) اند. ترجمه ها اورسم نیز مانند بسیاری از هم عصرانش بیشتر به لاتین می نوشت اما به اصرار شاه شارل پنجم به فرانسه نیز نوشت و ترجمه های فرانسوی کارهای خود و منتخب هائی از آثار ارسطو را فراهم کرد. ریاضیات مهم ترین کمک هایش به ریاضیات در رساله در ترکیب و کیفیت حرکت؟ آمده است. در کیفیت یا شکلی عرضی چون گرما شدت ( میزان دما در هر نقطه ) و وسعت ( به عنوان طول میله ) را متمایز می کرد. این دو اصطلاح اغلب جای خود را به عرض و طول می داد. برای روشن ساختن منظور ایده مجسم ساختن این مفاهیم به صورت شکل های مسطح به ذهنش رسید و به آنچه امروز مختصات متعامد یا دکارتی نامیده می شود نزدیک شد. شدت کیفیت با طول، یا longitudo، متناسب با شدتی عمود بر پایه در هر نقطه مفروض بر روی خط پایه که نمایانگر عرض، latitudo . ، است نمایش داده می شود. اورسم پیشنهاد کرد شکل هندسی چنین صورتی را می توان معادل خصوصیات خود کیفیت گرفت. اورسم کیفیت یکنواخت را چیزی تعریف می کرد که با خطی به موازات طول نمایش داده می شود و هر کیفیت دیگری را نافرم است. کیفیت هائی که به شکلی یکنواخت نافرم باشند با خطی مستقیم که گرایش به محور طولی دارد نشان داده می شود، ضمن اینکه بسیار موارد متفاوت از کیفیات نافرم نا یکنواخت را شرح می دهد. اورسم این اصل را به اشکال سه بعدی بسط داد. وی این تحلیل را در مورد بسیاری از کیفیات چون داغی، سپیدی و شیرینی صادق می دانست. آنچه برای پیشرفت های بعدی اهمیت دارد این است که اورسم کاربرد این مفهوم را به تحلیل حرکت محلی بسط دار که در آن عرض یا شدت نمایانگر سرعت و طول نشانه زمان است و مساحت شکل مسافت طی شده را می نمایاند. او ثابت می کند این روش ترسیم عرض شکل ها در مورد حرکت یک نقطه نیز صادق است، مشروط بر آنکه زمان را طول و سرعت را عرض بگیریم که در آن صورت مقدار حرکت عبارت خواهد بود از مسافت طی شده در زمانی معین. به لطف این ترانهش، قضیه نافرمهای یکنواخت طول، latitudo uniformiter difformis، به صورت اصل مسافت طی شده در صورت حرکت دارای تغییر یکنواخت درآمد و بدین ترتیب پیشگام کشف گالیله شد. مهم اینکه اورسم برای نخستین بار ( هرچند گُنگ ) واگرائی سری های هارمونیک را اثبات کرد، کاری که در سده های بعد امثال برادران برنولی توانستند تکرار کنند. برهان وی که جایگزینی بود برای دیگر آزمونهای "معیار" واگرائی ( آزمون نسبت و مانندگانش ) به زیبائی نشان داد که برای هر ارزش n/۱نزدیک ترین n عضوی است از توالی ۲˄n و دوره های n/۲ پیش از آن باید بزرگتر از ۱/۲ باشد. بدین ترتیب با استفاده از آزمون مقایسه و اصل فشردن یا ساندویچ سری ها باید بزرگتر از سری های ۱/۲+۱/۲+…+۱/۲ ( که به وضوح واگراست ) باشد؛ و این بدان معناست که سری های هارمونیک ( ۱/n ) باید واگرا باشند. اورسم تنها ریاضی دانی بود که این حقیقت را اثبات کرد و تا چندین سده بعد افتخارش از آن او بود. اقتصاد اورسم با رساله در اصل، طبیعت، قانون و تغییرات پول یکی از کهن ترین دست نوشته ها که به مبحثی اقتصادی پرداخته روشن بینی جالبی را وارد مفهوم پول در قرون وسطی می کند.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفwiki: نیکل اورسم