نیما
فرهنگ اسم ها
معنی: تخلص شعری علی اسفندیاری ( نیما یوشیج )، عادل، نامور، نیمه ماه، کوچک، نام کوهی است حوالی نور، ( اَعلام ) ) نام یکی از اسپهبدان تبرستان، ) تخلص شعری علی اسفندیاری ( نیما یوشیج ) [، شمسی] شاعر ایرانی و بنیانگذار شعر نو فارسی، دیوان شعر، مقاله ها و یادداشتها و نامه هایش چاپ شده است، تخلص شعری علی اسفندیاری ( نیما یوشیج ) شاعر نوپرداز ( ـ )، نام آور و نامور، علی اسفندیاری متخلص به نیما یوشیج شاعر معروف ایرانی قرن چهاردهم
برچسب ها: اسم، اسم با ن، اسم پسر، اسم مازندرانی، اسم فارسی، اسم تاریخی و کهن، اسم طبیعت
گویش مازنی
پیشنهاد کاربران
نیما یعنی نیمه ی ما، نامدار، منصف، دادگر، در زبان مازنی به معنی کمان هست در زبان دیگر به معنای رحمت هست
چون علی اسفندیاری نام کوچک خودشو به نیما تغییر داده به خاطر همین به غلط میگن معنی نیما کوچک هست درحالیکه معنی کوچک برای اسم نیما درست نیست
... [مشاهده متن کامل]
ویه چیز دیگه اینکه
اسم نیما در لغت نامه دهخدا معنی نشده
به اشتباه در بعضی سایت ها نوشته شده ( نیما ) در لغت دهخدا یعنی خردو کوچک
درحالی، که کلمه نیماور معنا شده
لطفا اصلاح کنین
چون علی اسفندیاری نام کوچک خودشو به نیما تغییر داده به خاطر همین به غلط میگن معنی نیما کوچک هست درحالیکه معنی کوچک برای اسم نیما درست نیست
... [مشاهده متن کامل]
ویه چیز دیگه اینکه
اسم نیما در لغت نامه دهخدا معنی نشده
به اشتباه در بعضی سایت ها نوشته شده ( نیما ) در لغت دهخدا یعنی خردو کوچک
درحالی، که کلمه نیماور معنا شده
لطفا اصلاح کنین
نیما به معنی نیمی از ماه هستش🌙♥️
#نیما
نیما یک نام از در آمخیتن چند تک واژ است از این رو چم های ( معانی ) گوناگونی دارد.
آمیختگی نخست:
نی ما= نیو یا نو ماه = ماه نو
#نو
از ریشه آریایی و پارسی باستان *n�wyas و پهلویی. *n�wyos است به چم نو و تازه
... [مشاهده متن کامل]
https://en. m. wiktionary. org/wiki/नव्य
این واژه به زبان های اروپایی راه یافته :
در انگلیسی new به چم نو
در فرانسه Nouveau. نووو به چم نو
در آلمانی Neu نائو به چم نو
در ایتالیای nuova نوئوا به چو نو.
گویش ایتالیایی آن بسیار نزدیک کاشانی است نو وا به چم نو است . 😂
آمیختگی پسین ( بعدی ) :
نی یما = بدون و نه یاما yama در اوستایی آن را خدای مردان گویند از واژه پرتو آریایی و ایران باستان *Y�mas است.
این واژه به زبان هندی و از انجا به زبان های کره ای و ژاپنی راه یافته است.
Japanese:�夜摩� ( Yama )
در ژاپنی یاما به چم کابوس است.
نیما در این ریخت به چم خدای زندگان است پاد ( ضد ) خدای مردگان
خدای زندگان و مردگان نداریم خدا در زبان های ایرانی به چم دارای پول و ثروت است نیما به چم دارند ( صاحب ) جهان زندگان است
https://en. m. wiktionary. org/wiki/Reconstruction:Proto - Indo - Iranian/Yámas
نیم ا = نیم به چم داد و گات ( قانون ) صفت فاعلی. = دادگر
لغتنامه دهخدا ( منبع )
نیما= نایما = نامدار و نامی
از ریشه آریایی و ایران باستان *Hnā́ma و اوستایی nāman. نامن به چم نام و نامی.
این واژه زه زبان اروپایی راه یافته :
در انگلیسی name به چم نام
در آلمانی Name. نامه به چم نام
در ایتالیایی nome نومه به چم نام
در فرانسه Nom نوم به چم نام
در اسپانیایی nombre. نومبره به چم نام
در سوئدی namn. نام با گویش ایرانی گفته میشود نام
https://en. m. wiktionary. org/wiki/نام
نیم ا= mna* خرد و فکر در فرسته های ( پست ) پیشین درباره این واژه کامل بیان شده است. = با فکر
نیم ماه = نیمه ماه
نیما= در زبان مازندرانی به چم. آدم نیامده در برابر واژه بیما به چم آمده است.
در پایان و در یک بازبینی فوری تمام چم های واژه نیما برابرند با:
دارای جهان ، مانندش نیامد، فرد با خرد، ماه کامل یا ماه نو ، نامی و ماندگار،
دادگر ، نیمه ماه
به نگر ( نظر ) خود من نیما همان چیزی است که در اوربی ( عربی ) به آن بدر یا ماهه شب ۱۴ میگوییم
که برای دختر مهتاب و برای پسر نیما است.
@iranaryan
مارا در ایتا دنبال کنید
دوستان و همراهان واژه یابی اکنون، دو درنگ زمان ( وخت ) برده است. تلاش است همگی دادهای بیان شده برابر بنچاک ( سند و بنچاق ) باشد.
نیما یک نام از در آمخیتن چند تک واژ است از این رو چم های ( معانی ) گوناگونی دارد.
آمیختگی نخست:
نی ما= نیو یا نو ماه = ماه نو
#نو
از ریشه آریایی و پارسی باستان *n�wyas و پهلویی. *n�wyos است به چم نو و تازه
... [مشاهده متن کامل]
https://en. m. wiktionary. org/wiki/नव्य
این واژه به زبان های اروپایی راه یافته :
در انگلیسی new به چم نو
در فرانسه Nouveau. نووو به چم نو
در آلمانی Neu نائو به چم نو
در ایتالیای nuova نوئوا به چو نو.
گویش ایتالیایی آن بسیار نزدیک کاشانی است نو وا به چم نو است . 😂
آمیختگی پسین ( بعدی ) :
نی یما = بدون و نه یاما yama در اوستایی آن را خدای مردان گویند از واژه پرتو آریایی و ایران باستان *Y�mas است.
این واژه به زبان هندی و از انجا به زبان های کره ای و ژاپنی راه یافته است.
Japanese:�夜摩� ( Yama )
در ژاپنی یاما به چم کابوس است.
نیما در این ریخت به چم خدای زندگان است پاد ( ضد ) خدای مردگان
خدای زندگان و مردگان نداریم خدا در زبان های ایرانی به چم دارای پول و ثروت است نیما به چم دارند ( صاحب ) جهان زندگان است
https://en. m. wiktionary. org/wiki/Reconstruction:Proto - Indo - Iranian/Yámas
نیم ا = نیم به چم داد و گات ( قانون ) صفت فاعلی. = دادگر
لغتنامه دهخدا ( منبع )
نیما= نایما = نامدار و نامی
از ریشه آریایی و ایران باستان *Hnā́ma و اوستایی nāman. نامن به چم نام و نامی.
این واژه زه زبان اروپایی راه یافته :
در انگلیسی name به چم نام
در آلمانی Name. نامه به چم نام
در ایتالیایی nome نومه به چم نام
در فرانسه Nom نوم به چم نام
در اسپانیایی nombre. نومبره به چم نام
در سوئدی namn. نام با گویش ایرانی گفته میشود نام
https://en. m. wiktionary. org/wiki/نام
نیم ا= mna* خرد و فکر در فرسته های ( پست ) پیشین درباره این واژه کامل بیان شده است. = با فکر
نیم ماه = نیمه ماه
نیما= در زبان مازندرانی به چم. آدم نیامده در برابر واژه بیما به چم آمده است.
در پایان و در یک بازبینی فوری تمام چم های واژه نیما برابرند با:
دارای جهان ، مانندش نیامد، فرد با خرد، ماه کامل یا ماه نو ، نامی و ماندگار،
دادگر ، نیمه ماه
به نگر ( نظر ) خود من نیما همان چیزی است که در اوربی ( عربی ) به آن بدر یا ماهه شب ۱۴ میگوییم
که برای دختر مهتاب و برای پسر نیما است.
مارا در ایتا دنبال کنید
دوستان و همراهان واژه یابی اکنون، دو درنگ زمان ( وخت ) برده است. تلاش است همگی دادهای بیان شده برابر بنچاک ( سند و بنچاق ) باشد.
نیما ( Nima ) :در زبان تونگایی ( Tongan ) به معنی عدد پنج است
معنی اسم نیما:نیمه ی ماه که پنهان شده
نیما یعنی پاره ای از ماه
کمانداران نامدار
کمانداران نامدار
پاره ای از ماه
نیما = نیمه چوبی کمان را گویند
ساختار استوار کمان
ساختار استوار کمان
نیما به معنی نیمه ی ماه ، زیبا ، درخشش، خرد ، کوچک ، بزرگ مرد کوچک ، اسم شایسته .
داداش نیما به معنی نیمه ی ماه و کمان میشه این ها چیست که نوشتی
بزرگ مرد کوچک . نیمه ماه . نیس بهتر از ما . کماندار .
نیما یعنی بزرگ مرد کوچک ومعنی دیگر آن نیمه ماه هستش
نیما : پرقدرت
نام آور
نام اور، مشهور،
نام آور، کماندار، خرد، نصف، کوچک، شجاع، روشن فکر، سرسخت و مقاوم، نام آور، بلند آوازه، نیمه ی ماه، دادگر، عدل پرور، خوش سیما، رنگین کمان، ترکیب ، مشهور، وفادار
ریشه این اسم ایرانی است و در بعضی اقلیت ها که به زبان فارسی قدیمی یا زبان های مشابه آن نظیر سالمورایی ، زرتشتی، پهلوی و. . . . کاربرد دارد و این اسم بحث تشریفاتی داشته و معمولا به نجیب زادگان و کمانداران و فیلسوفان و فرماندهان نظامی به عنوان لقب به آنها اعطا می گشت.
... [مشاهده متن کامل]
نام بسیار زیباییست.
ریشه این اسم ایرانی است و در بعضی اقلیت ها که به زبان فارسی قدیمی یا زبان های مشابه آن نظیر سالمورایی ، زرتشتی، پهلوی و. . . . کاربرد دارد و این اسم بحث تشریفاتی داشته و معمولا به نجیب زادگان و کمانداران و فیلسوفان و فرماندهان نظامی به عنوان لقب به آنها اعطا می گشت.
... [مشاهده متن کامل]
نام بسیار زیباییست.
نیما - > نی از ما - > از ما بهتران.
پورینیما - > اول استاد معرفت نسل نوین بشریت در فرهنگ هند باستان.
نیما - > نیم آی - > آنکه نیمی از وجودش بر زمین و نیمی در آسمان بیکران است و پل مهر آسمانی بر زمین است.
پورینیما - > اول استاد معرفت نسل نوین بشریت در فرهنگ هند باستان.
نیما - > نیم آی - > آنکه نیمی از وجودش بر زمین و نیمی در آسمان بیکران است و پل مهر آسمانی بر زمین است.
دادگر ، پاره ای از ماه
پاره ی ماه
نیما معنای گسترده ای مثل کماندار ، نیمه ماه ، نصفه و . . . داره و همینطور به گواهی از منابع و کتابهای عربی نام یکی از فرماندهان قلعه های طبرستان و آذربایجان بوده که در زمان حمله سپاه اعراب مسلمان از قلعه خود دفاع میکنه .
به معنایی خوشگل، روشن فکر، آسمان خراش
نورانی فرهیخته نام شاعر بزرگ
کماندار برگزیده. نیمه از ماه.
نام اور، نام دار، قهرمان نامی
نیمه ی ماه
کماندار بزرگ
نیمی از ماه
نیما / نام کوهی در شمال ( یوش مازندران ) ، نام کوچک علی اسفندیاری ( نیما یوشیج ) یوشیج» نمامی کاملا گیلکی است. نیما، نام کوهی است در مازندران و یوش نیز نام محل تولد نیما است که با پسوند نسبت «یج» به «یوشیج» ( در فارسی: اهل یوشیج ) تبدیل شده است.
... [مشاهده متن کامل]
نیماکه / بزرگ و ریش سفید. در گویش بیه پیش، شریک و مورد تعاون نیز معنی می دهد. نیماکه گی: تعاون. شرکت.
معنی اسم نیما در لغت به معنی خرد و کوچک است.
و در جای دیگری از لغت نامه ها جزو مردان کوچک من دسته بندی شده است .
و طبق فرهنگ عمید از اسامی اصیل ایرانی است به معنای نیمه ماه.
نیما ( Nimā )
خرد ، کوچک ، مبتکر شعر نو در ایران درسال 1328 وفات کرد
( خرس کوچک : که تا بزرگی و قدرت و خرد مسیر کم و اما پر پیچ و خمی را در پیش رو دارد . )
نیما : نیم آ (
) ، کمان، کمان دار، رنگین کمان، کمان دار برگزیده
... [مشاهده متن کامل]
نیماکه / بزرگ و ریش سفید. در گویش بیه پیش، شریک و مورد تعاون نیز معنی می دهد. نیماکه گی: تعاون. شرکت.
معنی اسم نیما در لغت به معنی خرد و کوچک است.
و در جای دیگری از لغت نامه ها جزو مردان کوچک من دسته بندی شده است .
و طبق فرهنگ عمید از اسامی اصیل ایرانی است به معنای نیمه ماه.
نیما ( Nimā )
خرد ، کوچک ، مبتکر شعر نو در ایران درسال 1328 وفات کرد
( خرس کوچک : که تا بزرگی و قدرت و خرد مسیر کم و اما پر پیچ و خمی را در پیش رو دارد . )
نیما : نیم آ (
) ، کمان، کمان دار، رنگین کمان، کمان دار برگزیده
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٨)