[ویکی فقه] جنبش اقتباس و انتقال آثار علمی و فرهنگی تمدنهای غیرعربی (علوم اوایل ) به عالم اسلام از میانه سده دوم تا اواخر سده چهارم . در طول این نهضت شماری از آثار اصلی تمدنهای یونان و ایران و مصر و هند به عربی ترجمه شد که بیشتر در زمینه های طب ، ریاضیات ، نجوم ، فلسفه و آیین کشورداری بود.
نخستین پژوهشها در باره نهضت ترجمه در پی فراخوان «انجمن سلطنتی علوم » در گوتینگن آلمان در ۱۲۴۶/۱۸۳۰ صورت گرفت . این انجمن خواستار فهرست جامعی از ترجمه های آثار یونانی به سریانی و عربی و آرامی و فارسی بود، به طوری که نام آثار گمشده یونانی را نیز در بر گیرد. گوستاو فلوگل در ۱۲۵۷/۱۸۴۱ در رساله ای لاتینی ۹۱ شرح و تفسیر عربی آثار یونانی را به اختصار بررسی کرد. یک سال بعد، یوهان ونریش در رساله مبسوطتری ابتدا به زمینه و چگونگی ترجمه آثار غیردینی یونانی به سریانی و عربی و آرامی و فارسی پرداخت و سپس فهرستی از مؤلفان یونانی و آثار ترجمه شده آنان فراهم آورد. نیم قرن بعد موریتس اشتاین شنایدر در مجموعه مقالاتی (از ۱۳۰۶ تا ۱۳۱۳/ ۱۸۸۹ـ ۱۸۹۶) آثار ونریش و فلوگل را کاملتر کرد. پژوهش کتاب شناختی او در ۱۳۳۹ ش /۱۹۶۰ در مجموعه ای مستقل تجدید چاپ شد. از آن پس نیز کوششهایی شده است که مهمتر از همه تدوین کتابنامه جامع علوم عربی به سرپرستی مانفرد اولمان و فؤاد سِزگین است . ترجمه عربی برخی از مجلدات این مجموعه (GAS) با نام تاریخ التراث العربی و ترجمه فارسی آن با نام تاریخ نگارشهای عربی به چاپ رسیده است . گرهارد اندرس نیز در رساله مفصّلی کوشیده است تا پژوهشی کتاب شناختی در ترجمه ها و مترجمان و بسط و توسعه هر حوزه اختصاصی در دنیای عربی زبان عرضه کند. این اثر در دو جلد جداگانه از مجموعه (GAP) چاپ شده است (گوتاس، ص XIV-XIII؛ برای فهرستی تفصیلی از پژوهشهای خاورشناسان در این باره . افزون بر این مطالعات که بیشتر در قلمرو تاریخ علم می گنجد، پژوهشگران تاریخ ادبیات عرب نیز فصلی از ادب عصر عباسی را به بررسی نهضت ترجمه و ویژگیهای ادبی آن اختصاص داده اند اما مهمترین رهیافت مطالعاتی به این موضوع ، بررسی همه جانبه اهمیت و جایگاه نهضت ترجمه در فرهنگ و تمدن اسلامی است . از جمله پژوهشهای اصلی در این زمینه ، اثر فرانتس روزنتال (۱۳۴۴ ش / ۱۹۶۵ به آلمانی و ۱۳۵۴ ش / ۱۹۷۵ به انگلیسی )، احیای فرهنگی در عهد آل بویه : انسان گرایی در عصر رنسانس اسلامی اثر جوئل کرمر (۱۳۷۱ ش /۱۹۹۲) و نیز تفکر یونانی ، فرهنگ عربی اثر دیمیتری گوتاس (۱۳۷۷ ش / ۱۹۹۸) است .
زمینه ها و انگیزه های ترجمه
بر اساس گزارشهای برجا مانده در منابع تاریخی ، شمار مؤلفان جهان اسلام در سده نخست هجری اندک بوده است ؛ بنا بر برآوردی ۳۹ تن در علوم شرعی و عربی (از این تعداد ۲۵ تن در شعر و عروض ) و چهار تن در علوم اوایل به تألیف پرداختند که در سده دوم این شمار بترتیب ۳۸ر۷ و ۵ر۵ برابر شد با وجود توصیه های مکرر قرآن و پیامبر به علم آموزی ، چند عامل در نخستین دهه های پس از رحلت پیامبر اکرم ، گسترش علوم را دشوار می کرد. نخست آنکه نگارش دانسته ها و باورها در فرهنگ عربی آن روزگار چندان معمول نبود. عربها «سَماع » را موثقترین طریق در روایت شعر، لغت و خبر می دانستند و در وثاقت نوشته ها تردید داشتند مگر آنکه محتوای آنها را از استادی می شنیدند (سَماع ) یا بر او می خواندند (قرائت ؛ نیز تحمل حدیث ). اگرچه پاره ای ملاحظات در حفظ کلام الاهی ، مسلمانان را به مکتوب ساختن قرآن واداشت ، اما آنان حتی از تدوین احادیث نبوی اجتناب می کردند افزون بر این ، خط عربی نیز خطی ابتدایی و مشکل آفرین بود. در علوم اوایل افزون بر این عوامل ، ملاحظات دیگری نیز در کار بود، چنانکه به گفته سیوطی ، علوم اوایل در سده نخست به هنگام فتح سرزمینهای عجم به میان مسلمانان راه یافت ، اما رایج نشد زیرا «سلف صالح »، مانع پرداختنِ به آن می شدند. همه معارفی که تا اواخر سده نخست در جامعه اسلامی شکل گرفت و شیوع یافت ، با فهم مأثورات دینی و تحصیل بینش و معیشتی اسلامی بر پایه آن در ارتباط بود. برای نمونه صرف و نحو و معانی و بیان در محضترین صورتها، همچون بررسی ادب جاهلی ، به انگیزه فهم دلالتها و کاربردهای لغوی قرآن به کار می رفت . حتی طب با همه ضرورتش مجال رایج شدن به صورت دانشی انسجام یافته و مکتوب پیدا نمی کرد. چنانکه عمربن عبدالعزیز (حک: ۹۹ـ۱۰۱) در انتشار ترجمه ای از کُنّاش اَهْرُن چندان تردید داشت که چهل روز آن را بر سجاده خویش نهاد و دعا و تأمل کرد دیگر خلفای اموی اعتنای چندانی به علوم و معارف سایر اقوام نداشتند. اهتمام به این امور در نظر ایشان اشتغالی پَست و درخور موالی بود .
نخستین ترجمه ها به عربی
با اینهمه ، بنا بر دست نویسی که استپلتن به سال ۱۳۲۸/۱۹۱۰ در رامپور یافت ، ظاهراً نخستین اثر ترجمه شده به عربی کتابی در باره کیمیا منسوب به زوسیموس بوده است . این کتاب در زمان حکومت معاویه در دمشق در ربیع الا´خر ۳۸ از یونانی به عربی در آمد ، اما مشهورتر آن است که خالدبن یزیدبن معاویه (متوفی ۸۵) ــ که خلافت در زمان او از سفیانیان به مروانیان رسید ــ به منافع و مواعید طب و نجوم و کیمیا دل بسته بود و گروهی از فیلسوفان عربیدان مصری را به ترجمه کتابهایی از یونانی و قبطی به عربی واداشت . به گزارش ابن ندیم ، نخستین ترجمه در عالم اسلام در پی این توصیه انجام گرفت ابن ندیم همچنین از ترجمه چند کتاب فارسی از جمله رستم و اسفندیار و بهرام شوس (؟) در دوره اموی خبر داده است گذشته از این ترجمه های علمی پراکنده ، امویان در عهد عبدالملک (۶۵ـ۸۶) یا فرزندش هشام (۱۰۵ـ۱۲۵) به انگیزه تحکیم قدرت و نظارت خود به ترجمه دیوان شام از رومی و دیوان عراق از فارسی به عربی پرداختند ابن خلدون این واقعه را حاصلِ بیرون آمدن قوم عرب از ناپختگی بدویت به رونق شهرنشینی و تمدن و از سادگی اُمّیت به حاذقی کتابت می داند برای گفتاری مبسوط در باره تأثیر عمران و حضارت در تعلیم دانش و مقایسه وضع علوم در مغرب و مشرق عالم اسلام از این حیث
عوامل شکل گیری نهضت ترجمه
...
نخستین پژوهشها در باره نهضت ترجمه در پی فراخوان «انجمن سلطنتی علوم » در گوتینگن آلمان در ۱۲۴۶/۱۸۳۰ صورت گرفت . این انجمن خواستار فهرست جامعی از ترجمه های آثار یونانی به سریانی و عربی و آرامی و فارسی بود، به طوری که نام آثار گمشده یونانی را نیز در بر گیرد. گوستاو فلوگل در ۱۲۵۷/۱۸۴۱ در رساله ای لاتینی ۹۱ شرح و تفسیر عربی آثار یونانی را به اختصار بررسی کرد. یک سال بعد، یوهان ونریش در رساله مبسوطتری ابتدا به زمینه و چگونگی ترجمه آثار غیردینی یونانی به سریانی و عربی و آرامی و فارسی پرداخت و سپس فهرستی از مؤلفان یونانی و آثار ترجمه شده آنان فراهم آورد. نیم قرن بعد موریتس اشتاین شنایدر در مجموعه مقالاتی (از ۱۳۰۶ تا ۱۳۱۳/ ۱۸۸۹ـ ۱۸۹۶) آثار ونریش و فلوگل را کاملتر کرد. پژوهش کتاب شناختی او در ۱۳۳۹ ش /۱۹۶۰ در مجموعه ای مستقل تجدید چاپ شد. از آن پس نیز کوششهایی شده است که مهمتر از همه تدوین کتابنامه جامع علوم عربی به سرپرستی مانفرد اولمان و فؤاد سِزگین است . ترجمه عربی برخی از مجلدات این مجموعه (GAS) با نام تاریخ التراث العربی و ترجمه فارسی آن با نام تاریخ نگارشهای عربی به چاپ رسیده است . گرهارد اندرس نیز در رساله مفصّلی کوشیده است تا پژوهشی کتاب شناختی در ترجمه ها و مترجمان و بسط و توسعه هر حوزه اختصاصی در دنیای عربی زبان عرضه کند. این اثر در دو جلد جداگانه از مجموعه (GAP) چاپ شده است (گوتاس، ص XIV-XIII؛ برای فهرستی تفصیلی از پژوهشهای خاورشناسان در این باره . افزون بر این مطالعات که بیشتر در قلمرو تاریخ علم می گنجد، پژوهشگران تاریخ ادبیات عرب نیز فصلی از ادب عصر عباسی را به بررسی نهضت ترجمه و ویژگیهای ادبی آن اختصاص داده اند اما مهمترین رهیافت مطالعاتی به این موضوع ، بررسی همه جانبه اهمیت و جایگاه نهضت ترجمه در فرهنگ و تمدن اسلامی است . از جمله پژوهشهای اصلی در این زمینه ، اثر فرانتس روزنتال (۱۳۴۴ ش / ۱۹۶۵ به آلمانی و ۱۳۵۴ ش / ۱۹۷۵ به انگلیسی )، احیای فرهنگی در عهد آل بویه : انسان گرایی در عصر رنسانس اسلامی اثر جوئل کرمر (۱۳۷۱ ش /۱۹۹۲) و نیز تفکر یونانی ، فرهنگ عربی اثر دیمیتری گوتاس (۱۳۷۷ ش / ۱۹۹۸) است .
زمینه ها و انگیزه های ترجمه
بر اساس گزارشهای برجا مانده در منابع تاریخی ، شمار مؤلفان جهان اسلام در سده نخست هجری اندک بوده است ؛ بنا بر برآوردی ۳۹ تن در علوم شرعی و عربی (از این تعداد ۲۵ تن در شعر و عروض ) و چهار تن در علوم اوایل به تألیف پرداختند که در سده دوم این شمار بترتیب ۳۸ر۷ و ۵ر۵ برابر شد با وجود توصیه های مکرر قرآن و پیامبر به علم آموزی ، چند عامل در نخستین دهه های پس از رحلت پیامبر اکرم ، گسترش علوم را دشوار می کرد. نخست آنکه نگارش دانسته ها و باورها در فرهنگ عربی آن روزگار چندان معمول نبود. عربها «سَماع » را موثقترین طریق در روایت شعر، لغت و خبر می دانستند و در وثاقت نوشته ها تردید داشتند مگر آنکه محتوای آنها را از استادی می شنیدند (سَماع ) یا بر او می خواندند (قرائت ؛ نیز تحمل حدیث ). اگرچه پاره ای ملاحظات در حفظ کلام الاهی ، مسلمانان را به مکتوب ساختن قرآن واداشت ، اما آنان حتی از تدوین احادیث نبوی اجتناب می کردند افزون بر این ، خط عربی نیز خطی ابتدایی و مشکل آفرین بود. در علوم اوایل افزون بر این عوامل ، ملاحظات دیگری نیز در کار بود، چنانکه به گفته سیوطی ، علوم اوایل در سده نخست به هنگام فتح سرزمینهای عجم به میان مسلمانان راه یافت ، اما رایج نشد زیرا «سلف صالح »، مانع پرداختنِ به آن می شدند. همه معارفی که تا اواخر سده نخست در جامعه اسلامی شکل گرفت و شیوع یافت ، با فهم مأثورات دینی و تحصیل بینش و معیشتی اسلامی بر پایه آن در ارتباط بود. برای نمونه صرف و نحو و معانی و بیان در محضترین صورتها، همچون بررسی ادب جاهلی ، به انگیزه فهم دلالتها و کاربردهای لغوی قرآن به کار می رفت . حتی طب با همه ضرورتش مجال رایج شدن به صورت دانشی انسجام یافته و مکتوب پیدا نمی کرد. چنانکه عمربن عبدالعزیز (حک: ۹۹ـ۱۰۱) در انتشار ترجمه ای از کُنّاش اَهْرُن چندان تردید داشت که چهل روز آن را بر سجاده خویش نهاد و دعا و تأمل کرد دیگر خلفای اموی اعتنای چندانی به علوم و معارف سایر اقوام نداشتند. اهتمام به این امور در نظر ایشان اشتغالی پَست و درخور موالی بود .
نخستین ترجمه ها به عربی
با اینهمه ، بنا بر دست نویسی که استپلتن به سال ۱۳۲۸/۱۹۱۰ در رامپور یافت ، ظاهراً نخستین اثر ترجمه شده به عربی کتابی در باره کیمیا منسوب به زوسیموس بوده است . این کتاب در زمان حکومت معاویه در دمشق در ربیع الا´خر ۳۸ از یونانی به عربی در آمد ، اما مشهورتر آن است که خالدبن یزیدبن معاویه (متوفی ۸۵) ــ که خلافت در زمان او از سفیانیان به مروانیان رسید ــ به منافع و مواعید طب و نجوم و کیمیا دل بسته بود و گروهی از فیلسوفان عربیدان مصری را به ترجمه کتابهایی از یونانی و قبطی به عربی واداشت . به گزارش ابن ندیم ، نخستین ترجمه در عالم اسلام در پی این توصیه انجام گرفت ابن ندیم همچنین از ترجمه چند کتاب فارسی از جمله رستم و اسفندیار و بهرام شوس (؟) در دوره اموی خبر داده است گذشته از این ترجمه های علمی پراکنده ، امویان در عهد عبدالملک (۶۵ـ۸۶) یا فرزندش هشام (۱۰۵ـ۱۲۵) به انگیزه تحکیم قدرت و نظارت خود به ترجمه دیوان شام از رومی و دیوان عراق از فارسی به عربی پرداختند ابن خلدون این واقعه را حاصلِ بیرون آمدن قوم عرب از ناپختگی بدویت به رونق شهرنشینی و تمدن و از سادگی اُمّیت به حاذقی کتابت می داند برای گفتاری مبسوط در باره تأثیر عمران و حضارت در تعلیم دانش و مقایسه وضع علوم در مغرب و مشرق عالم اسلام از این حیث
عوامل شکل گیری نهضت ترجمه
...
wikifeqh: نهضت_ترجمه