[ویکی فقه] پدیده نقل حدیث به معنی در عصر پیامبر (صلی الله علیه وآله) و ائمه (علیهم السّلام) وجود داشته و باعث بروز نگرانی هایی شده است.
به عنوان مثال در روایت: «طلب العلم فریضة علی کل مسلم؛ طلب دانش بر هر مسلمانی واجب است». واژه ها و نوع چینش آنها (ترکیب) ساختار روایت و وجوب تحصیل دانش برای همه دین داران معنای آن را تشکیل می دهد. حال اگر واژه ها و نوع چینش آنها را با تحفظ بر معنای آن تغییر دهیم در حقیقت «نقل به معنا» کرده ایم؛ یعنی معنا و مفهوم روایت را نقل کرده ایم، نه نص آن را.
← مثال
پیداست که از نظر همگان آنچه مطلوب است نقل نص روایات است. به رغم مطلوب بودن نقل نص روایات این کار با دشواری هایی روبه رو بوده است؛ زیرا در آغاز صدور روایات از زبان معصومان (علیهم السّلام)، نگارش احادیث در مجالس تحدیث، سنت غالب نبوده و عموم راویان، متن روایات را پس از شنیدن به حافظه سپرده و پس از مراجعه به خانه های خود، یا پس از گذشت زمان به ثبت، یا نقل آنها اقدام می کردند.از سوی دیگر روایات نقل شده در مجالس تحدیث نیز گاه طولانی و شامل چندین فقره بوده است. طبیعت خطا و اشتباه حافظه اقتضا داشت که احیانا واژه های مترادف، جای واژه های اصلی بنشیند، یا در چینش روایت، جا به جایی صورت گیرد، یا حتی جملات روایی دچار کوتاهی و بلندی شوند.
اجازه پیامبر
ظاهرا این پدیده در عصر پیامبر (صلی الله علیه وآله) وجود داشته و باعث نگرانی اصحاب شده است.در روایتی آمده است که صحابه پس از شنیدن جمله معروف: «من کذب علی متعمدا فلیتبوا مقعده من النار؛ هر کس بر من دروغ ببندد، دیگر باید برای خود جایگاهی در آتش فراهم آورد». با نگرانی گفتند: یا رسول الله! نسمع منک الحدیث فنزید فیه و ننقص، فهذا کذب علیک؟ قال: «لا»؛ ای رسول خدا ما از شما حدیث می شنویم و در آن افزوده یا از آن کم می کنیم آیا این دروغ بر شماست؟ پیامبر (صلی الله علیه وآله) فرمود: «خیر».این امر نشان می دهد که پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) دشواری نقل نص روایات را پذیرفته و نقل به معنا را اجازه داده است.
اجازه ائمه
...
به عنوان مثال در روایت: «طلب العلم فریضة علی کل مسلم؛ طلب دانش بر هر مسلمانی واجب است». واژه ها و نوع چینش آنها (ترکیب) ساختار روایت و وجوب تحصیل دانش برای همه دین داران معنای آن را تشکیل می دهد. حال اگر واژه ها و نوع چینش آنها را با تحفظ بر معنای آن تغییر دهیم در حقیقت «نقل به معنا» کرده ایم؛ یعنی معنا و مفهوم روایت را نقل کرده ایم، نه نص آن را.
← مثال
پیداست که از نظر همگان آنچه مطلوب است نقل نص روایات است. به رغم مطلوب بودن نقل نص روایات این کار با دشواری هایی روبه رو بوده است؛ زیرا در آغاز صدور روایات از زبان معصومان (علیهم السّلام)، نگارش احادیث در مجالس تحدیث، سنت غالب نبوده و عموم راویان، متن روایات را پس از شنیدن به حافظه سپرده و پس از مراجعه به خانه های خود، یا پس از گذشت زمان به ثبت، یا نقل آنها اقدام می کردند.از سوی دیگر روایات نقل شده در مجالس تحدیث نیز گاه طولانی و شامل چندین فقره بوده است. طبیعت خطا و اشتباه حافظه اقتضا داشت که احیانا واژه های مترادف، جای واژه های اصلی بنشیند، یا در چینش روایت، جا به جایی صورت گیرد، یا حتی جملات روایی دچار کوتاهی و بلندی شوند.
اجازه پیامبر
ظاهرا این پدیده در عصر پیامبر (صلی الله علیه وآله) وجود داشته و باعث نگرانی اصحاب شده است.در روایتی آمده است که صحابه پس از شنیدن جمله معروف: «من کذب علی متعمدا فلیتبوا مقعده من النار؛ هر کس بر من دروغ ببندد، دیگر باید برای خود جایگاهی در آتش فراهم آورد». با نگرانی گفتند: یا رسول الله! نسمع منک الحدیث فنزید فیه و ننقص، فهذا کذب علیک؟ قال: «لا»؛ ای رسول خدا ما از شما حدیث می شنویم و در آن افزوده یا از آن کم می کنیم آیا این دروغ بر شماست؟ پیامبر (صلی الله علیه وآله) فرمود: «خیر».این امر نشان می دهد که پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) دشواری نقل نص روایات را پذیرفته و نقل به معنا را اجازه داده است.
اجازه ائمه
...
wikifeqh: نقل_روایت_به_معنی