[ویکی فقه] با ملی شدن صنعت نفت در ایران انگلیسی ها سلطه انحصاری خود را بر نفت ایران از دست دادند، دولت انگلیس به منظور بازگرداندن وضعیت قبل از ملی شدن نفت تصمیم گرفت، از راه های مختلف مصدق را زیر فشار قرار دهد.
اقدام مصدق مبنی بر ملی کردن صنعت نفت بریتانیا را سخت دچار وحشت کرده بود. زیرا انگلیسی ها از یک طرف مانند آمریکایی ها از این خوف داشتند که اگر ایرانیان خودشان بتوانند اداره تاسیسات نفتی را به عهده بگیرند، این باعث خواهد شد که کشورهای دیگر خاورمیانه تقاضای خواسته مشابهی را بکنند. از طرف دیگر شرکت نفت ایران و انگلیس یکی از مایه های غرور ملی برای دولت بریتانیا به شمار می رفت و با ملی شدن صنعت نفت در ایران این صنعت با ارزش از دست این کشور خارج شده بود. در نتیجه دولت بریتانیا درصدد برآمد از راه های گوناگون به تضعیف دولت مصدق بپردازد. مسئله عمده انگلیس در ابتدا در مذاکرات، موضوع گرفتن غرامت بود. این غرامت بابت ضرری که به شرکت نفت ایران و انگلیس وارد شده بود، موضوع طرح شکایت انگلیسی ها از دولت مصدق بود. انگلیس ابتدا کوشید با فرستادن هیات هایی از راه گفتگو مسئله را حل کند؛ اما پس از شکست گفتگوها سعی کرد با توسل بر مراجع بین المللی مسئله را به نفع شرکت نفت ایران و انگلیس حل نماید. دولت بریتانیا همواره می کوشید، اقدام دولت ایران را یک اقدام غیر قانونی قلمداد کند و ملی کردن را در حکم تصرف اموال شرکت سابق بداند. در این زمان به رغم اینکه آمریکایی ها معتقد بودند که باید اختلافات بین دولت ایران و انگلیس را از طریق گفتگو حل کرد، انگلیسی ها عقیده داشتند که رسیدن به توافق با مصدق امکان پذیر نیست و کنار آمدن با مصدق سیاست ناشی از ناامیدی است. دولت بریتانیا گفتگو با مصدق را بی فایده و تنها راه حل مسئله نفت را کاربرد نیروی نظامی می دانست؛ اما ایالات متحده با کاربرد زور علیه ایران مخالف بود و به صراحت بیان می داشت که حق ایرانیان را در ملی کردن صنعت نفت به رسمیت می شناسد.
تضعیف مصدق
دولت انگلیس در آخر تنها راه حل این موضوع را سرنگونی دولت مصدق و جایگزین کردن دولتی دیگر که موافق با سیاست های بریتانیا باشد، می دانست. کوشش مدام برای براندازی دولت مصدق تحریم نفت و ایجاد پاره ای مشکلات اقتصادی علیه ایران از جمله تلاش هایی بود که بریتانیا در مقابله با مصدق به کار برد. دولت انگلیس بلافاصله بعد از ملی شدن نفت در ایران اعلام کرد که هر کس نفت ایران را خریداری کند، تحت تعقیب قضایی قرار خواهد گرفت. در نتیجه کشورها تمایلی برای خرید نفت ایران نشان نمی دادند. تحریم نفت ایران موجب شد تا دولت نتواند برنامه های اقتصادی خود را پیاده کند. زیرا دولت مصدق بعد از ملی شدن نفت شدیدا به عواید نفت به منظور بهبود اوضاع اقتصادی نیاز داشت. اما تحریم نفت ایران توسط بریتانیا باعث شده بود تا دولت با مشکلات مالی و اقتصادی بزرگی در داخل روبرو شود. گرانی و تورم باعث نارضایتی در میان مردم شده بود. مصدق امیدوار بود که از سوی ایالات متحده کمک هایی به ایران بشود؛ اما آمریکا نیز اعطای هر کمکی را منوط به حل مسئله نفت دانست. بدین ترتیب ایجاد مشکلات اقتصادی عامل مهم در تضعیف دولت مصدق بود که در دراز مدت می توانست به عمر حکومت مصدق خاتمه دهد. البته دکتر مصدق به منظور بهبود وضع اقتصادی دست به اقدام هایی زد. بنا به گفته مصدق، یکی از دلایلی که حکومت او را سرنگون کرده اند، این بود که مخالفانش تشخیص داده بودند که به تدریج وضعیت اقتصادی ایران طوری خواهد شد که بدون عواید نفت هم کار مملکت بگذرد. تلاش دیگر بریتانیا اقدامات مخفیانه آن ها بود که از همان ابتدای زمامداری مصدق شروع شده بود. "ویلیام راجر لوییس" می گوید: "تنها یک ماه و نیم پس از روی کارآمدن مصدق عملیات پنهانی انگلیس که در سال ۱۹۵۳ به سرنگونی مصدق انجامید شروع شد. " دولت بریتانیا پس از آن که گفتگوهایش با دولت ایران با شکست مواجه شد، پس از پایان مذاکرات با شاه ملاقات کرد و مصرانه خواستار عزل مصدق شد.
جمع آوری مردم کوچه و بازار
تظاهرات خیابانی در ۲۸ مرداد توانست به حکومت مصدق ضربه شدیدی وارد کند. عامل دیگری که توانست بسیار موثر واقع شود اختلافات وسیعی بود که بین سران نهضت ملی به خصوص "آیت الله کاشانی" و مصدق از چند ماه پیش به وجود آمده بود. شاید بتوان گفت که همین اختلاف های موجود، ضربه را به نهضت ملی وارد کرد. عوامل ایالات متحده و بریتانیا توانسته بودند، به راحتی مردم ناآگاه و بی خبر را با پول و رشوه بخرند و برای مخالفت با مصدق به صحنه بیاورند. تحریک مخالفان مصدق در مجلس به منظور تضعیف برنامه های اقتصادی دولت از جمله اقداماتی بود که توانست زمینه را برای ضربه نهایی به مصدق فراهم سازد.
عوامل انگلیس در ایران
...
اقدام مصدق مبنی بر ملی کردن صنعت نفت بریتانیا را سخت دچار وحشت کرده بود. زیرا انگلیسی ها از یک طرف مانند آمریکایی ها از این خوف داشتند که اگر ایرانیان خودشان بتوانند اداره تاسیسات نفتی را به عهده بگیرند، این باعث خواهد شد که کشورهای دیگر خاورمیانه تقاضای خواسته مشابهی را بکنند. از طرف دیگر شرکت نفت ایران و انگلیس یکی از مایه های غرور ملی برای دولت بریتانیا به شمار می رفت و با ملی شدن صنعت نفت در ایران این صنعت با ارزش از دست این کشور خارج شده بود. در نتیجه دولت بریتانیا درصدد برآمد از راه های گوناگون به تضعیف دولت مصدق بپردازد. مسئله عمده انگلیس در ابتدا در مذاکرات، موضوع گرفتن غرامت بود. این غرامت بابت ضرری که به شرکت نفت ایران و انگلیس وارد شده بود، موضوع طرح شکایت انگلیسی ها از دولت مصدق بود. انگلیس ابتدا کوشید با فرستادن هیات هایی از راه گفتگو مسئله را حل کند؛ اما پس از شکست گفتگوها سعی کرد با توسل بر مراجع بین المللی مسئله را به نفع شرکت نفت ایران و انگلیس حل نماید. دولت بریتانیا همواره می کوشید، اقدام دولت ایران را یک اقدام غیر قانونی قلمداد کند و ملی کردن را در حکم تصرف اموال شرکت سابق بداند. در این زمان به رغم اینکه آمریکایی ها معتقد بودند که باید اختلافات بین دولت ایران و انگلیس را از طریق گفتگو حل کرد، انگلیسی ها عقیده داشتند که رسیدن به توافق با مصدق امکان پذیر نیست و کنار آمدن با مصدق سیاست ناشی از ناامیدی است. دولت بریتانیا گفتگو با مصدق را بی فایده و تنها راه حل مسئله نفت را کاربرد نیروی نظامی می دانست؛ اما ایالات متحده با کاربرد زور علیه ایران مخالف بود و به صراحت بیان می داشت که حق ایرانیان را در ملی کردن صنعت نفت به رسمیت می شناسد.
تضعیف مصدق
دولت انگلیس در آخر تنها راه حل این موضوع را سرنگونی دولت مصدق و جایگزین کردن دولتی دیگر که موافق با سیاست های بریتانیا باشد، می دانست. کوشش مدام برای براندازی دولت مصدق تحریم نفت و ایجاد پاره ای مشکلات اقتصادی علیه ایران از جمله تلاش هایی بود که بریتانیا در مقابله با مصدق به کار برد. دولت انگلیس بلافاصله بعد از ملی شدن نفت در ایران اعلام کرد که هر کس نفت ایران را خریداری کند، تحت تعقیب قضایی قرار خواهد گرفت. در نتیجه کشورها تمایلی برای خرید نفت ایران نشان نمی دادند. تحریم نفت ایران موجب شد تا دولت نتواند برنامه های اقتصادی خود را پیاده کند. زیرا دولت مصدق بعد از ملی شدن نفت شدیدا به عواید نفت به منظور بهبود اوضاع اقتصادی نیاز داشت. اما تحریم نفت ایران توسط بریتانیا باعث شده بود تا دولت با مشکلات مالی و اقتصادی بزرگی در داخل روبرو شود. گرانی و تورم باعث نارضایتی در میان مردم شده بود. مصدق امیدوار بود که از سوی ایالات متحده کمک هایی به ایران بشود؛ اما آمریکا نیز اعطای هر کمکی را منوط به حل مسئله نفت دانست. بدین ترتیب ایجاد مشکلات اقتصادی عامل مهم در تضعیف دولت مصدق بود که در دراز مدت می توانست به عمر حکومت مصدق خاتمه دهد. البته دکتر مصدق به منظور بهبود وضع اقتصادی دست به اقدام هایی زد. بنا به گفته مصدق، یکی از دلایلی که حکومت او را سرنگون کرده اند، این بود که مخالفانش تشخیص داده بودند که به تدریج وضعیت اقتصادی ایران طوری خواهد شد که بدون عواید نفت هم کار مملکت بگذرد. تلاش دیگر بریتانیا اقدامات مخفیانه آن ها بود که از همان ابتدای زمامداری مصدق شروع شده بود. "ویلیام راجر لوییس" می گوید: "تنها یک ماه و نیم پس از روی کارآمدن مصدق عملیات پنهانی انگلیس که در سال ۱۹۵۳ به سرنگونی مصدق انجامید شروع شد. " دولت بریتانیا پس از آن که گفتگوهایش با دولت ایران با شکست مواجه شد، پس از پایان مذاکرات با شاه ملاقات کرد و مصرانه خواستار عزل مصدق شد.
جمع آوری مردم کوچه و بازار
تظاهرات خیابانی در ۲۸ مرداد توانست به حکومت مصدق ضربه شدیدی وارد کند. عامل دیگری که توانست بسیار موثر واقع شود اختلافات وسیعی بود که بین سران نهضت ملی به خصوص "آیت الله کاشانی" و مصدق از چند ماه پیش به وجود آمده بود. شاید بتوان گفت که همین اختلاف های موجود، ضربه را به نهضت ملی وارد کرد. عوامل ایالات متحده و بریتانیا توانسته بودند، به راحتی مردم ناآگاه و بی خبر را با پول و رشوه بخرند و برای مخالفت با مصدق به صحنه بیاورند. تحریک مخالفان مصدق در مجلس به منظور تضعیف برنامه های اقتصادی دولت از جمله اقداماتی بود که توانست زمینه را برای ضربه نهایی به مصدق فراهم سازد.
عوامل انگلیس در ایران
...
wikifeqh: نقش_انگلیس_در_کودتای_۲۸_مرداد