نقد دیدگاه اخلاقی فروید

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] فروید معتقد است که انسان محکوم سرنوشت خویش است و سرنوشت هر کسی را نیازها و تمایلات سرکوب شده و عقده ها و ناکامی ها می سازد. تئوری فروید از جهاتی موجب سوء تفاهمات و شبهات زیادی شده است، که به نقد و بررسی آن می پردازیم.
فروید روانکاو معروف اطریشی قرن نوزدهم مهم ترین و جنجالی ترین نظریات را پیرامون شخصیت ارائه داده که بخش عمده آن همچنان اعتبار علمی خود را حفظ کرده است، فروید معتقد است که انسان محکوم سرنوشت خویش است و سرنوشت هر کسی را نیازها و تمایلات سرکوب شده و عقده ها و ناکامی ها می سازد.
تثلیث روانی
مبنای همه نظریات فروید پیرامون شخصیت انسانی بر تثلیث روانی قرار گرفته است، در نظر او شخصیت آدمی و دستگاه روانی او از سه بخش متمایز بنام شعور خودآگاه (concious) و شعور ناخودآگاه (ANCON CIOUS) و شعور برتر یا وجدان (Concience) تشکیل شده است، شعور خودآگاه یا خود (ego) مصدر رفتار آگاهانه و معرّف شخصیت اجتماعی فرد بوده و در رابطه با واقعیات ملموس روزانه قرار دارد، ضمیر ناخودآگاه بخش اعظم دستگاه روانی شخصیت را می سازد و از حیطه اراده و آگاهی خارج بوده و منبع تمامی قوای روانی و عامل محرکه خود و فراخود (وجدان) می باشد لکن همواره تابع اصل لذت بوده و قدرت آن از غریزه و انرژی جسمی (libldo) منشاء می گیرد، شعور برتر یا فراخود نماینده باطنی ارزش های اخلاقی است که توسط خانواده و جامعه به کودک آموخته می شود.شعور ظاهری یا خودآگاه چون فراخود پس از ولادت بتدریج در کودک شکل می یابد و پیوسته در صدد ایجاد هماهنگی بین تمایلات نهاد و واقعیات اجتماعی می باشد تا حرمت و پرستیژ فرد را حفظ نماید، بر عکس ضمیر ناخود آگاه یا نهاد (child is father of the man) که در بدو تولد تمام شخصیت کودک را تشکیل می دهد و کانون انرژی جنسی و سپس همه عقده ها و تمایلات سرکوب شده غریزی می باشد که از طفولیت در آن پنهان شده و بطور ناخودآگاه در بزرگسالی بر رفتار او تاثیر می گذارد و به همین جهت فروید می گوید، کودکی پدر بزرگسالی است. (I-D)
عقده
عقده مجموعه ای از امیال و افکار مرتبط به هم می باشد که به علت عدم مقبولیت و برخورد با موانع اخلاقی و اجتماعی به بخش تاریک ضمیر ناخودآگاه رفته و باعث جانبداری نامعقول و ابراز عواطف غیر منطقی فرد نسبت به برخی امور می شود، عقده ها با اشکال اولیه نمی توانند ظاهر شوند بلکه همواره با اشکال مبدّل و دگرگون شده و سمبولیک در صفحه وجدان یا شعور خودآگاه ظاهر می شوند مثلاً پسری که از پدر خود متنفر است تنفر او واپس زده می شود و به شعور مخفی می رود و به صورت تنفر از معلم ظهور می کند و جابجا می شود و یا آن که انرژی جنسی سرکوب شده و غیر مقبول تصعید شده و در راه های مقبول و اجتماع پسند مصرف می شود، بدین طریق روان با استفاده از ابزارها و وسائلی بنام مکانیسم های دفاعی در صدد جبران و گشایش عقده های خویش بر می آید تا خود را با محیط سازگاری دهد. مکانیسم های دفاعی طرق غیر ارادی و ناخودآگاه برای کاهش تنش های ناشی از ناکامی و محرومیت می باشد.
مراحل رشد شخصیت
...

پیشنهاد کاربران

بپرس