نفاق در قران

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] نفاق در قرآن. یکی از مسائل مهمی که در سوره های مختلفی از قرآن مورد بحث قرار گرفته است، مساله «نفاق» است و قرآن از گروهی به نام «منافقین» یاد می کند که ما در فارسی از آن به «دورو» یا «دو چهره» تعبیر می کنیم. این گروه که نه اخلاص و شهامت برای ایمان آوردن داشتند و نه قدرت و جرات بر مخالفت صریح، در صفوف مسلمانان واقعی نفوذ کرده بودند و از آنجا که ظاهری اسلامی داشتند، غالبا شناخت آنها مشکل بود که قرآن با بیان نشانه های دقیق وزنده خط باطنی آنها را آشکار می سازد. از آنجا که اسلام در طول تاریخ خود بیشترین ضربه را از منافقان خورده است، سخت ترین حملات خود را متوجه منافقان ساخته و آن قدر که آنها را کوبیده هیچ دشمنی را نکوبیده است. نکته حائز اهمیت این است که هیچ کدام از امامان معصوم (علیهم السّلام) ما توسط کفار و مشرکین به شهادت نرسیده اند و همگی بدست همین منافقان به ظاهر مسلمان شهید شده اند که خود جای بسی تامل است.
با توجه به اینکه هر موقع حکومت اسلامی قوی تر بوده بحث نفاق نیز شدیدتر شده است می توان گفت در واقع عنادهای منافقان با حاکم اسلامی است. البته در هر عصر و زمانی منافقان وجود داشته اند ولی در صحنه های حساس و مراحل مختلف آشکارتر می شوند. در برخورد با خط نفاق اولین مساله شناخت است که قرآن در این زمینه به روشن گری پرداخته است. در این مقاله سعی شده است با بهره گیری از قرآن و تفسیر ارزشمند نمونه ، شناخت منافقان در این مقطع حساس و شکوفای تاریخ راحت تر و نحوه برخورد با آنان روشنتر شود.منافق از ریشه «نفق» است. اصل «نفق» به معنی خروج است. نفاق مصدر است به معنی منافق بودن. نفاق صفت افراد بی ایمان است که ظاهرا در صف مسلمانانند اما باطنا دل درگرو کفر دارند و منافق کسی است که در باطن کافر ولی ظاهرا مسلمان است، علت این تسمیه آنست که منافق از ایمان به طرف کفر خارج شده است. ناگفته نماند که «نفق» نقبی است در زیر زمین که تسمیه منافق از «نفق» به معنی نقب است که از راهی به دین وارد و از راه دیگر خارج می شود. بهرحال منافق را از آن جهت منافق گویند که از ایمان خارج شده است منافق خط زندگی مشخصی ندارد و در میان هر گروهی به رنگ آن گروه در می آید منافق از کافر خطرناک تر و عذاب او در آخرت از کافر سخت تر است، زیرا که به حکم دزد خانگی است و پلی است که کفار بوسیله آن به خرابکاری در اسلام راه می یابند.مساله نفاق و منافقان در اسلام از زمانی مطرح شد که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلّم) به مدینه هجرت فرمود: و تقریبا بعد از حادثه احد زمینه برای فعالیت منافقان آماده شد و این زمانی بود که پایه های اسلام ، قوی و پیروزی آن آشکار شد، وگرنه در مکه تقریبا منافقی وجود نداشت. در مدینه اظهار مخالفت بطور آشکار، مشکل و گاه غیر ممکن بودو لذا دشمنان شکست خورده برای ادامه برنامه های تخریبی خود تغییر چهره داده و ظاهرا به صفوف مسلمانان پیوستند اما در خفا به اعمال خود ادامه می دادند.اصولا طبیعت هر انقلابی چنین است که بعد از پیروزی چشمگیر با صفوف منافقان روبرو خواهد شد و دشمنان سرسخت دیروز به صورت عوامل نفوذی امروز در لباس دوستان جلوه گر می شوند و از اینجاست که می توان فهمید چرا همه آیات مربوط به منافقین در مدینه نازل شده است.نکته مهم دیگر اینکه خطر منافقان برای هر جامعه از خطر هر دشمنی بیشتر است چرا که از یکسو شناخت آنها غالبا آسان نیست و از سوی دیگر دشمنان داخلی هستند و گاه چنان در تار و پود جامعه نفوذ می کنند که جدا ساختن آنها کار بسیار مشکلی است و از سوی سوم روابط مختلف آنها با سایر اعضاء جامعه کار مبارزه را با آنها دشوار می سازد.
نشانه ها و خصوصیات منافقان
خداوند در سوره منافقون نخستین نشانه ای که درباره منافقان بیان می کند همان اظهار ایمان دروغین آنها است که پایه اصلی نفاق را تشکیل می دهد.
← اضهار اسلام دروغین
۱. ↑ منافقون/سوره۶۳، آیه۱.
...

پیشنهاد کاربران

بپرس