نظریه افشاء گزینشی[ الف] ( به انگلیسی: selective exposure theory ) ، نظریه ای در روان شناسی است که اغلب در پژوهش های رسانه ای و ارتباطی به کار می رود، از نظر تاریخی این نظریه می گوید: افراد تمایل دارند به اطلاعاتی توجه نمایند که نگرش های پیشین آن ها را تقویت کرده و از اطلاعاتی که در تناقض با نگرش های پیشین آن ها قرار دارد، خودداری می نمایند. افشاء گزینشی در متون مختلف، طی سال ها با اصطلاحاتی چون «سوگیری سازگاری» یا «سوگیری تأییدی» نیز شناخته شده و تعریف گردیده اند. [ ۱]
طبق کاربرد تاریخی این اصطلاح، افراد مایلند جنبه های خاصی از اطلاعاتی که در اختیارشان قرار دارد را برگزیده و آنها را در ذهن خود تلفیق نمایند. این گزینش برمبنای نگرش ها، باورها، رویه ها و تصمیمات آن ها صورت می گیرد. [ ۲] افراد قادر اند اطلاعاتی که در اختیار آن ها قرار دارد را در ذهن خود موشکافی کرده، موارد دلخواه را گزینش نموده و مواردی که مورد پسند آن ها نیست را نادیده بگیرند. پایه های این نظریه ریشه در نظریه ناهماهنگی شناختی ( فستینگر[ ب] ۱۹۵۷ میلادی ) دارد، [ ۳] [ ۴] نظریه ناهماهنگی شناختی می گوید: زمانی که افراد با ایده های مخالف روبرو می گردند، برخی سازوکارهای دفاعی ذهنی فعال گشته تا میان ایده های جدید و باورهای قبلی هم زیستی ایجاد نموده که منتج به تعادل شناختی می شود. تعادل شناختی که به عنوان حالت توازن میان بازنمایی ذهنی یک فرد از دنیا و محیط واقعی او تعریف می شود، برای درک نظریه افشاء گزینشی بسیار مهم می باشد. از نظر ژان پیاژه، در صورت که ناهم خوانی رخ دهد، مردم آن را «ذاتاً ناخشنود کننده» می یابند. [ ۵]
افشاء گزینشی بر این فرضیه استوار است که افراد همواره به جستجوی اطلاعات در مورد یک موضوع، حتی بعد از این که این فرد موضعی در مورد آن اتخاذ نماید، ادامه می دهند. موضعی که یک فرد اتخاذ نموده است متأثر از عوامل گوناگون همان موضوع خواهد بود که در جریان فرایند تصمیم گیری روی آن تأکید شده است. از نظر استرود[ پ] ( ۲۰۰۸ میلادی ) ، افشاء گزینشی از نظر تئوری زمانی اتفاق می افتد که باورهای افراد گزینش های رسانهٔ آن ها را هدایت نماید. [ ۶]
افشاء گزینشی در زمینه های گوناگونی مانند موقعیت های شخصی ( خود خدمتی ) و موقعیت هایی که در آن مردم نسبت به افراد خارج از گروه، نظریات به خصوص و مسائل شخصی و گروهی پیش داوری می نمایند، نشان داده شده است. [ ۷] سودمندی اطلاعات ادراک شده، هنجارهای ادراک شده عدالت و کنجکاوی دربارهٔ معلومات ارزش مند، ۳ عاملی هستند که می توانند افشاء گزینشی را خنثی نمایند.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفطبق کاربرد تاریخی این اصطلاح، افراد مایلند جنبه های خاصی از اطلاعاتی که در اختیارشان قرار دارد را برگزیده و آنها را در ذهن خود تلفیق نمایند. این گزینش برمبنای نگرش ها، باورها، رویه ها و تصمیمات آن ها صورت می گیرد. [ ۲] افراد قادر اند اطلاعاتی که در اختیار آن ها قرار دارد را در ذهن خود موشکافی کرده، موارد دلخواه را گزینش نموده و مواردی که مورد پسند آن ها نیست را نادیده بگیرند. پایه های این نظریه ریشه در نظریه ناهماهنگی شناختی ( فستینگر[ ب] ۱۹۵۷ میلادی ) دارد، [ ۳] [ ۴] نظریه ناهماهنگی شناختی می گوید: زمانی که افراد با ایده های مخالف روبرو می گردند، برخی سازوکارهای دفاعی ذهنی فعال گشته تا میان ایده های جدید و باورهای قبلی هم زیستی ایجاد نموده که منتج به تعادل شناختی می شود. تعادل شناختی که به عنوان حالت توازن میان بازنمایی ذهنی یک فرد از دنیا و محیط واقعی او تعریف می شود، برای درک نظریه افشاء گزینشی بسیار مهم می باشد. از نظر ژان پیاژه، در صورت که ناهم خوانی رخ دهد، مردم آن را «ذاتاً ناخشنود کننده» می یابند. [ ۵]
افشاء گزینشی بر این فرضیه استوار است که افراد همواره به جستجوی اطلاعات در مورد یک موضوع، حتی بعد از این که این فرد موضعی در مورد آن اتخاذ نماید، ادامه می دهند. موضعی که یک فرد اتخاذ نموده است متأثر از عوامل گوناگون همان موضوع خواهد بود که در جریان فرایند تصمیم گیری روی آن تأکید شده است. از نظر استرود[ پ] ( ۲۰۰۸ میلادی ) ، افشاء گزینشی از نظر تئوری زمانی اتفاق می افتد که باورهای افراد گزینش های رسانهٔ آن ها را هدایت نماید. [ ۶]
افشاء گزینشی در زمینه های گوناگونی مانند موقعیت های شخصی ( خود خدمتی ) و موقعیت هایی که در آن مردم نسبت به افراد خارج از گروه، نظریات به خصوص و مسائل شخصی و گروهی پیش داوری می نمایند، نشان داده شده است. [ ۷] سودمندی اطلاعات ادراک شده، هنجارهای ادراک شده عدالت و کنجکاوی دربارهٔ معلومات ارزش مند، ۳ عاملی هستند که می توانند افشاء گزینشی را خنثی نمایند.
wiki: نظریه افشاء گزینشی