نصیرا

فرهنگ اسم ها

اسم: نصیرا (پسر) (عربی) (تلفظ: nasira) (فارسی: نَصیرا) (انگلیسی: nasira)
معنی: نام یکی از دانشمندان و شعرای قرن یازدهم
برچسب ها: اسم، اسم با ن، اسم پسر، اسم عربی

لغت نامه دهخدا

نصیرا. [ ن َ ] ( اِخ ) آخوند درویش نصیرا قزوینی ، از شاعران قرن یازدهم است ، نصرآبادی آرد: «در اوایل شباب... به قصد تحصیل کمال از قزوین بیرون آمده با درویش طفیل یزدی رفیق شده به سیاحت مشغول شده ، رساله حساب را پیش او خوانده به اصفهان آمده سکنی نموده و در خدمت آخوند مولانا محمد مؤمن تبریزی درس شروع کرده... در علم حساب به مرتبه ای بود که مانند نداشت و در حل معما و لغز هم ربط تمام بهم رسانید... تا در سنه 1079 عازم سفر آخرت شد». او راست در معمای اسم عباس :
بس که یادش هست در جان خراب
دیده دل هر جانب خود آفتاب.
( از تذکره نصرآبادی ص 530 ).

نصیرا. [ ن َ ] ( اِخ ) ( ملا... ) محمدنصیربن حکیم صدرالدین تنکابنی ، به روایت نصرآبادی «طالب علم منقحی است در کمال صلاح و قید، در حال تحریر [ قرن یازدهم ] به اصفهان بود در مسجد لبنان به خدمت ایشان رسیده فیض وافر برده ، تخلص نداشت » او راست :
بگشای دیده بر رخ فرخ لقای دل
بنگر برون ز دنیی و عقبی فضای دل
هرچند نام دل به زبانها فتاده است
بنما به من یکی که بود آشنای دل
دانی که کعبه از چه مطاف خلایق است
در هیکل زمین شده گویا بجای دل.
( از تذکره نصرآبادی ص 201 ).
و نیز رجوع به نگارستان سخن ص 123 شود.

نصیرا. [ن َ ] ( اِخ ) محمد، شهیر به نصیرای همدانی از دانشمندان و شعرای قرن یازدهم است و به روایت نصرآبادی در ریاضی دستی داشته و «قطع نظر از فضیلت ، بسیار خوش صحبت و شوخ طبیعت بوده ،... دیوانش هزار و یک بیت است ، وفاتش در سنه 1030 اتفاق افتاد». وی بر عروض محمد مؤمن حسینی حاشیه ای بنام «لعل قطبی » نوشته ، او راست :
به شعر شهره آفاق گشته ام این است
یکی ز جمله غلطهای در جهان مشهور.
نگاه گرم تو روی سخن بمن دارد
که چشم پرسخنت با دلم سخن دارد.
بهر راحت نزدم بخیه به زخم تن خویش
دوختم سینه که بار دگرش چاک کنم.
رجوع به تذکره نصرآبادی ص 166 و آتشکده آذرص 273 و نگارستان سخن ص 122 و فهرست کتابخانه مدرسه ٔسپهسالار ج 2 ص 443 و ریحانة الادب ج 4 ص 200 و روز روشن ص 698 شود.

فرهنگ فارسی

محمد شهیر به نصیرای همدانی از دانشمندان و شعرای قرن یازدهم است و به روایت نصر آبادی در ریاضی دستی داشته و (( قطع نظر از فضیلت بسیار خوش صحبت و شوخ طبیعت بوده ٠٠٠ دیوانش هزار و یک بیت است وفاتش در سن. ۱٠۳٠ اتفاق افتاد ) ) وی بر عروض محمد مومن حسینی حاشیه ای بنام (( لعل قطبی ) ) نوشته ٠

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی لَا یَجِدْ: نمی یابد ( در عبارت "مَن یَعْمَلْ سُوءًا یُجْزَ بِهِ وَلَا یَجِدْ لَهُ مِن دُونِ ﭐللَّهِ وَلِیّاً وَلَا نَصِیراً "جزمش به دلیل جواب شرط واقع شدن برا ی جمله قبلی است)
معنی نَّصِیرٍ: همیشه یاری دهنده - بسیار یاری دهنده (در عبارت "خالدین فیها ابدا لا یجدون ولیا و لا نصیرا "فرق بین ولی و نصیر این است که : ولی هر کس عبارت است از کسی که تمامی کارهای او را انجام دهد ، و آن کس خودش به کلی کنار باشد . ولی کلمه نصیر به معنای آن کسی است ...
ریشه کلمه:
نصر (۱۴۳ بار)

پیشنهاد کاربران

بپرس