نخستین ترجمه ها به عربی

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] در تاریخ ترجمه، گذشته از روایاتی که دربارۀ ترجمۀ آثاری در کیمیا، احکام نجوم و پزشکی در ثلث آخر سدۀ ۱ق به دست ما رسیده است و مستقیماً به موضوع مربوط می شوند، باید به گزارشهای هرچند کوتاه و گاه مبهم برخی منابع کهن دربارۀ توجه مسلمانان (یا به عبارت دقیق تر: اعراب) به علومی چون پزشکی، کیمیا و نجوم و به ویژه آثاری که گویند در این روزگار تصنیف شده است، توجه کرد.
اگر گزارشهای جاحظ، ابن ندیم و دیگران دربارۀ توجه خالد بن یزید بن معاویه به علوم و نگارش آثاری در این زمینه در روزگار وی بهره ای از واقعیت داشته باشد، به ناچار باید پذیرفت که گونه ای از فرایند انتقال دانسته های یونانی، ایرانی و هندی به جهان اسلام ــ حتی اگر نتـوان آن ها را بـه هر دلیلـی دانـش (یـا علم) نـامیـد ــ در این روزگار در جریان بوده است، زیرا این علوم تا آن روزگار در میان اعراب سابقه نداشت و آنان به ناچار این دانستنیها را از حوزه های فرهنگی کهن ایران، مصر و حران کسب کرده بودند که در این سالها تحت سیطرۀ آنان درآمده بود. ناگفته پیدا ست که در فرایند انتقال این دانسته ها به حوزۀ فرهنگ عربی، کسانی دست داشته اند که به جز عربی، دست کم یک زبان دیگر (سریانی، یونانی یا پهلوی ) می دانسته اند و برای انتقال این دانسته ها از زبان اصلی به این زبان، گونه ای «ترجمه»، هرچند به صورت شفاهی و در ابتدایی ترین شکل، در کار بوده است. اگر از این دیدگاه به تاریخ ترجمه بنگریم، بحث دربارۀ اصالت تألیفات منسوب به خالد بن یزید و نیز تألیفات پزشکی ماسرجویۀ یهودی و تیاذوق به همان اندازۀ ترجمه های منسوب به این روزگار اهمیت خواهند داشت.
ترجمه به عربی در روزگار امویان
← ترجمه در روزگار معاویه
در این روزگار ابن مقفع (مق ۱۴۳ق) آثاری دربارۀ امثال و حکم و اخلاق عملی را به عربی درآورد و اندرزنامۀ رسالة الصحابة را خطاب به منصور عباسی نوشت که قاعدتاً از آثار مشابهی که به زبان پهلوی در دست بود، تأثیر بسیار گرفته بود. در منابع کهن ترجمه یا تحریر عربی ۳ کتاب قاطیغوریاس ( مقولات)، فریارمانیس (بار ارمیناس یا کتاب العبارة) و انالوطولیقا ( قیاس)، از آثار منطقی ارسطو، و نیز ایساغوجی فرفوریوس را نیز به ابن مقفع نسبت داده اند کراوس به رغم تأکید منابع کهن و با استناد به دست نویسی از مجموعۀ این ۴ ترجمه در کتابخانۀ سن ژوزف بیروت، مترجم این رسالات را فرزند وی، محمد بن عبدالله بن مقفع دانسته است اما دانش پژوه و زریاب به رغم تکرار همین عبارت در نسخه های دیگر، بر آن اند که کاتبان «ابومحمد عبدالله» را به خطا «محمد بن عبدالله» آورده اند. به گفتۀ زریاب این ترجمه را می توان نخستین ترجمۀ عربی آثار منطقی در جهان اسلام دانست و به همین مناسبت، از نظر زبان و کاربرد اصطلاحی واژگان، با ترجمه های بعدی تفاوت بسیار دارد.
← ترجمه در زمان منصور
...

پیشنهاد کاربران

بپرس