ناجی

/nAji/

مترادف ناجی: رهایی بخش، منجی، نجات بخش، نجات دهنده

برابر پارسی: رهایی یابنده، رهایی یافته، یاری دهنده

معنی انگلیسی:
fairy godmother, resort, savior, saviour, lifesaver, one who escapes or is saved

فرهنگ اسم ها

اسم: ناجی (پسر) (عربی) (تلفظ: nāji) (فارسی: ناجي) (انگلیسی: naji)
معنی: نجات دهنده، منجی، ( به مجاز ) رستگار، ( در قدیم ) نجات یابنده و
برچسب ها: اسم، اسم با ن، اسم پسر، اسم عربی

لغت نامه دهخدا

ناجی. ( ع ص ) رستگار از عقوبت. نجات یابنده. ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) ( غیاث اللغات ). رهنده و خلاص شونده. ( ناظم الاطباء ). نجات یابنده و رستگار. ( فرهنگ نظام ). رهنده. ( شمس اللغات ). نجات یافته. رهائی یافته. رسته. رستگار. رهیده. خلاص یافته مقابل هالک و مأخوذ : روا بباید داشتن که ابوبکر و عمر به قیامت دل بر رافضیان... خوش بکنند و همه ناجی باشند. ( کتاب النقض ص 482 ).و ایشان ناجی و رستگار باشند. ( کتاب النقض ص 482 ).
گنه نبود و عبادت نبود و بر سر خلق
نوشته بود که این ناجی است و آن مأخوذ.
سعدی.
|| منجی . رهاننده. نجات دهنده. رستگاری بخشنده. || صاحب راز. ( آنندراج ). || پوست بازکننده از شتر. || تغوطکننده. ( ناظم الاطباء ). ج ، نواج. رجوع به نجو شود.

ناجی. ( ص نسبی ) منسوب به بنوناجیة از عرب است به حذف ها و یاء. ( از منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ).

ناجی. ( اِخ ) لقب ابوالمتوکل علی بن داود. ( منتهی الارب ).

ناجی. ( اِخ ) لقب ابوصدیق بکربن عمر. ( منتهی الارب ). یکی از محدثان است.

ناجی. ( اِخ ) لقب ابوعبیده. ( منتهی الارب ). ابوعبیده بکربن الاسود از روات حدیث است. ( الانساب سمعانی ).

ناجی. ( اِخ ) لقب ریحان بن سعید. ( منتهی الارب ). محدثی است.

ناجی. ( اِخ ) از القاب حضرت نوح است. ( ناظم الاطباء ).

ناجی. ( اِخ ) لقب ابوالحسن میمون بن نجیح از رواة است و از حسن بن ابی الحسن روایت میکند. ( سمعانی ).

ناجی. ( اِخ ) لقب سلیمان بن الاسود است و اهل بصره و از راویان حدیث. ( از سمعانی ).

ناجی. ( اخ ) لقب ابراهیم بن نافع الجلاب بصره ای است ، وی از رواة حدیث است و از مبارک بن فضالة و عمربن موسی الوجهی و دیگران روایت کرده است. ( از سمعانی ).

ناجی. ( اِخ ) آلبینو. مستشرق ایتالیائی است که رسائل ابن سینا را به سال 1897 م. به زبان ایتالیائی ترجمه کرد. ( از اعلام المنجد ).

ناجی. ( اِخ ) ابن محمد قفطانی. از خوش نویسان قرن سیزدهم هجری است. رجوع شود به فهرست کتابخانه مدرسه عالی سپه سالار ج 2 ص 621.

ناجی. ( اِخ ) ابوالصدیق بکربن قیس الناجی از اهالی بصره و از رواة است و به سال 180 هَ. ق. درگذشته است. ( از انساب سمعانی ). رجوع به بکربن قیس شود.

ناجی. ( اِخ ) ( الَ... ) جهم بن مسعود، از اشراف مرو بود و در آنجا منزلتی داشت و در فتنه ضحاک بن قیس به سال 128 هَ. ق. کشته شد. رجوع به جهم بن مسعود شود.بیشتر بخوانید ...

فرهنگ فارسی

نجات یابنده، خلاص شونده، رستگار
( اسم ) ۱ - نجات یابنده خلاص شونده : [ روا بباید داشتن که ابوبکر و عمر بقیامت دل بر را فضیان ...خوش بکنند و همه ناجی باشند.] ۲- نجات دهنده.توضیح [ استعمال [ ناجی ] که بمعنی نجات یابنده است بجای [ منجی ] که بمعنی نجات دهنده است گویا درست نباشد. ] : [ این اواخر در جراید طهران این کلمه فوق العاده شیوع پیدا کرده است و لاینقطع میخوانیم که [ ناجی ایران ] گویا این تعبیر از صادرات اسلامبول باشد. ] ولی نجاینجو بصورت متعدی هم آمده وبنابراین بدین معنی کلمه را غلط نمیتوان دانست .
آلبینو ناجی مستشرق ایتالیائیست که رسائل ابن سینا را بسال ۱۸۹۷ م بزبان ایتالیائی ترجمه کرد .

فرهنگ معین

[ ع . ] (اِفا. ) ۱ - نجات یابنده ، خلاص شونده . ۲ - رهاننده ، نجات دهنده .

فرهنگ عمید

۱. نجات دهنده.
۲. نجات یابنده، رهنده، خلاص شونده، رستگار.

واژه نامه بختیاریکا

بنگ رس

دانشنامه عمومی

ناجی (ترانه ایگی آزیلیا). «ناجی» ( به انگلیسی: Savior ) یک ترانه توسط رپر استرالیایی ایگی آزیلیا با همراهی رپر آمریکایی کوآوو است.
عکس ناجی (ترانه ایگی آزیلیا)

ناجی (فیلم ۱۹۹۲). ناجی ( به هندی: Jaagruti ) یا بیداری فیلمی محصول سال ۱۹۹۲ و به کارگردانی سورش کریشنا است. در این فیلم بازیگرانی همچون سلمان خان، کاریسما کاپور، پرم چوپرا، بینا بانرجی، پانت ایثار ایفای نقش کرده اند.
عکس ناجی (فیلم ۱۹۹۲)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

مترادف ها

savior (اسم)
پشتیبان، ناجی

saviour (اسم)
ناجی

فارسی به عربی

منقذ

پیشنهاد کاربران

واژه ناجی
معادل ابجد 64
تعداد حروف 4
تلفظ nāji
نقش دستوری صفت
ترکیب ( اسم، صفت ) [عربی]
مختصات ( اِفا. )
آواشناسی nAji
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
منبع لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی عمید
...
[مشاهده متن کامل]

فرهنگ فارسی معین
فرهنگ واژه های سره
واژگان مترادف و متضاد
فرهنگ فارسی هوشیار

رستا
ناجی = رهاننده
شاید دیگه این چشارو ندیدم
ولی نیاز دارم این نگاهارو شدیداً
نجات دهنده
مُخَلص=[ م ُ خ َل ْ ل ِ ] ( اِخ ) لقب حضرت مسیح ( ع ) . ( از اقرب الموارد ) ( از فرهنگ فارسی معین ) . نجات دهنده
ناجی : /nāji/ ناجی ( عربی ) 1 - نجات دهنده، منجی؛ 2 - ( در قدیم ) نجات یابنده و 3 - ( به مجاز ) رستگار. اسم ناجی باهمین معنی مورد تاییدثبت احوال کشور برای نامگذاری پسر است.
ناجی به معنی موفق ، سالم ، رستگار ، نجات دهنده .
ناجی اسم فاعل است بر وزن فاعل یعنی کننده کار =نجات دهنده - - - - - حالا در فرهنگ های ایرانی نجات یابنده نوشته شده میگن این درسته از کجا بر گرفته شده ایاوحی منزل هستش ؟نه بنا براین از مردم قدیم مصطلح شده
...
[مشاهده متن کامل]
میشه غلط مصطلح لذاهر کلمه ای که بروزن فاعله از عربی گرفته شده وکننده ی کار خواهد بودواستثنا کردن بدون ادله منطقی عملیست من در آورده وبدعت

این معنی کاملا اشتباه درج شده و باید حذف گردد. ناجی نجات یافته است. نجات دهنده مُنجی است.
ناجی یا اناجیل به معنای نجات یافته و معادل مصادیق مسیح , منجی, منصور , میترا, هاروت, یهوه, امام زمان
, باناشاه قرار دارد.

بپرس