میسره مدغری

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] میسره فردی از قبیله مظغره در شغل سقایی و در طول دوران عمرش رئیس قبیله شان و مذهب فرقه صفریه از خوارج را ترویج می داده وی صاحب قیام بر حکومت وقت خود می باشد.
میسره نامی از قبیله مطغره در قیروان زندگی می کرده که طبق گفته منابع وی در ابتدا سقّایی بود که در مساجد قیروان آب فروشی می کرد. اما به احتمال در ابتدا طلبه بوده است، چه افکار و اعمال او نشان می دهد که دین اسلام را می شناخته است و از مبانی و اصول آن شناخت اصیلی داشته است. اما این سخن صحت ندارد، چون ابن خلدون تاکید می کند که نامبرده رئیس قبیله مدغره «مطغره.» و شاید هم وابسته یکی از خاندان های بزرگ این قبیله بوده است وانگهی رویدادهای بعدی نشان می دهد که وی از یک وابستگی شدید (عصبیت) و پر اهمیت قبیله ای برخوردار بوده است این نکته قطعی می باشد که میسره در مجالس علمی مساجد قیروان رفت و آمد داشته و مردی باهوش، بلند پرواز و ماجراجو بوده است. مذهب صفریه یکی از مذاهب خارجی که حد واسط میان تندروی ازارقه و نجدات و میانه روی اباضیه بود، این مذهب را که عکرمه وابسته عبدالله بن عباس، محدث مشهور مغرب (قیروان) ایجاد کرد و میسره مدغری یکی از نخستین رهبران این مذهب بود. او اصول اعتقادی صفریه را، راهی برای رسیدن به آرزوها و اهداف خود یافت، لذا این مذهب را پذیرفت و درصدد ترویج آن برآمد و ایالت طنجه را برای ترویج این مذهب انتخاب کرد. وی خود را فقیر، حقیر یا حقور نامید و به پیروی از او برخی از مورخان معاصر مغرب عبدالعزیز ثعالبی او را به حقیر ملقب کردند، تا خروج او از دین اسلام را تاکید کرده، وی را متهم به ارتداد کنند.
زمینه های قیام میسره
عبیدالله بن حبحاب استاندار بخش غربی جهان اسلام از رفح تا اقیانوس اطلس و افریقیه و مغرب میانه و دور تا سجلماسه و سوس و آن گاه سراسر اندلس، فرمان می راند. رفتارهای نامناسب و ذهنیت عربی محض سر می داد به گونه ای که جز به تازیان و مصالح و منافع آن ها نمی اندیشید و به مصالح بومیان اصلاً توجهی نداشت که هیچ، بلکه احساسات آن ها را جریحه دار هم می ساخت که همین تعصبات باعث ایجاد نارضایتی و شورش هایی توسط اقوام بومی این منطقۀ وسیع شد. طبیعی بود که بربرها از این نحوه رفتار به خشم آیند به ویژه آن که به عنوان نیروهای مجاهد در ارتش خلیفه خدمت می کردند. به ویژه آن که شمار زیادی از خوارج در میان بربرها نفوذ کرده بودند و به استناد به این که این کارهایی که کارگزاران حکومت برای آن ها انجام می دادند غیرشرعی و مخالف با روح اسلام است، بربرها را به قیام در برابر بنی امیه و عمال آن ها ترغیب کردند. در این اثنا بربرهای زناتی برغواطه رهبر توانایی به نام میسره مدغری ظهور کرد. هم چنین وی در سپاه کارگزاران شرکت داشته و شخصاَ شاهد بدرفتاری بربرها با تازیان بوده است، لذا وقتی به میان قبیلۀ خود به منطقه «ریف» بازگشت، شروع به بیان این تبعیض های ناروا کرد و خواهان آن شد که در سپاه اسلام میان تازیان و بربرها به یکسانی رفتار شود. جمع کثیری به میسره پیوستند و دعوت گران خوارج نیز گفته های او را تایید کردند و به قیام و شورش ترغیبش کردند، اما، میسره و گروهی از آنان به دمشق رفتند و مدتی در آن جا ماندند بدون آن که بتوانند خلیفه را ملاقات کنند یا کسی به حرف آنان گوش دهد، به کلی از عدالت ناامید شدند و درصدد قیام برآمدند. از دیگر زمینه های قیام، واقعه حره در سال ۶۳ (ه.ق) بود که در پی آن گروه بزرگی از مردم حجاز، خصوصاً انصار، به مغرب و اندلس مهاجرت کردند که به صفوف دشمنان بنی امیه پیوستند و دیگر اینکه پس از کشته شدن عبدالله بن زبیر در سال ۷۳ و گوش مالی زبیریان «که بیشتر از انصار بودند» به دست عبدالملک بن مروان موج دیگری از مهاجرت انصار به این مناطق به وقوع پیوست، در میان این مهاجران، مبلغان سیاسی فراوانی بودند که مانند بربرها می اندیشیدند و مطالبات آن ها را تایید می کردند از این رو با استقبال بربرها مواجهه شدند، و در میان قبایل آن ها نفوذ کردند و در برخی از محافل بربری زمینه های قیام آماده شد.
میسره و قیام وی
در آن هنگام که میسره مشغول ترویج مذهبش در میان قبیله خود (مدغره)، بود، شروع به جلب هوادار و تحریک آنان برضد عرب ها و حکم رانان ایشان کرد، دیری نپایید که آنان را با خود هم عقیده کرد، و پرچم عصیان را برافراشتند، و اندکی بعد دامنه دعوت، مکناسه را نیز در برگرفت و افراد این قبیله به میسره و قوم او پیوستند کارگزار امویان در ایالت طنجه، عمر بن عبدالله مرادی بود که تعصب شدید عربی داشت و بی اعتنا به احساسات بربرها به آن ها ستم و اجحاف روا می داشت.بالاخره میسره و یارانش فرصت قیام علنی علیه بربرها را به دست آوردند، زیرا عبیدالله بن حبحاب در سال ۱۲۲ (ه.ق) فرمانده خود حبیب بن ابی عبیده را به همراه بهترین نظامیان خود به جنگ سیسیل فرستاد.
← تصرفات سپاه میسره
...

پیشنهاد کاربران

بپرس