[ویکی فقه] اصول امام خمینی (رحمةالله علیه) از آن جا که در فرایند تولید اند یشه اصولی به کالاهای جدید (همچون نوآوری در مبحث خطابات قانونی، ترتب و…) در این دانش انجامیده، و از طرف دیگر، کار ویژه ها ی تازه ای (همچون ایجاد فضا برای طرح مباحث اصولی درباره موضوع و موضوع شناسی در قالب طرح نظریه زمان و مکان.) را برای علم اصول ترسیم نموده، به گونه مکتبی اصولی و برخوردار از مبانی با ظرفیّت و روش ها یی برخوردار از قابلیت مطرح است.
منظومه اند یشه ها ی اصولی امام به لحاظ برخورداری از ویژگی ها ی یک مکتب اصولی، می تواند به صورت یک مدل مطالعاتی برای بررسی مکتب سازی اصولی مورد توجه قرار گیرد.اصول حضرت امام (رحمةالله علیه)را به دو صورت می توان بررسی کرد: به صورت کلاسیک (یا سنّتی)، و به صورت بررسی در قالب یک مکتب.در صورت اوّل، دیدگاه ها و آرای امام پیرامون قواعد اصولی همراه با استدلالاتی که ارایه کرده است، بررسی می شود. و در صورت دوم، مبانی و روش ها ی اصولی امام و چگونگی برخاستگی اند یشه ها ی اصولی وی از آن مبانی و شیوه ها ، به بحث و مطالعه گذاشته می شود.روش سنّتی ارزشمند و در جای خود ضروری می نماید، امّا مهم این است که امام با چه روش ها و انگاره ها یی به اصول پرداختند و به تولید اند یشه اصولی نایل آمدند.در ساحتِ اصول عادت بر این قرار گرفته که بیشتر فراورده ها ی اصولی، مقایسه میان دیدگاه ها و مروری بر استدلال ها مورد توجّه قرار گیرد. هم اکنون مباحثی از این دست، دانشمندان و دانش پژوهان این علم را به خود مشغول داشته است. اصول امام را باید فرصتی برای برون رفت از این وضعیت قرار داد. مطالعه و مقایسه آرای جدید امام در مورد مراتب حکم و یا امر ترتّبی و… با نظریات محقّقانی همچون مرحوم خویی و شهید صدر و…، زمینه توجّه و تفطّن به نوآوری ها ی امام را فراهم می آورد و به نوبه خود مهمّ می نماید، ولی به یقین پرداختن به عناصر فعّال پشت صحنه ذهنیت امام که تولیدکننده آرای اصولی ایشان است، ارزش بیشتری دارد. افزون بر این که اصولاً ثمره شناسی مکتب امام و شناخت شاخ و برگ ها ی این مکتب که در روش سنّتی رواج دارد از این راه دستیافتنی تر است.مکتب شناسی اصولی یک ضرورت انکارناپذیر و تشکیک ناپذیر است. از نگاه ها ی پرمعنی و تأمل خیز امام استفاده کردن و یک سیر تفکر تاریخی را ارائه نمودن و با سیرهای دیگری که دیگران ارائه کرده اند ، مقایسه کردن و به یک جمع بندی نهایی رسیدن و تکمیل کردن این بحث، از اهدافی است که در ارائه این بحث مدّنظر داشتهایم .ارائه بخش ها ی مختلف مکتب اصولی امام، حوصله ای فراتر از فرصتی که اکنون در پیش روی داریم می طلبد، امّا می توان به گونه ای مقدّماتی نکات برجسته ای از آن را به صورت فشرده و با نگاهی اجمالی ارائه کرد.
محورهای بحث
مباحث را در پنج محور سامان می دهیم:۱. امام و تاریخ علم اصول؛ ۲. امام، ماهیت و جایگاه علم اصول؛ ۳. امام، و آسیب ها ی علم اصول؛ ۴. امام و منابع علم اصول؛ ۵. امام و روش و ساز و کار اند یشه سازی در اصول.همان گونه که پیداست، این محورها، ناظر به کلّیت و مجموعه علم اصول بوده و مربوط به یک موضوع یا مسئله ویژه از علم اصول نیست.
امام و تاریخ علم اصول
...
منظومه اند یشه ها ی اصولی امام به لحاظ برخورداری از ویژگی ها ی یک مکتب اصولی، می تواند به صورت یک مدل مطالعاتی برای بررسی مکتب سازی اصولی مورد توجه قرار گیرد.اصول حضرت امام (رحمةالله علیه)را به دو صورت می توان بررسی کرد: به صورت کلاسیک (یا سنّتی)، و به صورت بررسی در قالب یک مکتب.در صورت اوّل، دیدگاه ها و آرای امام پیرامون قواعد اصولی همراه با استدلالاتی که ارایه کرده است، بررسی می شود. و در صورت دوم، مبانی و روش ها ی اصولی امام و چگونگی برخاستگی اند یشه ها ی اصولی وی از آن مبانی و شیوه ها ، به بحث و مطالعه گذاشته می شود.روش سنّتی ارزشمند و در جای خود ضروری می نماید، امّا مهم این است که امام با چه روش ها و انگاره ها یی به اصول پرداختند و به تولید اند یشه اصولی نایل آمدند.در ساحتِ اصول عادت بر این قرار گرفته که بیشتر فراورده ها ی اصولی، مقایسه میان دیدگاه ها و مروری بر استدلال ها مورد توجّه قرار گیرد. هم اکنون مباحثی از این دست، دانشمندان و دانش پژوهان این علم را به خود مشغول داشته است. اصول امام را باید فرصتی برای برون رفت از این وضعیت قرار داد. مطالعه و مقایسه آرای جدید امام در مورد مراتب حکم و یا امر ترتّبی و… با نظریات محقّقانی همچون مرحوم خویی و شهید صدر و…، زمینه توجّه و تفطّن به نوآوری ها ی امام را فراهم می آورد و به نوبه خود مهمّ می نماید، ولی به یقین پرداختن به عناصر فعّال پشت صحنه ذهنیت امام که تولیدکننده آرای اصولی ایشان است، ارزش بیشتری دارد. افزون بر این که اصولاً ثمره شناسی مکتب امام و شناخت شاخ و برگ ها ی این مکتب که در روش سنّتی رواج دارد از این راه دستیافتنی تر است.مکتب شناسی اصولی یک ضرورت انکارناپذیر و تشکیک ناپذیر است. از نگاه ها ی پرمعنی و تأمل خیز امام استفاده کردن و یک سیر تفکر تاریخی را ارائه نمودن و با سیرهای دیگری که دیگران ارائه کرده اند ، مقایسه کردن و به یک جمع بندی نهایی رسیدن و تکمیل کردن این بحث، از اهدافی است که در ارائه این بحث مدّنظر داشتهایم .ارائه بخش ها ی مختلف مکتب اصولی امام، حوصله ای فراتر از فرصتی که اکنون در پیش روی داریم می طلبد، امّا می توان به گونه ای مقدّماتی نکات برجسته ای از آن را به صورت فشرده و با نگاهی اجمالی ارائه کرد.
محورهای بحث
مباحث را در پنج محور سامان می دهیم:۱. امام و تاریخ علم اصول؛ ۲. امام، ماهیت و جایگاه علم اصول؛ ۳. امام، و آسیب ها ی علم اصول؛ ۴. امام و منابع علم اصول؛ ۵. امام و روش و ساز و کار اند یشه سازی در اصول.همان گونه که پیداست، این محورها، ناظر به کلّیت و مجموعه علم اصول بوده و مربوط به یک موضوع یا مسئله ویژه از علم اصول نیست.
امام و تاریخ علم اصول
...
wikifeqh: مکتب_اصولی_امام_خمینی