موانع تفاخر

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] موانع تفاخر (قرآن). آیاتی از قرآن موانع فخرفروشی را برشمده که به آنها اشاره می کنیم.
احسان به والدین، خویشاوندان، یتیمان، مساکین، همسایگان، در راه ماندگان و بردگان، مانع تفاخر است.واعبدوا الله ولا تشرکوا به شیــا وبالولدین احسـنـا وبذی القربی والیتـمی والمسـکین والجار ذی القربی والجار الجنب والصاحب بالجنـب وابن السبیل وما ملکت ایمـنکم ان الله لا یحب من کان مختالا فخورا. و خدا را بپرستید! و هیچ چیز را همتای او قرار ندهید! و به پدر و مادر، نیکی کنید همچنین به خویشاوندان و یتیمان و مسکینان، و همسایه نزدیک، و همسایه دور، و دوست و همنشین، و واماندگان در سفر ، و بردگانی که مالک آنها هستید زیرا خداوند، کسی را که متکبر و فخر فروش است، (و از ادای حقوق دیگران سرباز می زند،) دوست نمی دارد.کلمه (مختال) به معنای کسی است که دستخوش خیالات خود شده، و خیالش او را در نظر خودش شخصی بسیار بزرگ جلوه داده، در نتیجه دچار به کبر گشته، از راه صواب گمراه شده است، اسب را هم اگر خیل می خوانند برای همین است که در راه رفتنش تبختر می کند، و کلمه (فخور) به معنای کسی است که زیاد افتخار می کند، و این دو صفت یعنی اختیال- خیال زدگی- و کثرت فخر از لوازم علاقمندی به مال و جاه، و افراط در حب آن دو است، و اگر فرموده: خدا مختال و فخور را دوست نمی دارد، برای همین است که این دو، خدا را دوست نمی دارند، زیرا قلبشان وابسته به غیر او است، در پایان آیه با این جمله که: " خداوند افراد متکبر و فخرفروش را دوست نمی دارد" هشدار می دهد که هر کس از فرمان خدا سرپیچی کند و به خاطر تکبر از رعایت حقوق خویشاوندان و پدر و مادر و یتیمان و مسکینان و ابن السبیل و دوستان سرباز زند محبوب خدا و مورد لطف او نیست و آن کس که مشمول لطف او نباشد، از هر خیر و سعادتی محروم است.گواه بر این معنی روایتی است که در ذیل این آیه وارد شده: یکی از یاران پیامبر صمی گوید: " در محضرش این آیه را خواندم، پیامبر ص زشتی تکبر و نتائج سوء آن را برشمرد به حدی که من گریه کردم، فرمود: چرا گریه می کنی؟ گفتم: من دوست دارم لباسم، جالب و زیبا باشد و می ترسم با همین عمل جزء متکبران باشم فرمود: نه تو اهل بهشتی و اینها علامت تکبر نیست، تکبر آن است که انسان در مقابل حق، خاضع نباشد و خود را بالاتر از مردم بداند و آنها را تحقیر کند (و از ادای حقوق آنها سرباز زند) ".خلاصه اینکه از جمله اخیر آیه برمی آید که سرچشمه اصلی شرک و پایمال کردن حقوق مردم غالبا خودخواهی و تکبر است و ادای حقوق فوق مخصوصا در مورد بردگان و یتیمان و مستمندان و مانند آنها نیاز به روح تواضع و فروتنی دارد
ایمان به آخرت
ایمان به آخرت، مانع تفاخر است.الهـکم التکاثر• کلا لو تعلمون علم الیقین• لترون الجحیم. افزون طلبی (و تفاخر) شما را به خود مشغول داشته (و از خدا غافل نموده) است. • تا آنجا که به دیدار قبرها رفتید (و قبور مردگان خود را برشمردید و به آن افتخار کردید)! • قطعا شما جهنم را خواهید دید"یقین" نقطه مقابل" شک" است، همانگونه که علم نقطه مقابل جهل است، و به معنی وضوح و ثبوت چیزی آمده است، و طبق آنچه از اخبار و روایات استفاده می شود به مرحله عالی ایمان" یقین" گفته می شود، امام باقر ع فرمود:" ایمان یک درجه از اسلام بالاتر است، و تقوی یک درجه از ایمان بالاتر، و یقین یک درجه برتر از تقوا است" سپس افزود: " و لم یقسم بین الناس شی ء اقل من الیقین": " در میان مردم چیزی کمتر از یقین تقسیم نشده است"! راوی سؤال می کند یقین چیست؟ می فرماید: التوکل علی الله، و التسلیم لله، و الرضا بقضاء الله، و التفویض الی الله!: " حقیقت یقین توکل بر خدا، و تسلیم در برابر ذات پاک او، و رضا به قضای الهی، و واگذاری تمام کارهای خویش به خداوند است" .برتری مقام یقین از مقام تقوی و ایمان و اسلام چیزی است که در روایات دیگر نیز روی آن تاکید شده است.
توجه به حسابرسی در قیامت
توجه به حسابرسی در روز قیامت، مانع تفاخر است.الهـکم التکاثر• ثم لتسـلن یومئذ عن النعیم. افزون طلبی (و تفاخر) شما را به خود مشغول داشته (و از خدا غافل نموده) است. • سپس در آن روز (همه شما) از نعمتهایی که داشته اید بازپرسی خواهید شدتفسیر این روایات ظاهرا مختلف، چنین است که" نعیم" یک معنی بسیار گسترده دارد که همه مواهب الهی را اعم از" معنوی" مانند دین و ایمان و اسلام و قرآن و ولایت ، و انواع نعمتهای" مادی" را اعم از فردی و اجتماعی شامل می شود، منتها نعمتهایی که اهمیت بیشتری دارند مانند نعمت" ایمان و ولایت" بیشتر از آنها سؤال می شود که آیا حق آنها ادا شده یا نه؟ و ظاهرا روایاتی که نعمتهای مادی را از شمول این آیه نفی می کند ناظر به این معنی است که شما نباید مصداقهای مهمتر را رها کرده به مصداقهای کوچکتر روی آورید، و در حقیقت هشداری است به مردم در زمینه سلسله مراتب مواهب و نعمتهای الهی و اینکه در برابر آنها مسئولیت سنگین دارند.و چگونه ممکن است از این نعمتها سؤال نشود در حالی که سرمایه های بزرگی هستند که در اختیار بشر قرار داده شده، و باید از هر کدام دقیقا قدر- دانی کنند و شکر آن را بجای آورند، و در موارد خود صرف کنند.
توجه به فرجام پیشینیان
...

پیشنهاد کاربران

بپرس