ابن السبیل

/~ebnossabil/

فرهنگ معین

(اِ بْ نُ سْ سَ ) [ ع . ] (ص مر. ) راه نشین ، مسافر تهیدست .

فرهنگ عمید

مسافری که در شهر خود بضاعت و سروسامان دارد اما در سفر بی چیز و تهی دست مانده و توانایی بازگشت به شهر خود ندارد و مستحق زکات است، درراه مانده.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] اِبْن ِ سَبیل ، واژه ای قرآنی به معنی مسافرِ در راه مانده ، یکی از مستحقان هشت گانه زکات ، یا شش گانه خمس و فی ء.ابن سبیل در فقه یکی از مواردی است که زکات به آن تعلق می گیرد.
به مسافر در راه مانده و نیازمند، ابن السّبیل گفته می شود؛ هر چند در شهر خود دارای مال و سرمایه باشد. ابن السّبیل به این معنا در قرآن و روایات نیز به کار رفته و در باب های زکات و خمس و فیء از آن بحث شده است.
کاربرد قرآنی
این واژه در قرآن مجید در سوره های بقره ، نساء، اسراء و روم برای یکی از مستحقان انفاق به طور عام ؛ در سوره توبه به عنوان یکی از مستحقان زکات (صدقات )؛ در سوره انفال برای یکی از مستحقان خمس و در سوره حشر به عنوان یکی از مستحقان فی ء به کار رفته است .
معانی لغوی
برخی از کاربردهای قدیم واژه «ابن سبیل » نشان می دهد که این ترکیب در لغت ، مفهومی نزدیک به مسافر داشته است .به عنوان نمونه می توان حدیث نبوی «... ابن السبیل اول شارب ...»، خطبه حضرت علی (ع ) «... انتم بنو سبیل علی سفر...» و شعر راعی نمیری (د ۱۲۰ق ) «علی اکوارهن بنوسبیل ...» را ذکر کرد.در روایاتی از امام باقر (ع ) و جمعی از مفسران متقدم چون ابن عباس ، مجاهد و قتاده نیز ابن سبیل را مسافر معنی کرده اند. البته در برخی دیگر از روایات ِ ابن عباس و قتاده ابن سبیل به میهمان و در پاره ای دیگر، هم به مسافر و هم به میهمان تفسیر شده است . تعبیرات معادل یا نزدیک به «المسافر المنقطع به » که بعدها در تعاریف فقهی ِ «ابن سبیل » متداول گردید، در روایات و آثار فقهی قرن ۲ق /۸م از امامان باقر و صادق (ع )، و نیز ابویوسف و ابن مبارک دیده می شود.
تعریف اصطلاح فقهی
...

پیشنهاد کاربران

و کلمه ( ابن السبیل ) به معنای کسی است که در سفر فقیر شده باشد، و یا اگر او را ( پسر راه ) خوانده اند، از این بابت است که به غیر از راه کسی نیست که وی منسوب به او باشد، تنها این مقدار به او معرفت داریم
...
[مشاهده متن کامل]
که در راه سفر است ، به این جهت او را پسر راه خوانده اند و اما این که فقیر و بی زاد و راحله هم هست از خارج مفهوم کلمه به دست می آید _ و خود کلمه ( ابن السبیل ) بر آن دلالت ندارد. ( تفسیر المیزان )

در بعضی مواردمعنای کنایی ( درمانده ) دارد.

بپرس