[ویکی فقه] مواعظ انجیل (قرآن). مراد از وجود موعظه در انجیل ، فرمان های الهی مبنی بر پرهیز از گناه و انجام عبادات و پند و اندرزهای شیوا و رسا است.
پرهیزکاران از مواعظ و آموزه های انجیل به صورت ویژه بهره مند می شوند.«و قفینا علی اثرهم بعیسی ابن مریم مصدقا لما بین یدیه من التورلـة و ءاتیناه الانجیل فیه هدی... و موعظة للمتقین»؛ و به دنبال آنها (یعنی پیامبران پیشین) عیسی بن مریم را قرار دادیم که به آنچه پیش از او فرستاده شده بود از تورات تصدیق داشت و انجیل را به او دادیم که در آن هدایت و نور بود و (کتاب آسمانی او نیز) تورات را که قبل از او بود تصدیق می کرد و هدایت و موعظه برای پرهیزکاران بود.
تفسیر آیه
در تعقیب آیات مربوط به تورات، در این دو آیه اشاره به وضع انجیل کرده، می گوید:" پس از رهبران و پیامبران پیشین، مسیح ع را مبعوث کردیم، در حالی که نشانه های او کاملا با نشانه هایی که تورات داده بود، تطبیق می کرد" (وَ قَفَّیْنا عَلی آثارِهِمْ بِعِیسَی ابْنِ مَرْیَمَ مُصَدِّقاً لِما بَیْنَ یَدَیْهِ مِنَ التوریة) این جمله تفسیر دیگری نیز دارد و آن اینکه" مسیح علیه السلام به حقانیت تورات که بر موسی بن عمران نازل شده بود، اعتراف کرد، همانطور که تمام پیامبران آسمانی به حقانیت پیامبران پیشین، معترف بودند".سپس میگوید:" انجیل را در اختیار او گذاشتیم که در آن هدایت و نور بود" (وَ آتَیْناهُ الْإِنْجِیلَ فِیهِ هُدیً وَ نُورٌ).در قرآن مجید به" تورات" و" انجیل" و" قرآن" هر سه" نور" گفته شده است:در باره تورات میخوانیم:(إِنَّا أَنْزَلْنَا التَّوْراةَ فِیها هُدیً وَ نُورٌ) و در باره انجیل در آیه فوق، اطلاق نور شده بود، و در باره قرآن میخوانیم:(قَدْ جاءَکُمْ مِنَ اللَّهِ نُورٌ وَ کِتابٌ مُبِینٌ) در حقیقت همانطور که تمام موجودات جهان برای ادامه حیات و زندگی خود احتیاج شدید به نور دارند، همچنین آئینهای الهی و دستورهای کتب آسمانی برای رشد و تکامل انسانها ضرورت قطعی دارد.اصولا ثابت شده که تمام انرژیها، نیروها، حرکات، و زیبائیها، همه از نور سرچشمه میگیرند و اگر نور نباشد، سکوت و مرگ ، همه جا را فرا خواهد گرفت، همچنین اگر تعلیمات پیامبران نباشد همه ارزشهای انسانی، اعم از فردی و اجتماعی به خاموشی میگراید که نمونه های آن را در جوامع مادی به روشنی میبینیم.قرآن در موارد متعددی از تورات و انجیل به عنوان یک کتاب آسمانی یاد می کند، در اینکه این دو کتاب در اصل از طرف خدا نازل شده جای هیچگونه شک و تردید نیست، ولی این نیز مسلم است که این دو کتاب آسمانی بعد از زمان پیامبران دستخوش تحریف شدند، حقایقی از آن کم شد و خرافاتی بر آن افزوده گردید و آنها را از ارزش انداخت و یا کتب اصلی فراموش گردید و کتابهای دیگری که تنها بخشی از حقایق آنها را در برداشت جای آنها نشست.بنا بر این اطلاق نور به این دو کتاب، ناظر به تورات و انجیل اصلی است.بار دیگر به عنوان تاکید، روی این مطلب تکیه میکند که" نه تنها عیسی بن مریم، تورات را تصدیق میکرد، بلکه انجیل کتاب آسمانی او نیز گواه صدق تورات بود".(مُصَدِّقاً لِما بَیْنَ یَدَیْهِ مِنَ التَّوْراةِ).و در پایان میفرماید:" این کتاب آسمانی مایه هدایت و اندرز پرهیزکاران بود".(وَ هُدیً وَ مَوْعِظَةً لِلْمُتَّقِینَ).این تعبیر همانند تعبیری است که در آغاز سوره بقره در باره قرآن آمده است آنجا که میگوید: هُدیً لِلْمُتَّقِینَ:" قرآن وسیله هدایت پرهیزکاران است" نه تنها قرآن، تمام کتابهای آسمانی چنینند که وسیله هدایت پرهیزکاران میباشند، منظور از پرهیزکاران کسانی هستند که در جستجوی حقند، و آماده پذیرش آن می باشند و بدیهی است، آنها که از سر لجاج و دشمنی دریچه های قلب خود را به روی حق میبندند، از هیچ حقیقتی بهره نخواهند برد.قابل توجه اینکه در آیه فوق در مورد انجیل نخست" فِیهِ هُدیً" گفته شده سپس" هدی" بطور مطلق آمده است، این تفاوت تعبیر ممکن است بخاطر آن باشد که در انجیل و کتابهای آسمانی دلائل هدایت بر هر کس بدون استثناء هست ولی برای پرهیزکاران که در آن به دقت می اندیشند، باعث هدایت و تربیت و تکامل است.
پرهیزکاران از مواعظ و آموزه های انجیل به صورت ویژه بهره مند می شوند.«و قفینا علی اثرهم بعیسی ابن مریم مصدقا لما بین یدیه من التورلـة و ءاتیناه الانجیل فیه هدی... و موعظة للمتقین»؛ و به دنبال آنها (یعنی پیامبران پیشین) عیسی بن مریم را قرار دادیم که به آنچه پیش از او فرستاده شده بود از تورات تصدیق داشت و انجیل را به او دادیم که در آن هدایت و نور بود و (کتاب آسمانی او نیز) تورات را که قبل از او بود تصدیق می کرد و هدایت و موعظه برای پرهیزکاران بود.
تفسیر آیه
در تعقیب آیات مربوط به تورات، در این دو آیه اشاره به وضع انجیل کرده، می گوید:" پس از رهبران و پیامبران پیشین، مسیح ع را مبعوث کردیم، در حالی که نشانه های او کاملا با نشانه هایی که تورات داده بود، تطبیق می کرد" (وَ قَفَّیْنا عَلی آثارِهِمْ بِعِیسَی ابْنِ مَرْیَمَ مُصَدِّقاً لِما بَیْنَ یَدَیْهِ مِنَ التوریة) این جمله تفسیر دیگری نیز دارد و آن اینکه" مسیح علیه السلام به حقانیت تورات که بر موسی بن عمران نازل شده بود، اعتراف کرد، همانطور که تمام پیامبران آسمانی به حقانیت پیامبران پیشین، معترف بودند".سپس میگوید:" انجیل را در اختیار او گذاشتیم که در آن هدایت و نور بود" (وَ آتَیْناهُ الْإِنْجِیلَ فِیهِ هُدیً وَ نُورٌ).در قرآن مجید به" تورات" و" انجیل" و" قرآن" هر سه" نور" گفته شده است:در باره تورات میخوانیم:(إِنَّا أَنْزَلْنَا التَّوْراةَ فِیها هُدیً وَ نُورٌ) و در باره انجیل در آیه فوق، اطلاق نور شده بود، و در باره قرآن میخوانیم:(قَدْ جاءَکُمْ مِنَ اللَّهِ نُورٌ وَ کِتابٌ مُبِینٌ) در حقیقت همانطور که تمام موجودات جهان برای ادامه حیات و زندگی خود احتیاج شدید به نور دارند، همچنین آئینهای الهی و دستورهای کتب آسمانی برای رشد و تکامل انسانها ضرورت قطعی دارد.اصولا ثابت شده که تمام انرژیها، نیروها، حرکات، و زیبائیها، همه از نور سرچشمه میگیرند و اگر نور نباشد، سکوت و مرگ ، همه جا را فرا خواهد گرفت، همچنین اگر تعلیمات پیامبران نباشد همه ارزشهای انسانی، اعم از فردی و اجتماعی به خاموشی میگراید که نمونه های آن را در جوامع مادی به روشنی میبینیم.قرآن در موارد متعددی از تورات و انجیل به عنوان یک کتاب آسمانی یاد می کند، در اینکه این دو کتاب در اصل از طرف خدا نازل شده جای هیچگونه شک و تردید نیست، ولی این نیز مسلم است که این دو کتاب آسمانی بعد از زمان پیامبران دستخوش تحریف شدند، حقایقی از آن کم شد و خرافاتی بر آن افزوده گردید و آنها را از ارزش انداخت و یا کتب اصلی فراموش گردید و کتابهای دیگری که تنها بخشی از حقایق آنها را در برداشت جای آنها نشست.بنا بر این اطلاق نور به این دو کتاب، ناظر به تورات و انجیل اصلی است.بار دیگر به عنوان تاکید، روی این مطلب تکیه میکند که" نه تنها عیسی بن مریم، تورات را تصدیق میکرد، بلکه انجیل کتاب آسمانی او نیز گواه صدق تورات بود".(مُصَدِّقاً لِما بَیْنَ یَدَیْهِ مِنَ التَّوْراةِ).و در پایان میفرماید:" این کتاب آسمانی مایه هدایت و اندرز پرهیزکاران بود".(وَ هُدیً وَ مَوْعِظَةً لِلْمُتَّقِینَ).این تعبیر همانند تعبیری است که در آغاز سوره بقره در باره قرآن آمده است آنجا که میگوید: هُدیً لِلْمُتَّقِینَ:" قرآن وسیله هدایت پرهیزکاران است" نه تنها قرآن، تمام کتابهای آسمانی چنینند که وسیله هدایت پرهیزکاران میباشند، منظور از پرهیزکاران کسانی هستند که در جستجوی حقند، و آماده پذیرش آن می باشند و بدیهی است، آنها که از سر لجاج و دشمنی دریچه های قلب خود را به روی حق میبندند، از هیچ حقیقتی بهره نخواهند برد.قابل توجه اینکه در آیه فوق در مورد انجیل نخست" فِیهِ هُدیً" گفته شده سپس" هدی" بطور مطلق آمده است، این تفاوت تعبیر ممکن است بخاطر آن باشد که در انجیل و کتابهای آسمانی دلائل هدایت بر هر کس بدون استثناء هست ولی برای پرهیزکاران که در آن به دقت می اندیشند، باعث هدایت و تربیت و تکامل است.
wikifeqh: مواعظ_انجیل_(قرآن)