مهاباراتا

دانشنامه عمومی

مَهابَهاراتا سروده ای حماسی از سدهٔ پنجم یا ششم پیش از میلاد به زبانِ سانسکریت و به همراهِ رامایانا یکی از دو حماسهٔ تاریخِ هند است. [ ۱] مهاباراتا نوشته ی ویاسَ و گروهی از مؤلفان، با بیش از یکصدهزار بیت، بلندترین حماسه منظوم جهان است[ نیازمند منبع] . قدیمی ترین بخش های آن متعلق به ۴۰۰ سال قبل از میلاد است و کارِ نوشتنِ آن تا سدهٔ سوم یا چهارم میلادی ادامه یافته است. مهاباراتا بگونه ای شاهنامهٔ هندیان است. برخی از تاریخدانان، موضوعِ این سروده ها را الهام گرفته از نبرد میانِ مردمان آریایی و دراویدی در هزاره دوم پیش از میلاد می دانند. مهاباراتا در قدیم بدستور اکبر شاه با نام رزم نامه به فارسی ترجمه شده است.
مهابهاراتا مجموعه ای از افسانه های تاریخی هند در هجده فصل است و بیش از صدهزار بیت شعر دارد و بعضی ها آن را شاهنامهٔ هند و عده ای آن را حماسه ایلیاد و ادیسهٔ آن کشور می نامند. مهابهاراتا ۱۹ کتاب بسیار بزرگ است و مانند شاهنامه فردوسی، تاریخِ تمدنِ هند را از آغاز بازگو می کند. سرایندهٔ آن ویاس حکیم و دانشمند معروف است که علاوه بر مهابهاراتا ۱۰۸ پورانای دیگر نیز تصنیف کرده است. سروده های مهابهاراتا روان است و در آن تأثیر ژرفی از زیبایی های طبیعت به چشم می خورد.
واژه «مها» پیشوند است و به معنای بزرگ ترین بکار برده می شود و «بهاراتا» ( Bharata ) ، نامِ نخستین امپراتور سلسله ای نژادی است، که در مهاباراتا ذکرشده، وی نام خویش را همچنین بر روی سلسلهٔ نژادی که خود بنا نهاد، قرارداد[ ۲] [ ۳] [ ۴] و ازآنجاکه داستان اساسی این حماسه دربرگیرندهٔ بازگوییِ جنگ بزرگ هند است، به نام مهابهاراتا نامیده شده است. برخی عناصرِ مهابهاراتا به دورهٔ ودایی بازمی گردند. [ ۵]
در حدود چهارپنجم مهابهاراتا مربوط به داستان ها و رویدادهای کهن است که سرچشمهٔ برخی از آثار معروف سانسکریت مانند بهگود گیتا، شاکونتالا، نلادمنیتی، و امثال اینها که شهرت جهانی دارند گشته و الهام بخش شعرا و نویسندگان بعدی قرار گرفته است. عقیدهٔ هندوان دربارهٔ این حماسه اینست که چیزی در دنیا نیست که در این کتاب نباشد و چیزی در این کتاب نیست که در دنیا وجود ندارد.
داستان اصلی مهابهاراتا دربارهٔ جنگی است که در شمال هند ( دهلی ) میان دو قبیله به نام «پنجال ها» و «کوروها» که پسر عموهای یکدیگر بودند تقریباً دوهزار سال پیش از میلاد مسیح درگرفته است. کوروها صد نفر و فرزندان فردی نابینا بودند و پنجال ها یا «پاوندوها» تنها پنج برادر ولی افرادی باایمان، راستگو، دلیر و نیکوکار بودند. در راه پس گرفتن حق خویش و زدودن بدی ها، پاوندوها به راهنمایی سری کریشنا علیه کوروها صف آرایی کردند و هم پیمانان آنان را به قتل رسانیدند و سپس کناره گیری کرده و به جنگل ها رفتند تا برای بخشوده شدن گناهان از خدای بزرگ خویش طلب آمرزش کنند و پس از آن در کوه های پربرف هیمالیا درگذشتند.
عکس مهاباراتاعکس مهاباراتا

مهاباراتا (فیلم). مهاباراتا ( انگلیسی: Mahabharat ) یک فیلم به نویسنده امان خان است که در سال ۲۰۱۳ منتشر شد.
آمیتاب باچان
اجی دیوگن
ویدیا بالان
سانی دیول
آنیل کاپور
• جکی شروف
عکس مهاباراتا (فیلم)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

سلام روشنک، من با تو هم رای و هم نظرم، زیرا نام زیبای تو یکی از نام های مستعار قدیمی خودم می باشد.
عنوان Mahabharat را هم صرف نظر از محتوای حماسی اش میتوان به شکل های زیر از هم تفکیک نمود:
ماه آب هرات، یعنی تصویر ماه روی آب رود خانه هرات، ماها بهارات یعنی همه ما مانند ماه های بهار سر سبزیم و یا ما ها بها رات، پسوند رات به معنای شورا ( جمع رای ) و بها به معنای ارزش، لذا ماها بها رات، یعنی آرای ما ارزشمند هستند و یا خود ما آرای با ارزش هستیم. از راست به چپ و از چپ به راست : Ma tar ab ha با تلفظ ما تَر آب ها، یعنی همه ما تر آب و یا مانند آب تر و مثل غنچه های گُل در باغات گلستان در فصل بهارات تازه شکفته هستیم و مانند پسته های نارس و لب بسته هنوز تبسم بر لبانمان ننشسته که یقینا خواهد نشست مشروط بر اینکه قبل از رسیدن طعمه رگبار های شدید و کوتاه و گذاری بهاری آفت زده نشویم و مانند برگ های خزانی در فصل پائیز از شاخه ها به روی زمین نیفتیم.
...
[مشاهده متن کامل]

بهاگوا گیتا به این معنا که سخنان گیتا بها دار یا ارزشمند اند و به شکل بها جواد گیتا : گیتا نام خانوادگی و بها جواد نام کوچک به معنای جواد با ارزش یا ارزشمند.
نام زیبای دخترانه شاکونتالا شاید در اصل و ریشه یعنی به زبان والدین به شکل" شاه کون تله" تلفظ و بیان میشده به معنای باسن زنانه که از بزرگی و زیبائی، نگاه شاهان را از پشت سر به سوی خود جلب و به دام میندازد، یعنی شاهان از پشت آنقدر خیره و مجذوب آن دُمبه چرب و لذید میشوند که بر اثر میل گرانش یا نیروی جاذبه آن تصویر مدهوش و بیهوش میگردند و از روی ارک به چپ یا راست چپه میشوند و روی فرش پهن میگردند.
بهر حال علاقه مندان و خوانندگان آن اثر حماسی، شاید بتوانند رد پائی از واژه راز آلود و معمائی دهّر را پیدا کنند و اگر یافت شد، آنگاه آیا این واژه بدون علامت تشدید روی حرف ه یا ها بکار برده شده یا نه، و مهمتر اینکه اگر این کلمه در آن اثر یافت شد، به چه معنائی بکار برده شده؟.
این واژه پر از راز و رمز و معما آلود در متون غربی و با حروف لاتین به شکل dhr و جمع آن به شکل dhar با تلفظ دهار بکار برده شده و میشود، یعنی با یک حرف h .
چرخ دهارمای بودائیان هم به زبان آلمانی به شکل Dharma Rad نوشته شده و میشود.
به قول معروف میگویند که روی زخم های کهنه و پینه خورده نباید نمک پاشید که ممکن است جای بخیه باز شود و از آن خون بیرون آید و خاطرات تلخ گذشته و نیمه فراموش شده دوباره زنده شوند و باعث عذاب وجدان و آزردگی خاطر گردند.
حافظ شیرین سخن شیرازی به شنودگان و خوانندگان هم عصر خود و آینندگان در باره معنای کشف نشده این واژه در قالب دو بیت شعر زیبا چنین پند و اندرزی داده است ( البته با کسب رخصت یا اجازه! با اندکی تغییر ) :
قندیا!
بیا تا مانند عبید زاکانی و فقیهان بازای حدیث از حوری و مُطرب و مُی گوئیم و چغانه زنیم و راز دهر را بی تاج تشدید بر سر ه یا هایش کمتر جوئیم/ که کس نگشود و نگشاید به حکمت ( حکمت های موسائی، جاماسبی، زرتشتی، هندوئی و بودائی، ایسائی، برزگ یا بزرج مهری، محمّدی، فارابیایی، ابن سینایی و . . . . ) این شاه معمای بی تاج و تخت و کلاه را/.
حافظا! شیرین سخنا!
من مانند تو مَلَک نبودم بلکه انسان و سرای اولیه ام در حالت بهشت برین بود/ در پایان این سفر دایره وار نزولی و صعودی باز هم انسان و سرایم همان کوخ یا کلبه و یا کاخ مجلل ملکوتی در حالت بهشت برین اولیه خواهد بود/
بابا آدم حضرات موسی و عیسی و حاج محمّد، ملقب به ابو البشر کی و چکاره و کجائی باشد که مرا مثل تو به این دیر به اصطلاح خراب آباد دنیوی آورده باشد و آنهم در پی برادر کشی هابیل و قابیل ( در اصل و ریشه به شکل های آبیل و گابیل؛ اولی به معنای بیل آبیاری و دومی به معنای بیل شخم زنی ) .

Mahabharat : به زبان فارسی سه معنی دارد به شکل زیر : ما ها بهار ها هستیم . یا بهار های بزرگ . یا ماه های فصل بهار. کلمه بهارات جمع کلمه بهار به زبان فارسی است. فردی که چنین نامی را بر سلسله خود نهاده است
...
[مشاهده متن کامل]
به احتمال قریب به یقین یک ایرانی بوده است. یا اگر هندی بوده است نامگذاری را از زبان ایرانیان باستان اقتباس نموده است. و اگر این کلمه ترکیبی ریشه در زبان سانسکریت داشته باشد با زبان ایرانیان باستان هم ریشه است. کلمه ramyana یا رامیانا که نام یک شاهزاده هندیست و توسط یک rishi ( ریشی یا درویش ) به نام وازیست ها در امور جهان تدریس میشود به معنای رام شده یا به سمت اهلیت رهنمون شده، می باشد. رام یانه