مناظره درباره مقدار حد سارق

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] در مقدار حد سارق بنا به فرموده امام جواد (علیه السلام)، فقط انگشتان سارق باید قطع شود و بقیه دست باید باقی بماند.
«زرقان» (زُرقان (بر وزن عثمان) لقب ابوجعفر بوده که مردی محدث بوده است و فرزندش بنام «عمرو» استاد اصمعی محسوب می شده است.) که با «ابن ابی دؤاد» (ابن ابی دؤاد (بر وزن غراب) در زمان خلافت مامون، معتصم، واثق و متوکل عباسی، قاضی بغداد بوده است.) دوستی و صمیمیت داشت.
قظع شدن انگشتان سارق
می گوید: «یک روز «ابن ابی دؤاد» از مجلس معتصم بازگشت، در حالی که به شدت افسرده و غمگین بود.» علت را جویا شدم گفت: «امروز آرزو کردم که کاش بیست سال پیش مرده بودم!» پرسیدم: «چرا؟» گفت : «به خاطر آنچه از ابوجعفر ثانی (امام جواد (علیه السلام)) در مجلس معتصم بر سرم آمد!»گفتم: «جریان چه بود؟»گفت: «شخصی به سرقت اعتراف کرد و از خلیفه (معتصم) خواست که با اجرای کیفر الهی او را پاک سازد.»خلیفه همه فقها را گرد آورد و «محمد بن علی» (یعنی حضرت امام جواد (علیه السلام)) را نیز فراخواند و از ما پرسید: «دست دزد از کجا باید قطع شود؟»من گفتم: «از مچ دست.»گفت: «دلیل آن چیست؟»گفتم: چون منظور از دست در آیه تیمّم: «فَامْسَحُوا بِوُجوهِکُم و ایدیکُم؛ صورت و دست هایتان را مسح کنید تا مچ دست است.»گروهی از فقها در این مطلب با من موافق بودند و می گفتند: دست دزد باید از مچ قطع شود، ولی گروهی دیگر گفتند: لازم است از آرنج قطع شود، و چون معتصم دلیل آنرا پرسید، گفتند: منظور از دست در آیه وضو: «فَاغسِلوا وُجوهَکُمْ وَ ایْدِیَکُمْ الی الْمرافِقِ؛ صورت ها و دستهایتان را تا آرنج بشویید» تا آرنج است.»آنگاه معتصم رو به محمد بن علی (امام جواد علیه السّلام) کرد و پرسید: «نظر شما در مورد این مساله چیست؟»گفت: «اینها نظر دادند، مرا معاف بدار.»معتصم اصرار کرد و قسم داد که باید نظرتان را بگویید.امام محمد بن علی علیه السّلام گفت: «چون قسم دادی نظرم را می گویم. اینها در اشتباه اند، زیرا فقط انگشتان دزد باید قطع شود و بقیه دست باید باقی بماند.»معتصم گفت: «به چه دلیل؟»گفت: «زیرا رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: سجده بر هفت عضو بدن تحقق می یابد. صورت (پیشانی)، دو کف دست، دو سر زانو، و دو پا (دو انگشت بزرگ پا). بنابراین اگر دست دزد از مچ یا آرنج قطع شود، دستی برای او نمی ماند تا سجده نماز را به جا آورد، و نیز خدای متعال می فرماید:«وانَّ المساجِدَ لله فلا تَدْعُوا مَعَ اللهِ احَداً؛ سجده گاه ها (هفت عضوی که سجده بر آنها انجام می گیرد) از آن خداست، پس، هیچ کس را همراه و همسنگ با خدا مخوانید و عبادت نکنید.» مسجد (به کسر جیم بر وزن مجلس یا به فتح جیم بر وزن مشعل، جمع آن مساجد بمعنای محل سجده است.) و آنچه برای خداست قطع نمی شود. و همان طور که مسجد ها و خانه خدا و مکانی که پیشانی روی آن قرار می گیرد محل سجده هستند، خود پیشانی و شش عضو دیگر نیز که با آن ها سجده می کنیم، محلِ سجده محسوب می شوند و به همین دلیل اعتبار در این روایت «المساجد» به معنای هفت عضوی که با آن ها سجده می شود تفسیر شده است.ابن ابی دؤاد می گوید: «معتصم جواب محمد بن علی (علیه السّلام) را پسندید و دستور داد انگشتان دزد را قطع کردند و ما نزد حضّار بی آبرو شدیم! و من همان جا از فرط شرمساری و اندوه) آرزوی مرگ کردم.

پیشنهاد کاربران

بپرس