[ویکی فقه] درباره (نقش قرآن در فقه) دیدگاه تحلیلی مشخصی ارائه نشده است، ولی از جمع بندی رویکردها، عملکردها و اظهارنظرهای اندیشه ورزان، خواه فقها و یا اصولی ها، و یا جریان هایی که در طول تاریخ آمده و رفته اند، می توان به چهار سطح رفتاری - علمی در این زمینه دست یافت.
هم سازی و هم خوانی قرآن با انتظارهایی که از فقه سیاسی می توان داشت، بیشتر از هر منبع دیگری به چشم می آید. قرآن (و به ویژه بخش های فقهی آن) برخلاف سنت، که بخش مهمی از آن ناظر به شرایط محیطی و دوران شکل گیری است، به هیچ روی پای در یک دوران ویژه ندارد و اصولاً شیوه ای طراحی شده و منعطف است که به منظور ایجاد امکانات قابل بهره گیری برای آیندگان صورت گرفته است.نکته قابل توجه در این زمینه، وجود شباهت های بسیار میان شیوه های فقهی قرآن به عنوان یک منبع، و ماهیت سیاست است؛ هردو ارتباط و نسبتی با پویایی کامل و انعطاف دارند. سیاست را باید از تحول پذیرترین حوزه های زندگی انسان به شمار آورد؛ تحولاتی که به جای وابستگی به قالب های خارجی و ظاهری، بیش از هرچیز به روح و روان جاری در هر وضعیت یا تحول وابسته اند.
کارآمدترین منبع برای استنباط فقه سیاسی
کنار هم نهادن دو مقوله (انعطاف پذیری قواعد قرآنی) و (ثبات ناپذیری پدیده های سیاسی)، به خلق این اندیشه کمک می کند که قرآن را (هرچند به عنوان یک ایده اولی و یا یک طرح و پیش درآمد قابل پی گیری) به مثابه کارآمدترین، گسترده ترین و همخوان ترین منبع برای استنباط فقه سیاسی به شمار آوریم و نقش آن را در این شاخه مهم فقهی (که وضعیت های ناپایدار و شکننده در سطح کلان جامعه را موضوع خود قرار داده است) مهمتر از دیگر منابع ارزیابی کنیم.سپردن سخاوتمندانه صعود و نزول های سیاست به ظرفیت های لایه لایه پذیر قاعده های قرآنی، و رجوع حداکثری در موضوعات موقعیت پذیر سیاسی به قابلیت های فراموقعیتی اندیشه های این کتاب جاودانه، فضاهایی را خواهد گشود که مواجهه فقیه با سیاست را، پر از نگاه ها، تأمل ها، ژرف اندیشی ها و واقع نگری ها خواهد ساخت.برای مثال آیه (ولا ترکنوا الی الدین ظلموا) حاوی جلوه های شاهکارانه ای از کلان نگری و فراگیری است. دو واژه ظلم و رکون، به شکل گیری این قابلیت در آیه مورد نظر انجامیده اند؛ واژه ظلم به یک وضعیت مشخص و تاریخ دار محدود نمی شود. شناخت جلوه های ظلم در زمان ها و مکان های مختلف با بینش و مناسبات آن دوران یا مکان پیوند خورده است. آنچه ظلم را می سازد نه یک ساختار کلیشه دار، بلکه وضعیتی فکری و نرم افزاری است. واژه رکون نیز همچون ظلم در قالب ساختار یا سخت افزار مشخصی جای نمی گیرد. مروری هرچند گذرا بر وضعیت تغییرپذیر زندگی بشر کافی است تا به مواردی اشاره شود که اگرچه، ولی امروزه متأثر از مناسبات دنیای حاضر چنین پیامی را در خود ندارند. آنچه این آیه در پی توضیح آن است، نه یک موقعیت مشخص یا تکرارناپذیر تاریخی، بلکه مفهومی کش دار و قابل ردیابی در رگ و پی هر نسل و عصر بشری است. بنابراین آنچه عوض می شود مصادیق است نه قاعده.اگرچه این آیه از کاراترین آیات قرآن در عرصه فقه سیاسی است، کاربردهای اقتصاد دستوری آن نیز قابل توجه و مطالعه است. به نظر می آید که ما از قرآن در فرایندهای جدی تر فقه بهره نبرده ایم و اگرچه به صراحت و بدون واهمه از عملکردهای خود در عرصه فقه، قرآن را کتاب تشریع می خوانیم، ولی زندگی دانش خود را با قرآن چندان نیامیخته ایم.
فقه سیاسی امام علی
...
هم سازی و هم خوانی قرآن با انتظارهایی که از فقه سیاسی می توان داشت، بیشتر از هر منبع دیگری به چشم می آید. قرآن (و به ویژه بخش های فقهی آن) برخلاف سنت، که بخش مهمی از آن ناظر به شرایط محیطی و دوران شکل گیری است، به هیچ روی پای در یک دوران ویژه ندارد و اصولاً شیوه ای طراحی شده و منعطف است که به منظور ایجاد امکانات قابل بهره گیری برای آیندگان صورت گرفته است.نکته قابل توجه در این زمینه، وجود شباهت های بسیار میان شیوه های فقهی قرآن به عنوان یک منبع، و ماهیت سیاست است؛ هردو ارتباط و نسبتی با پویایی کامل و انعطاف دارند. سیاست را باید از تحول پذیرترین حوزه های زندگی انسان به شمار آورد؛ تحولاتی که به جای وابستگی به قالب های خارجی و ظاهری، بیش از هرچیز به روح و روان جاری در هر وضعیت یا تحول وابسته اند.
کارآمدترین منبع برای استنباط فقه سیاسی
کنار هم نهادن دو مقوله (انعطاف پذیری قواعد قرآنی) و (ثبات ناپذیری پدیده های سیاسی)، به خلق این اندیشه کمک می کند که قرآن را (هرچند به عنوان یک ایده اولی و یا یک طرح و پیش درآمد قابل پی گیری) به مثابه کارآمدترین، گسترده ترین و همخوان ترین منبع برای استنباط فقه سیاسی به شمار آوریم و نقش آن را در این شاخه مهم فقهی (که وضعیت های ناپایدار و شکننده در سطح کلان جامعه را موضوع خود قرار داده است) مهمتر از دیگر منابع ارزیابی کنیم.سپردن سخاوتمندانه صعود و نزول های سیاست به ظرفیت های لایه لایه پذیر قاعده های قرآنی، و رجوع حداکثری در موضوعات موقعیت پذیر سیاسی به قابلیت های فراموقعیتی اندیشه های این کتاب جاودانه، فضاهایی را خواهد گشود که مواجهه فقیه با سیاست را، پر از نگاه ها، تأمل ها، ژرف اندیشی ها و واقع نگری ها خواهد ساخت.برای مثال آیه (ولا ترکنوا الی الدین ظلموا) حاوی جلوه های شاهکارانه ای از کلان نگری و فراگیری است. دو واژه ظلم و رکون، به شکل گیری این قابلیت در آیه مورد نظر انجامیده اند؛ واژه ظلم به یک وضعیت مشخص و تاریخ دار محدود نمی شود. شناخت جلوه های ظلم در زمان ها و مکان های مختلف با بینش و مناسبات آن دوران یا مکان پیوند خورده است. آنچه ظلم را می سازد نه یک ساختار کلیشه دار، بلکه وضعیتی فکری و نرم افزاری است. واژه رکون نیز همچون ظلم در قالب ساختار یا سخت افزار مشخصی جای نمی گیرد. مروری هرچند گذرا بر وضعیت تغییرپذیر زندگی بشر کافی است تا به مواردی اشاره شود که اگرچه، ولی امروزه متأثر از مناسبات دنیای حاضر چنین پیامی را در خود ندارند. آنچه این آیه در پی توضیح آن است، نه یک موقعیت مشخص یا تکرارناپذیر تاریخی، بلکه مفهومی کش دار و قابل ردیابی در رگ و پی هر نسل و عصر بشری است. بنابراین آنچه عوض می شود مصادیق است نه قاعده.اگرچه این آیه از کاراترین آیات قرآن در عرصه فقه سیاسی است، کاربردهای اقتصاد دستوری آن نیز قابل توجه و مطالعه است. به نظر می آید که ما از قرآن در فرایندهای جدی تر فقه بهره نبرده ایم و اگرچه به صراحت و بدون واهمه از عملکردهای خود در عرصه فقه، قرآن را کتاب تشریع می خوانیم، ولی زندگی دانش خود را با قرآن چندان نیامیخته ایم.
فقه سیاسی امام علی
...
wikifeqh: منابع_فقه_سیاسی