مقالات حول مباحث الالفاظ

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] مقالات حول مباحث الألفاظ (کتاب). «مقالات حول مباحث الالفاظ»، از جمله تالیفات ارزشمند علامه محقق،آیت الله حاج سید علی موسوی بهبهانی، به زبان عربی است که در آن، مطالب مهمی از بحث الفاظ را به رشته تحریر درآورده است.
کتاب، مشتمل بر یک مقدمه و پنج مقصد است.

[ویکی نور] «مقالات حول مباحث الالفاظ»، از جمله تألیفات ارزش مند علامه محقق، آیت الله حاج سید علی آقا بهبهانی، به زبان عربی است که در آن، مطالب مهمی از بحث الفاظ را به رشته تحریر درآورده است.
کتاب، مشتمل بر یک مقدمه و پنج مقصد است.
در مقدمه، چهارده مبحث مطرح شده است؛ مباحثی از قبیل فن مستقل نبودن اصول فقه، متصف شدن لفظ به کلیت و جزئیت به اعتبار معنایش، وضع، دلالت و...
در مقصد اول، مبحث اوامر و در مقصد دوم، مبحث نواهی و در مقصد سوم، مبحث مفاهیم و در مقصد چهارم، مبحث عام و خاص و در مقصد پنجم، مبحث مطلق و مقید مطرح شده است.
بحث دلالت الفاظ، از جمله مباحثی است که به صورت قریب به اتفاق در همه کتاب های اصولی، به صورت گسترده ای در باره آن بحث شده است و هریک از اصولیین در این زمینه رأی و نظر خود را بیان نموده است. آیت الله حاج سید علی آقا بهبهانی بعد از تعریف معنای دلالت مبنی بر اینکه اگر نسبت به امری علم پیدا کردیم، ذهن به فهمیدن مطلب دیگری کشیده شود، راجع به این موضوع این گونه می نویسد:

[ویکی فقه] مقالات حول مباحث الالفاظ (کتاب). «مقالات حول مباحث الالفاظ»، از جمله تالیفات ارزشمند علامه محقق،آیت الله حاج سید علی موسوی بهبهانی، به زبان عربی است که در آن، مطالب مهمی از بحث الفاظ را به رشته تحریر درآورده است.
کتاب، مشتمل بر یک مقدمه و پنج مقصد است.
گزارش محتوا
به عنوان نمونه بحث دلالت الفاظ است که، به صورت قریب به اتفاق در همه کتاب های اصولی، به صورت گسترده ای در باره آن بحث شده است و هریک از اصولیین در این زمینه رای و نظر خود را بیان نموده است. آیت الله حاج سید علی آقا بهبهانی بعد از تعریف معنای دلالت مبنی بر اینکه اگر نسبت به امری علم پیدا کردیم،ذهن به فهمیدن مطلب دیگری کشیده شود، راجع به این موضوع این گونه می نویسد: دلالت بر دو گونه است: ۱. ذاتی؛ ۲. وضعی. اگر دلالت ذاتی، از راه نظر و تعقل حاصل شود، به آن دلالت عقلی گفته می شود و در غیر این صورت به آن دلالت طبعی اطلاق می گردد، بنابراین دلالت بر سه قسم است: عقلی، طبعی و وضعی. علت نام گذاری دو دلالت عقلی و طبعی به این نام، بدین علت است که هر دو حاسه عاقله و طبع توانایی ادراک امور ذاتی را بالاستقلال دارا می باشند و این، بر خلاف دلالت جعلی (وضعی) است که ادراک آن نیاز به تعلیم و تعلم دارد.نویسنده، در ادامه، می افزاید: لازم به ذکر است که دلالت وضعیه لفظیه، تابع اراده متکلم می باشد، چرا که دلالت یک لفظ بر یک معنی، فرع وجود علیت بین طرفین یا اشتراک آن دو در علت است، لذا دلالت، در دلالت «انیه» و «لمیه» و دلیل، در دلیل «انی» و «لمی» منحصر گردیده است و مجرد وضع یک لفظ برای یک معنا، نه باعث می شود که موضوع، علت برای موضوع له باشد و نه معلول آن و نه مشترک با آن در علت، پس به تنهایی موجب علم و دلالت نمی گردد و تنها باعث خطور و حضور در ذهن می شود و علیت، فقط بین لفظ موضوع صادر شده از متکلم عارف به وضع، در مقام افاده و بین مراد وی ثابت می باشد؛ چون در این صورت، لفظ، از اراده متکلم منبعث می گردد؛ به گونه انبعاث معلول از علت خویش، پس با آن لفظ، بر اراده متکلم استدلال می شود؛ به گونه استدلال با معلول بر علتش و پس از دلالت بر مراد متکلم، در مرحله دوم، بر واقع دلالت می کند اگر گوینده، معصوم یا مطلب بدیهی و متکلم صادق باشد؛ چون در این صورت، بین واقع و مراد متکلم، تلازم وجود دارد، پس مدلول اولیه لفظ، مراد گوینده و ضمیر وی است...

پیشنهاد کاربران

بپرس