[ویکی فقه] هرگاه اجرای عقد به هر دلیلی مقدور نباشد، وفا به مضمون عقد متعذر خواهد بود.
البته ناگفته پیداست که هرگاه تعذر اجرای عقد، در اثر استنکاف متعهد از ایفای تعهد باشد نمی توان امتناع متعهد از عمل به تعهد را مصداق تعذر وفا به عهد محسوب و با استناد به آن عقد را باطل شده تلقی کرد، بلکه باید او را از طریق حاکم ، به انجام دادن عین تعهد وادار کرد که این موضوع به بحثی جداگانه نیاز دارد. موضوع بحث ما تعذری است که ارتفاع آن در اختیار متعاقدین نباشد. برای مثال، پرنده ای که مبیع واقع شده، بگریزد یا آنکه پرنده ای مبیع واقع شود که در هوا باشد و یا آنکه ماهی موجود در دریا ، مورد بیع قرار گیرد.ذکر این نکته نیز ضروری است که در مواردی، بطلان و انحلال عقد چه بسا موجب ورود خساراتی بر احد طرفین عقد گردد. البته این امر نیز مطلبی است جداگانه که به وجود عنصر تقصیر در متعهد له وابستگی دارد، ولی به هر حال از بحث فعلی ما خارج است.
مصداق تعذر وفا به مدلول
یکی از مصادیق تعذر وفا به مدلول عقد ، تعذر تسلیم موضوع قرارداد است. در فقه و همچنین در قانون مدنی ایران ، قدرت بر تسلیم مبیع از شرایط صحت بیع به شمار آمده است. به همین علت به عقیده فقها در عقد بیع، شرط است که مبیع قابلیت تسلیم داشته باشد. بنابراین، اگر کبوتر در حال پرواز فروخته شود، معامله صحیح نیست؛ مگر آنکه عادتا بازگردد و همچنین در عقد اجاره نیز فقها مقدور التسلیم بودن عین مستاجره را لازم می دانند و به این علت، اجاره بندۀ فراری را صحیح نمی دانند.
بطلان آن در قانون مدنی
در ماده ۳۴۸ قانون مدنی ایران نیز بیع چیزی که بایع قدرت بر تسلیم آن را ندارد، باطل اعلام شده است. منظور از تسلیم در واقع حصول قبض مبیع از سوی مشتری است؛ به گونه ای که امکان تصرف و انتفاع از آن برای او فراهم شود؛ خواه این منظور با تسلیم مبیع از سوی بایع تحقق یابد و خواه خود مشتری به نحوی آن را تسلم کند. البته قدرت بر تسلیم، در زمانی که برای تسلیم مقرر شده، شرط است و متعاملین نیز هنگام معامله باید به وجود این توانایی در زمان تسلیم آگاه باشند و چنانچه با فرض مذکور، پس از انعقاد قرارداد، تسلیم موضوع آن در زمان مقرر شده متعذر شود و امکان تسلم آن از سوی متعهد له نیز نباشد و تعذر ایجاد شده دائم و غیر موقت باشد، تعذر وفا به مدلول عقد مصداق یافته، موجب بطلان عقد می شود.
عدم اختصاص به اعیان معین
...
البته ناگفته پیداست که هرگاه تعذر اجرای عقد، در اثر استنکاف متعهد از ایفای تعهد باشد نمی توان امتناع متعهد از عمل به تعهد را مصداق تعذر وفا به عهد محسوب و با استناد به آن عقد را باطل شده تلقی کرد، بلکه باید او را از طریق حاکم ، به انجام دادن عین تعهد وادار کرد که این موضوع به بحثی جداگانه نیاز دارد. موضوع بحث ما تعذری است که ارتفاع آن در اختیار متعاقدین نباشد. برای مثال، پرنده ای که مبیع واقع شده، بگریزد یا آنکه پرنده ای مبیع واقع شود که در هوا باشد و یا آنکه ماهی موجود در دریا ، مورد بیع قرار گیرد.ذکر این نکته نیز ضروری است که در مواردی، بطلان و انحلال عقد چه بسا موجب ورود خساراتی بر احد طرفین عقد گردد. البته این امر نیز مطلبی است جداگانه که به وجود عنصر تقصیر در متعهد له وابستگی دارد، ولی به هر حال از بحث فعلی ما خارج است.
مصداق تعذر وفا به مدلول
یکی از مصادیق تعذر وفا به مدلول عقد ، تعذر تسلیم موضوع قرارداد است. در فقه و همچنین در قانون مدنی ایران ، قدرت بر تسلیم مبیع از شرایط صحت بیع به شمار آمده است. به همین علت به عقیده فقها در عقد بیع، شرط است که مبیع قابلیت تسلیم داشته باشد. بنابراین، اگر کبوتر در حال پرواز فروخته شود، معامله صحیح نیست؛ مگر آنکه عادتا بازگردد و همچنین در عقد اجاره نیز فقها مقدور التسلیم بودن عین مستاجره را لازم می دانند و به این علت، اجاره بندۀ فراری را صحیح نمی دانند.
بطلان آن در قانون مدنی
در ماده ۳۴۸ قانون مدنی ایران نیز بیع چیزی که بایع قدرت بر تسلیم آن را ندارد، باطل اعلام شده است. منظور از تسلیم در واقع حصول قبض مبیع از سوی مشتری است؛ به گونه ای که امکان تصرف و انتفاع از آن برای او فراهم شود؛ خواه این منظور با تسلیم مبیع از سوی بایع تحقق یابد و خواه خود مشتری به نحوی آن را تسلم کند. البته قدرت بر تسلیم، در زمانی که برای تسلیم مقرر شده، شرط است و متعاملین نیز هنگام معامله باید به وجود این توانایی در زمان تسلیم آگاه باشند و چنانچه با فرض مذکور، پس از انعقاد قرارداد، تسلیم موضوع آن در زمان مقرر شده متعذر شود و امکان تسلم آن از سوی متعهد له نیز نباشد و تعذر ایجاد شده دائم و غیر موقت باشد، تعذر وفا به مدلول عقد مصداق یافته، موجب بطلان عقد می شود.
عدم اختصاص به اعیان معین
...
wikifeqh: مفهوم_عدم_وفا_به_مدلول_عقد