[ویکی فقه] مغالطه جهت قضایا یکی از اقسام مغالطه سوء اعتبار حمل بوده و بدین صورت است که سلب جهت را به جای جهت مسلوب به کار برند.
اگر موضوع واقعی قضیه ای را ذکر کنند، لیکن قید یا جزئی از آن را حذف نمایند یا چیزی به آن بیفزایند؛ مغالطه سوء اعتبار حمل واقع می شود که موارد بی شماری دارد. یکی از اقسام آن ، مغالطه جهت قضایا است.
توضیح اصطلاح
مغالطه جهت قضایا، بدین صورت است که که سلب جهت را به جای جهت مسلوب به کار برند. معنای سلب جهت، رفع خود جهت و اثبات نقیض جهت است و منافاتی با صدق یا کذب اصل قضیه ندارد، و معنای جهت مسلوب اثبات همان جهت معین برای مسلوب قضیه است یعنی اصل قضیه رفع و نقیض قضیه اثبات شده است با حفظ همان جهت معین برای طرف مسلوب. سلب جهت در صورتی از قضیه فهمیده می شود که سلب را بر جهت مقدم بدارند و جهت مسلوب وقتی است که جهت را قبل از سلب بیاورند، مثلا هرگاه جهت قضیه ضرورت باشد و گفته شود: "چنین نیست که البته هر انسانی نویسنده، باشد" در این قضیه سلب جهت ضرورت شده که موجب اثبات امکان برای قضیه است و امکان قضیه با وقوع یا عدم وقوع آن منافاتی ندارد. و معنای جمله مزبور آن است که لازم نیست هر انسانی نویسنده باشد و امکان نویسندگی را ثابت نموده که منافاتی با وجود و عدم نویسندگی ندارد، و اگر گفته شود: "البته چنین نیست که هیچ انسانی نویسنده باشد" در این قضیه ضرورت برای قضیه سالبه ثابت شده است و معنای قضیه آن است که لازم است که هیچ انسانی نویسنده نباشد، یعنی امتناع نویسندگی را برای انسان ثابت نموده است و این قضیه کاذب است. بنابراین سلب جهت با جهت مسلوب اختلاف بسیار دارد و مشتبه شدن این دو موجب بسیاری از خطاها می باشد."
مستندات مقاله
در تنظیم این مقاله از منبع ذیل استفاده شده است: • خواجه نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد، اساس الاقتباس.
اگر موضوع واقعی قضیه ای را ذکر کنند، لیکن قید یا جزئی از آن را حذف نمایند یا چیزی به آن بیفزایند؛ مغالطه سوء اعتبار حمل واقع می شود که موارد بی شماری دارد. یکی از اقسام آن ، مغالطه جهت قضایا است.
توضیح اصطلاح
مغالطه جهت قضایا، بدین صورت است که که سلب جهت را به جای جهت مسلوب به کار برند. معنای سلب جهت، رفع خود جهت و اثبات نقیض جهت است و منافاتی با صدق یا کذب اصل قضیه ندارد، و معنای جهت مسلوب اثبات همان جهت معین برای مسلوب قضیه است یعنی اصل قضیه رفع و نقیض قضیه اثبات شده است با حفظ همان جهت معین برای طرف مسلوب. سلب جهت در صورتی از قضیه فهمیده می شود که سلب را بر جهت مقدم بدارند و جهت مسلوب وقتی است که جهت را قبل از سلب بیاورند، مثلا هرگاه جهت قضیه ضرورت باشد و گفته شود: "چنین نیست که البته هر انسانی نویسنده، باشد" در این قضیه سلب جهت ضرورت شده که موجب اثبات امکان برای قضیه است و امکان قضیه با وقوع یا عدم وقوع آن منافاتی ندارد. و معنای جمله مزبور آن است که لازم نیست هر انسانی نویسنده باشد و امکان نویسندگی را ثابت نموده که منافاتی با وجود و عدم نویسندگی ندارد، و اگر گفته شود: "البته چنین نیست که هیچ انسانی نویسنده باشد" در این قضیه ضرورت برای قضیه سالبه ثابت شده است و معنای قضیه آن است که لازم است که هیچ انسانی نویسنده نباشد، یعنی امتناع نویسندگی را برای انسان ثابت نموده است و این قضیه کاذب است. بنابراین سلب جهت با جهت مسلوب اختلاف بسیار دارد و مشتبه شدن این دو موجب بسیاری از خطاها می باشد."
مستندات مقاله
در تنظیم این مقاله از منبع ذیل استفاده شده است: • خواجه نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد، اساس الاقتباس.
wikifeqh: مغالطه_جهت_قضیه