لغت نامه دهخدا
مغارة. [ م ُ غارْ رَ ] ( ع مص ) کم شدن شیر شتر. ( تاج المصادر بیهقی ). کم گردیدن شیر ناقه. غرار.( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || کمی در هر چیز. ( منتهی الارب )( آنندراج ). || کم شیر شدن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). || کاسد شدن بازار. ( تاج المصادر بیهقی ). ناروا گردیدن بازار. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || به دهان خورش دادن قمری ، ماده خود را. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).
مغاره. [ م َ رَ ] ( ع اِ ) غاری که در کوه باشد. ( غیاث ). غار. ( ناظم الاطباء ). مغارة. کهف. غار. مغار. ج ، مغاور. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ): در مغاره دزدان به جای پدر بنشست و عاصی شد. ( گلستان ). در بعضی مواضع بی دینان به مغاره ها که در میان کوهها و دره های بلند بود به نردبان بالا رفته بودند. ( ظفرنامه یزدی ). و رجوع به ماده بعد شود. || گودال ژرف و سرداب و مغاک و خندق. ( ناظم الاطباء ). || به معنی جای غارت کردن ، چرا که اسم ظرف از غارت هم درست می توان شد. ( غیاث ).
فرهنگ فارسی
سوراخ در کوه غار
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
دانشنامه عمومی
مغاره (ایدیل). مغاره ( به ترکی استانبولی: Mağara، به کردی: Kiwex ) یک منطقهٔ مسکونی در ترکیه است که در ایدیل واقع شده است. [ ۱] [ ۲] [ ۳] [ ۴]
wiki: مغاره (ایدیل)
مغاره (مسیحیت). مغاره یا تابلوی ولادت یک نمایشگاه دینی است که ویژه ایام کریسمس بوده و در آن عناصر مختلف صحنه ولادت عیسی را بازسازی می کنند. [ ۱] در میان مسیحیان لبنان که از نخستین گروندگان به مسیحیت هستند، بازآفرینی صحنه ولادت از درخت کریسمس نیز مهم تر و سنتی تر بوده و نوعی رقابت در میان افراد برای تزئین و برپایی آن وجود دارد. در ایام کریسمس هر خانواده مسیحی تلاش می کند تا تابلوی ولادت زیباتری با استفاده از عناصری مانند عروسک در منزل خود برپا کند. مسیحیان لبنان معتقدند که آغلی که عیسی در آن به دنیا آمد درون یک غار بوده است. عناصر مهم مغاره شخصیت هایی مانند عیسی در گهواره، مریم و یوسف نجار و همچنین الاغ و گاو هستند. [ ۲]
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفwiki: مغاره (مسیحیت)
مترادف ها
سوراخ، غار، غول، مغاره، کاو، مجوف کردن
غار، غول، مغاره، حفره، گودال، حفره زیرزمینی، چال
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
پرستشگاه کوچک در کوه
عبادت در غار و شکافهای کوه