[ویکی فقه] معرف قرآن بودن امام علی. امیرالمؤمنین (علیه السّلام) برای بررسی ابعاد گوناگون قرآن استحقاق دارند و این موضوع از دو جهت قابل اثبات است و یکی از ادلّه ی اولویت تعیینی اهل بیت (علیهم السّلام) و استحقاق حتمی آن ها برای بیان علوم و مفاهیم قرآنی ـ گذشته از حدیث ثقلین که سنّی و شیعه به سند و متن آن اعتقاد دارند ـ سخنان حضرت علی (علیه السّلام) درباره ی عظمت اهل بیت عصمت (علیهم السّلام) است.
امیرالمؤمنین (علیه السّلام) برای بررسی ابعاد گوناگون قرآن استحقاق دارند و این موضوع از دو جهت قابل اثبات است:۱. آن حضرت از اهل بیت (علیهم السّلام) است و هر آنچه درباره ی استحقاق آن ذات های مقدس ـ برای تحلیل قرآن و معارف آن ـ رسیده است، شامل حضرت علی (علیه السّلام) نیز می شود.۲. روایت های ویژه ای درباره ی صلاحیت علمی و عملی شخص آن حضرت (علیه السّلام) رسیده است.
تنها شناسانندگان قرآن
یکی از ادلّه ی اولویت تعیینی اهل بیت ـ (علیهم السّلام) ـ و استحقاق حتمی آن ها برای بیان علوم و مفاهیم قرآنی ـ گذشته از حدیث ثقلین که سنّی و شیعه به سند و متن آن اعتقاد دارند ـ سخنان حضرت علی (علیه السّلام) درباره ی عظمت اهل بیت عصمت (علیهم السّلام) است؛ چنانکه آن حضرت در نهج البلاغه فرمود:«هُم مَوضِعُ سِرّه ولَجَا اَمره وعَیبَه عِلمه وموئل حِکَمِهِ وکُهوفُ کتبه و جبال دینه. بهم اَقام انحناء ظهره واَذهب ارتعاد فرائصه؛ آنها مواضع اسرار خدایند و ملجاء فرمانش، ظرف علم اویند و مرجع احکامش، پناهگاه کتابهای او هستند و کوه های استوار دین او، به وسیله آنان خمیدگی پشت دین راست نمود و لرزشهای وجود آن را از میان برد»و «لا یقاس بآل محمّد (صلّی الله علیه و آله) من هذه الاُمه احَدٌ و لایُسوّی بهم مَن جَرَتْ نعمتهم علیه اَبداً. هُم اَساس الدّین و عماد الیقین... ولهم خصائص؛ حق الولایه وفیهم الوصیه والوراثه ی؛ احدی از این امت را با آل محمد (صلّی الله علیه وآله) مقایسه نتوان کرد آنان که ریزه خوار خوان نعمت آل محمدند با آنان برابر نخواهند بود. آنها اساس دینند و ارکان یقین. ویژگی های ولایت و حکومت از آن آنهاست و وصیّت پیامبر (صلّی الله علیه وآله) و وراثت او در میان آنان.»و «بنا یُستَعطی الهُدی ویُستَجلی العَمَی» و «فیهم کرائم القران و هم کنوز الرحمان. اِن نَطَقوا صَدَقُوا و اِن صَمَتُوا لم یُسبَقوا» (درباره آنها (اهل بیت (علیه السّلام)) آیات کریمه ی قرآن نازل شده است، اینان گنج های علم خداوند رحمانند، اگر سخن گویند راست گویند، و اگر سکوت کنند کسی از آنان سبقت نگیرد.) و «هم عَیشُ العلم و مَوتُ الجَهل. یخبرکم حلمُهم عن علمِهم و ظاهرهم عن باطنهم وَ صمتُهُم عن حِکمَ منطقهم. لایخالفون الحق ولا یختلفون فیه. هم دعائم الاسلام و ولائج الاعتصام، بهم عاد الحق اِلی نصابه وانزاح الباطل عن مقامه وانقطع لسانه عن مَنبَه . عَقَلوا الدین عَقلَ وِعایَه و رِعایه لاعقل سَماعٍ و رِوایه ؛ فاِنّ رواه العلم کثیر و رعاتَه قلیل»( (آل محمد صلّی الله علیه وآله) مایه حیات علم و دانشند و مرگ نادانی، حلمشان شما را از علم و دانش شان آگاه می سازد و ظاهرشان و باطن شان. سکوت شان از حکمت و منطق شان را مطلع می گرداند، هرگز با حق مخالفت نمی کنند و در آن اختلاف ندارند، آنها ارکان اسلامند و پناه گاه مرمد، به وسیله ی آنان حق به نصاب خود رسید و باطل ریشه کن گردید، و زبان باطل از بن برکنده شد، دین را درک کردند، درکی توام با فراگیری و عمل نه تنها شنیدن و نقل کردن! زیرا راویان علم فراوانند و رعایت کنندگان و عمل کنندگان کم!) و «اِنّ اللّه تَبارک وتعالی طَهَّرنا وَ عَصَمَنا و جَعَلَنا شهداء علی خلقه و حجباً علی عباده و جَعَلَنا مع القران وَ جعل القرآن مَعَنا لانفارقه ولایفارقنا» و «فاَین تذهبون واَنّی تؤفکون... وبینکم عِتره نبیّکم و هم اَزمه الحق وَ اَعلام الدین وَالسِنه الصِدق، فَاَنزِلُوهم باَحسَنِ مَنازل القرآن ورِدُوهُم وُرُود الهِیمِ العطاش. اَیّها الناس! خذوها عن خاتم النبیین ـ صلی اللّه علیه و آله ـ : اَنّه یموت مَن مات منّا ولیس بمیّت ویَبلی من بَلِیَ منّا ولیس ببالٍ» و «نحن شجره النبوّه ومحطّ الرساله ومختلف الملائکه ومعادن العلم وینابیع الحِکم»(کجا می روید؟! رو به کدام طرف می کنید؟. .. در حالی که عترت پیامبرتان در میان شما است آنها زمامهای حقند و پرچمهای دین و زبانهای صدق، آنها را در بهترین جائی که قرآن را در آن حفظ می کنید (در دلها و قلوب پاک) و همچون تشنگانی برای سیراب شدن به سرچشمه ی زلال آنان هجوم آورید. ای مردم این حقیقت را از خاتم الانبیاء بیاموزید که: هر کس از ما می میرد در حقیقت نمرده است و چیزی از ما کهنه نمی شود، پس آنچه نمی دانید مگوئید که بسیاری از حقایق در اموری است که انکار می کنید.) (ما شجره ی نبوتیم، جایگاه رسالت، و مرکز رفت و آمد فرشتگان، معادن دانش و چشمه سارهای حکمت ها.) و «انّا صنائع ربّنا والناس بعدُ صنائع لنا؛ ما ساخته و پرورش یافته و رهین منت پروردگار خویش هستیم، ولی مردم پرورش یافته و تربیت شده ی مایند.فضائل علمی و عملی اهل بیت (علیهم السّلام) بیش از آن تعدادی است که در نهج البلاغه گردآوری شده است. هم چنین مجموع آن چه در کتاب مزبور آمده، به مراتب بیش از آن چیزی است که نقل کردیم.
روایات عظمت اهل بیت
مفاد آن چه که درباره ی عظمت اهل بیت (علیهم السّلام) یادآوری شد، عبارت است از:۱. خاندان معصوم رسول اکرم (صلّی الله علیه وآله) حامل اسرار خدا، و صندوق دانش او، و قرارگاه کتاب های آسمانی خدا و سلسله ی جبال دین اویند.۲. هیچ کس از امّت اسلامی، همتای اهل بیت عصمت (علیهم السّلام) نیست و با آن ها سنجیده نمی شود. آنان پایه ی دین، و ستون یقینند.۳. هدایت به وسیله ی اهل بیت (علیهم السّلام) عطا می شود و کوری باطنی انسان ها علاج می گردد.۴. حقیقت قرآن حکیم و آیات کریمه ی او درباره ی آن هاست و رموز آن در آن ها مستقر است و اینان، گنج های خدای رحمانند. اگر سخن بگویند، در گفتار خود صادقند و اگر ساکت شوند، چیزی آن ها را به سکوت محکوم نکرده است و مقهور هیچ مقام خارجی نبوده اند؛ بلکه چون خودشان صاحبان سخن و امیران کلامند، سخن گفتنْ اسیر آنان است و در اختیارشان قرار دارد؛ هرگاه مصلحت باشد، سخن می گویند و هر زمانی که سخن گفتن مصلحت نباشد، ساکت هستند.۵. آن ها حیات دانشند و علم به کمک آن ها زنده است. درباره ی حقّ، نه مخالفند و نه مختلف؛ به یاری آنان حق به حدّ لازم خود بر می گردد و باطل از جایگاهش بر کنار می شود. اینان، دین خدا را عاقلانه در خود جای می دهند و دستورهای آن را رعایت می کنند و به شنیدن و گفتن بسنده نمی کنند.۶. خدا آنان را از گزند گناه نگاه داشته و شاهدان اعمال بندگان خود قرار داده و آن ها را با قرآن قرین و قرآن را با آن ها همراه ساخته است؛ به گونه ای که هرگز قرآن را رها نمی کنند و قرآن نیز آنان را رها نمی کند.۷. هرکس که راهی جز راه خاندان پیامبر (صلّی الله علیه وآله) پیماید، گمراه است. زمامداران حق و پرچم های دین و زبان های صدق، حقیقت اهل بیت طهارت (علیهم السّلام) است و باید آن ها را به بهترین درجات قرآنی منزل داد و همانند شتران تشنه کام به کوثر زلال معرفت آنان وارد شد.۸. اگر ـ به ظاهرـ یکی ار آنان بمیرد، حقیقت ولایت و امامت او زنده است و حقیقت او هیچ گاه فرسوده نمی شود.۹. اهل بیت طهارت (علیهم السّلام) مخلوق و دست پرورده ی خدایند؛ ولی دیگران به این منظور پرورده می شوند که از برکات و حسنات علمی و عملی آن ذات های نورانی بهره مند شوند.
یگانه شناساننده ی قرآن
...
امیرالمؤمنین (علیه السّلام) برای بررسی ابعاد گوناگون قرآن استحقاق دارند و این موضوع از دو جهت قابل اثبات است:۱. آن حضرت از اهل بیت (علیهم السّلام) است و هر آنچه درباره ی استحقاق آن ذات های مقدس ـ برای تحلیل قرآن و معارف آن ـ رسیده است، شامل حضرت علی (علیه السّلام) نیز می شود.۲. روایت های ویژه ای درباره ی صلاحیت علمی و عملی شخص آن حضرت (علیه السّلام) رسیده است.
تنها شناسانندگان قرآن
یکی از ادلّه ی اولویت تعیینی اهل بیت ـ (علیهم السّلام) ـ و استحقاق حتمی آن ها برای بیان علوم و مفاهیم قرآنی ـ گذشته از حدیث ثقلین که سنّی و شیعه به سند و متن آن اعتقاد دارند ـ سخنان حضرت علی (علیه السّلام) درباره ی عظمت اهل بیت عصمت (علیهم السّلام) است؛ چنانکه آن حضرت در نهج البلاغه فرمود:«هُم مَوضِعُ سِرّه ولَجَا اَمره وعَیبَه عِلمه وموئل حِکَمِهِ وکُهوفُ کتبه و جبال دینه. بهم اَقام انحناء ظهره واَذهب ارتعاد فرائصه؛ آنها مواضع اسرار خدایند و ملجاء فرمانش، ظرف علم اویند و مرجع احکامش، پناهگاه کتابهای او هستند و کوه های استوار دین او، به وسیله آنان خمیدگی پشت دین راست نمود و لرزشهای وجود آن را از میان برد»و «لا یقاس بآل محمّد (صلّی الله علیه و آله) من هذه الاُمه احَدٌ و لایُسوّی بهم مَن جَرَتْ نعمتهم علیه اَبداً. هُم اَساس الدّین و عماد الیقین... ولهم خصائص؛ حق الولایه وفیهم الوصیه والوراثه ی؛ احدی از این امت را با آل محمد (صلّی الله علیه وآله) مقایسه نتوان کرد آنان که ریزه خوار خوان نعمت آل محمدند با آنان برابر نخواهند بود. آنها اساس دینند و ارکان یقین. ویژگی های ولایت و حکومت از آن آنهاست و وصیّت پیامبر (صلّی الله علیه وآله) و وراثت او در میان آنان.»و «بنا یُستَعطی الهُدی ویُستَجلی العَمَی» و «فیهم کرائم القران و هم کنوز الرحمان. اِن نَطَقوا صَدَقُوا و اِن صَمَتُوا لم یُسبَقوا» (درباره آنها (اهل بیت (علیه السّلام)) آیات کریمه ی قرآن نازل شده است، اینان گنج های علم خداوند رحمانند، اگر سخن گویند راست گویند، و اگر سکوت کنند کسی از آنان سبقت نگیرد.) و «هم عَیشُ العلم و مَوتُ الجَهل. یخبرکم حلمُهم عن علمِهم و ظاهرهم عن باطنهم وَ صمتُهُم عن حِکمَ منطقهم. لایخالفون الحق ولا یختلفون فیه. هم دعائم الاسلام و ولائج الاعتصام، بهم عاد الحق اِلی نصابه وانزاح الباطل عن مقامه وانقطع لسانه عن مَنبَه . عَقَلوا الدین عَقلَ وِعایَه و رِعایه لاعقل سَماعٍ و رِوایه ؛ فاِنّ رواه العلم کثیر و رعاتَه قلیل»( (آل محمد صلّی الله علیه وآله) مایه حیات علم و دانشند و مرگ نادانی، حلمشان شما را از علم و دانش شان آگاه می سازد و ظاهرشان و باطن شان. سکوت شان از حکمت و منطق شان را مطلع می گرداند، هرگز با حق مخالفت نمی کنند و در آن اختلاف ندارند، آنها ارکان اسلامند و پناه گاه مرمد، به وسیله ی آنان حق به نصاب خود رسید و باطل ریشه کن گردید، و زبان باطل از بن برکنده شد، دین را درک کردند، درکی توام با فراگیری و عمل نه تنها شنیدن و نقل کردن! زیرا راویان علم فراوانند و رعایت کنندگان و عمل کنندگان کم!) و «اِنّ اللّه تَبارک وتعالی طَهَّرنا وَ عَصَمَنا و جَعَلَنا شهداء علی خلقه و حجباً علی عباده و جَعَلَنا مع القران وَ جعل القرآن مَعَنا لانفارقه ولایفارقنا» و «فاَین تذهبون واَنّی تؤفکون... وبینکم عِتره نبیّکم و هم اَزمه الحق وَ اَعلام الدین وَالسِنه الصِدق، فَاَنزِلُوهم باَحسَنِ مَنازل القرآن ورِدُوهُم وُرُود الهِیمِ العطاش. اَیّها الناس! خذوها عن خاتم النبیین ـ صلی اللّه علیه و آله ـ : اَنّه یموت مَن مات منّا ولیس بمیّت ویَبلی من بَلِیَ منّا ولیس ببالٍ» و «نحن شجره النبوّه ومحطّ الرساله ومختلف الملائکه ومعادن العلم وینابیع الحِکم»(کجا می روید؟! رو به کدام طرف می کنید؟. .. در حالی که عترت پیامبرتان در میان شما است آنها زمامهای حقند و پرچمهای دین و زبانهای صدق، آنها را در بهترین جائی که قرآن را در آن حفظ می کنید (در دلها و قلوب پاک) و همچون تشنگانی برای سیراب شدن به سرچشمه ی زلال آنان هجوم آورید. ای مردم این حقیقت را از خاتم الانبیاء بیاموزید که: هر کس از ما می میرد در حقیقت نمرده است و چیزی از ما کهنه نمی شود، پس آنچه نمی دانید مگوئید که بسیاری از حقایق در اموری است که انکار می کنید.) (ما شجره ی نبوتیم، جایگاه رسالت، و مرکز رفت و آمد فرشتگان، معادن دانش و چشمه سارهای حکمت ها.) و «انّا صنائع ربّنا والناس بعدُ صنائع لنا؛ ما ساخته و پرورش یافته و رهین منت پروردگار خویش هستیم، ولی مردم پرورش یافته و تربیت شده ی مایند.فضائل علمی و عملی اهل بیت (علیهم السّلام) بیش از آن تعدادی است که در نهج البلاغه گردآوری شده است. هم چنین مجموع آن چه در کتاب مزبور آمده، به مراتب بیش از آن چیزی است که نقل کردیم.
روایات عظمت اهل بیت
مفاد آن چه که درباره ی عظمت اهل بیت (علیهم السّلام) یادآوری شد، عبارت است از:۱. خاندان معصوم رسول اکرم (صلّی الله علیه وآله) حامل اسرار خدا، و صندوق دانش او، و قرارگاه کتاب های آسمانی خدا و سلسله ی جبال دین اویند.۲. هیچ کس از امّت اسلامی، همتای اهل بیت عصمت (علیهم السّلام) نیست و با آن ها سنجیده نمی شود. آنان پایه ی دین، و ستون یقینند.۳. هدایت به وسیله ی اهل بیت (علیهم السّلام) عطا می شود و کوری باطنی انسان ها علاج می گردد.۴. حقیقت قرآن حکیم و آیات کریمه ی او درباره ی آن هاست و رموز آن در آن ها مستقر است و اینان، گنج های خدای رحمانند. اگر سخن بگویند، در گفتار خود صادقند و اگر ساکت شوند، چیزی آن ها را به سکوت محکوم نکرده است و مقهور هیچ مقام خارجی نبوده اند؛ بلکه چون خودشان صاحبان سخن و امیران کلامند، سخن گفتنْ اسیر آنان است و در اختیارشان قرار دارد؛ هرگاه مصلحت باشد، سخن می گویند و هر زمانی که سخن گفتن مصلحت نباشد، ساکت هستند.۵. آن ها حیات دانشند و علم به کمک آن ها زنده است. درباره ی حقّ، نه مخالفند و نه مختلف؛ به یاری آنان حق به حدّ لازم خود بر می گردد و باطل از جایگاهش بر کنار می شود. اینان، دین خدا را عاقلانه در خود جای می دهند و دستورهای آن را رعایت می کنند و به شنیدن و گفتن بسنده نمی کنند.۶. خدا آنان را از گزند گناه نگاه داشته و شاهدان اعمال بندگان خود قرار داده و آن ها را با قرآن قرین و قرآن را با آن ها همراه ساخته است؛ به گونه ای که هرگز قرآن را رها نمی کنند و قرآن نیز آنان را رها نمی کند.۷. هرکس که راهی جز راه خاندان پیامبر (صلّی الله علیه وآله) پیماید، گمراه است. زمامداران حق و پرچم های دین و زبان های صدق، حقیقت اهل بیت طهارت (علیهم السّلام) است و باید آن ها را به بهترین درجات قرآنی منزل داد و همانند شتران تشنه کام به کوثر زلال معرفت آنان وارد شد.۸. اگر ـ به ظاهرـ یکی ار آنان بمیرد، حقیقت ولایت و امامت او زنده است و حقیقت او هیچ گاه فرسوده نمی شود.۹. اهل بیت طهارت (علیهم السّلام) مخلوق و دست پرورده ی خدایند؛ ولی دیگران به این منظور پرورده می شوند که از برکات و حسنات علمی و عملی آن ذات های نورانی بهره مند شوند.
یگانه شناساننده ی قرآن
...
wikifeqh: معرف_قرآن_بودن_امام_علی