[ویکی فقه] معتزله گروهی عقل گرا بودند که در جامعه آن زمان تحولی فکری را به وجود آوردند. آن ها در عین وحدت در اصول پنج گانه، دارای اختلافاتی نیز بودند. معتزله بغداد و معتزله بصره از جمله مهم ترین تقسیمات برای معتزله بصری ها و بغدادی ها می باشد. این تقسیم اشاره به دو مدرسه در دو شهر بغداد و بصره دارد.
پیدایش گروه معتزله در قرون اوّلیه اسلام و عقل گرایی افراطی آنان، حادثه مهمی در تاریخ اندیشه های اسلامی به شمار می رود. این گروه در ابعاد مختلف فرهنگی، اعتقادی و حتی سیاسی نقش به سزایی در تاریخ اسلام داشته اند.هرچند که گروه معتزله در میان خود به فرقه های گوناگونی منشعب شدند و هر کدام از متفکران بزرگ آن ها برای خود مکتب خاصی بنیاد نهاد، امّا همگی به اصول پنجگانه (اصول پنجگانه معتزلیان عبارت است از: ۱. توحید؛ ۲. عدل؛ ۳. منزلة بین المنزلتین؛ ۴. وعد و وعید؛ ۵. امر به معروف و نهی از منکر.) خود وفادار ماندند. آن چه هم اکنون در صدد بیان آن هستیم این است که دانشمندان و بزرگان معتزله در عین حال که میان خود اختلافات فکری فراوانی داشتند امّا همه آن ها پیروان یکی از دو مکتب یا به اصطلاح دو مدرسه (تعبیر «مدرسه بصره» و «مدرسه بغداد» تنها یک اصطلاح است و به خاستگاه این دو خط فکری مربوط می شود. وگرنه پیروان مدرسه بصره نیز بعدها به بغداد آمدند و هر دو مدرسه در بغداد و در کنار یکدیگر بودند.) بودند:الف: مدرسه بصره.ب: مدرسه بغداد.البته می دانیم که خاستگاه اعتزال بصره بود و بنیان گذاران مکتب اعتزال (واصل بن عطا و عمرو بن عبید) در بصره زندگی می کردند. پس از آن ها، متفکرانی چون ابراهیم نظّام و جاحظ که در تقویت مبانی اعتزال کوشیدند نیز در بصره بودند ولی بعدها بعضی از بزرگان و سران آن ها در بغداد رحل اقامت انداختند و به طوری که خواهیم دید مکتب یا مدرسه بغداد را به وجود آوردند.موسس مدرسه بغداد «بشر بن معتمر» بود و تا زمان او اصطلاح دو مدرسه در میان نبود؛ ولی او با مخالفت با اسلاف خود در مسائل مهم و اصولی، مکتب جدیدی بنا نهاد که در عین وفاداری به اصول پنج گانه اعتزال و مبانی اساسی آن، حرف های جدیدی را ارائه داد که او و پیروانش را از دیگران متمایز می کرد. از همین زمان بود که معتزله دو گروه شدند: معتزلیان بصره که نماینده اعتزال سنتی و وفادار به اسلاف؛ و معتزلیان بغداد که نماینده خطّ فکری جدید و تجدید نظر در برخی از مسائل کلامی، بودند.معتزله بغداد در مقام مخالفت با پیشینیان خود، از لحاظ فکری دارای ویژگی هایی بودند که ما اکنون مهم ترین آن ها را مطرح می کنیم و سپس به بعضی از اختلافات غیر مهم نیز اشاره خواهیم کرد.
اصول معتزله
معتزله گروهی فکری بودند که به ذهنیات علاقه فراوانی داشتند، و تلاش خود را صرف جمع بین عقل و دین کردند. آن ها برای اینکه محدوده این گروه را مشخص کنند اصولی را وضع کردند و کسانی را که به این اصول پایبند نبودند، جزو معتزله نمی شمردند. به همین جهت تمام معتزلیان با هر گرایش و فکری که بودند، خود را پایبند به این اصول می دانستند. این اصول عبارتند از:۱. توحید۲. عدل۳. وعد و وعید۴. منزلی میان دو منزل۵. امر به معروف و نهی از منکر.اما آن ها دارای منش های متفاوتی نیز بودند و از استدلالات عقلی که خود بدان می رسیدند، پیروی می کردند، و این موجب بروز عقاید متفاوت و حتی گاهی متضاد می شد. این اختلافات، شروعی برای به وجود آمدن گروه های مختلف در درون خود معتزله شد.
تاسیس مدرسه بصره
از جمله مهم ترین گروه ها در معتزله تقسیمی است که آنان را به دو مدرسه به نام مدرسه بصره و مدرسه بغداد تقسیم می کند. بصره مکانی است که معتزله در آنجا در اوائل قرن دوم هجری تاسیس شد.
فرمانیان، مهدی، فرق تسنن، ص۳۱۱، نشر ادیان، ۱۳۸۶، قم.
...
پیدایش گروه معتزله در قرون اوّلیه اسلام و عقل گرایی افراطی آنان، حادثه مهمی در تاریخ اندیشه های اسلامی به شمار می رود. این گروه در ابعاد مختلف فرهنگی، اعتقادی و حتی سیاسی نقش به سزایی در تاریخ اسلام داشته اند.هرچند که گروه معتزله در میان خود به فرقه های گوناگونی منشعب شدند و هر کدام از متفکران بزرگ آن ها برای خود مکتب خاصی بنیاد نهاد، امّا همگی به اصول پنجگانه (اصول پنجگانه معتزلیان عبارت است از: ۱. توحید؛ ۲. عدل؛ ۳. منزلة بین المنزلتین؛ ۴. وعد و وعید؛ ۵. امر به معروف و نهی از منکر.) خود وفادار ماندند. آن چه هم اکنون در صدد بیان آن هستیم این است که دانشمندان و بزرگان معتزله در عین حال که میان خود اختلافات فکری فراوانی داشتند امّا همه آن ها پیروان یکی از دو مکتب یا به اصطلاح دو مدرسه (تعبیر «مدرسه بصره» و «مدرسه بغداد» تنها یک اصطلاح است و به خاستگاه این دو خط فکری مربوط می شود. وگرنه پیروان مدرسه بصره نیز بعدها به بغداد آمدند و هر دو مدرسه در بغداد و در کنار یکدیگر بودند.) بودند:الف: مدرسه بصره.ب: مدرسه بغداد.البته می دانیم که خاستگاه اعتزال بصره بود و بنیان گذاران مکتب اعتزال (واصل بن عطا و عمرو بن عبید) در بصره زندگی می کردند. پس از آن ها، متفکرانی چون ابراهیم نظّام و جاحظ که در تقویت مبانی اعتزال کوشیدند نیز در بصره بودند ولی بعدها بعضی از بزرگان و سران آن ها در بغداد رحل اقامت انداختند و به طوری که خواهیم دید مکتب یا مدرسه بغداد را به وجود آوردند.موسس مدرسه بغداد «بشر بن معتمر» بود و تا زمان او اصطلاح دو مدرسه در میان نبود؛ ولی او با مخالفت با اسلاف خود در مسائل مهم و اصولی، مکتب جدیدی بنا نهاد که در عین وفاداری به اصول پنج گانه اعتزال و مبانی اساسی آن، حرف های جدیدی را ارائه داد که او و پیروانش را از دیگران متمایز می کرد. از همین زمان بود که معتزله دو گروه شدند: معتزلیان بصره که نماینده اعتزال سنتی و وفادار به اسلاف؛ و معتزلیان بغداد که نماینده خطّ فکری جدید و تجدید نظر در برخی از مسائل کلامی، بودند.معتزله بغداد در مقام مخالفت با پیشینیان خود، از لحاظ فکری دارای ویژگی هایی بودند که ما اکنون مهم ترین آن ها را مطرح می کنیم و سپس به بعضی از اختلافات غیر مهم نیز اشاره خواهیم کرد.
اصول معتزله
معتزله گروهی فکری بودند که به ذهنیات علاقه فراوانی داشتند، و تلاش خود را صرف جمع بین عقل و دین کردند. آن ها برای اینکه محدوده این گروه را مشخص کنند اصولی را وضع کردند و کسانی را که به این اصول پایبند نبودند، جزو معتزله نمی شمردند. به همین جهت تمام معتزلیان با هر گرایش و فکری که بودند، خود را پایبند به این اصول می دانستند. این اصول عبارتند از:۱. توحید۲. عدل۳. وعد و وعید۴. منزلی میان دو منزل۵. امر به معروف و نهی از منکر.اما آن ها دارای منش های متفاوتی نیز بودند و از استدلالات عقلی که خود بدان می رسیدند، پیروی می کردند، و این موجب بروز عقاید متفاوت و حتی گاهی متضاد می شد. این اختلافات، شروعی برای به وجود آمدن گروه های مختلف در درون خود معتزله شد.
تاسیس مدرسه بصره
از جمله مهم ترین گروه ها در معتزله تقسیمی است که آنان را به دو مدرسه به نام مدرسه بصره و مدرسه بغداد تقسیم می کند. بصره مکانی است که معتزله در آنجا در اوائل قرن دوم هجری تاسیس شد.
فرمانیان، مهدی، فرق تسنن، ص۳۱۱، نشر ادیان، ۱۳۸۶، قم.
...