مصر

/mesr/

مترادف مصر: پافشاری کننده، پررو، سمج، اصرارکننده

برابر پارسی: پافشار، سمج

معنی انگلیسی:
insistent, importunate, adamant, determined, emphatic, persistent, egypt, large city, [o.s.] large city, inflexible, pertinacious, pushy, religious, tenacious, urgent

لغت نامه دهخدا

مصر. [ م َ ] ( ع مص ) به سر سه انگشت دوشیدن ناقه را. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از ناظم الاطباء ). به سرانگشتان دوشیدن. ( تاج المصادر بیهقی ). || به سبابه و ابهام دوشیدن ماده شتر را. || دوشیدن آنچه در پستان بود از شیر. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). جمله شیر که در پستان باشد بدوشیدن. ( تاج المصادر بیهقی ). || تک برآورده شدن اسب :مُصِرَ الفَرَس ُ. ( از منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ).

مصر. [ م ِ ] ( ع اِ ) پرده و حاجز میان دو چیز. || حد میان دو چیز. ( غیاث ). حد میان دو زمین. ج ، مصور. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). حد. ج ، مصور. ( مهذب الاسماء ). || آوند. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || گل سرخ. ( منتهی الارب ). || تیزی هرچیز. ( از آنندراج ). || شمشیر. ( غیاث ) ( ناظم الاطباء ) ( از برهان ). || شهرستان. ج ، امصار. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). شهر بزرگ. ( دهار ) ( از السامی فی الاسامی ). به معنی شهر است عموماً. ( از برهان ). به معنی هر شهر که باشد. ( غیاث ). شهر جامع و بزرگ. ( مهذب الاسماء ). شهر. ( ترجمان القرآن جرجانی ص 89 ).
- مصرالقاهره ؛ شهر قاهره که همان کرسی مملکت مصر است. ( یادداشت مؤلف ).

مصر. [ م ُ ص ِرر ] ( ع ص ) عزیمت کننده بر کار و ثبات و دوام ورزنده بر آن. ( از منتهی الارب ). آنکه عزیمت کاری می کند و ثبات و دوام می ورزد بر آن کار. ایستادگی کننده درکار. ( ناظم الاطباء ). بر کاری استاده شونده. ( غیاث ). مِلْحاح. ابرام کننده. ( یادداشت مؤلف ) :
زر در انبانها نشسته منتظر
تا که سود آید به بذل آید مصر.
مولوی.
بت درون کوزه چون آب کدر
نفس شومت چشمه آن ای مصر.
مولوی.
- مصر ایستادن ؛ پایداری کردن و ایستادگی نمودن بر کاری : منوچهر بر خواستن عهد مصر ایستاده است. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 131 ).
- مصر شدن ؛ پای فشردن. در مقام اصرار و ابرام و پافشاری برآمدن.

مصر. [ م ِ ]( اِخ ) ناحیتی است مشرق وی بعضی حدود شام است و بعضی بیابان مصر، و جنوب وی حدود نوبه است و مغرب وی بعضی از حدود مغرب است و بعضی بیابان است که آن را الواحات خوانند و شمال وی دریای روم است و این توانگرترین ناحیتی است اندر مسلمانی و اندر وی شهرهای بسیار است همه آبادان و خرم و توانگر و با نعمتهای بسیار گوناگون. فسطاط قصبه مصر است بر مشرق رود نیل نهاده وتربت شافعی رحمه اﷲ اندر حدود وی است. ذمیره ، دنقرا،فرما، تنیس ، و دمیاط، اسکندریه ، هرمین ، فیون ، اشمونین ، اخمیم ، بلینا، سوان ( = اسوان ) از شهرهای مصرند. ( از حدود العالم ص 174-177 ). کشور مصر در شمال شرقی افریقا بین مدار 21/5 درجه و 32 درجه عرض شمالی و 25درجه و 35/5 درجه طول شرقی از نصف النهار گرینویچ قرار گرفته و از شمال محدود است به دریای مدیترانه ، از مشرق به فلسطین و اردن و دریای احمر، و از جنوب به سودان ، و از مغرب به لیبی. وسعت آن قریب 995 هزار کیلومتر مربع و کوچکتر از دو سوم وسعت ایران و در حدود یک سی ام وسعت قاره افریقاست که تنها در حدود 3% زمینهای آن آباد و بقیه بیابان و دلتاست. سرزمین مصر به سه بخش تقسیم می شود: 1- صحرای شرقی یا عربی. 2- شبه جزیره سینا و اراضی نیل. 3- صحرای غربی. خاک مصر فلاتی است که میان دو کوه کم ارتفاع قرار دارد و رود نیل از وسط آن می گذرد. در جنوب سینا نیز رشته کوهی وجود دارد که آن را طور سینا می نامند. قسمت آباد مصر همان سواحل نیل است و جزر و مد نیل باعث رسوب موادی درساحل آن می شود که برای کشاورزی بسیار سودمند است.بیشتر بخوانید ...

فرهنگ فارسی

کشور مصر شامل زمینهای حوضه سفلای نیل در شمال شرقی افریقا و نیز شبه جزیره سینا در شمال دریای احمر میباشد. محدود است از شمال بدریای مدیترانه از شرق به دریای سرخ ( احمر ) از مغرب به کشور لیبی و از جنوب به کشور سودان مساحت آن ۱/٠٠٠/٠٠٠ کیلومتر مربع و ۳/۹۶۴/٠٠٠٠ تن جمعیت دارد. قسمت جنوبی مصر کم سکنه و بخش مرکزی آن آباد و قسمت شمال آن که مجاور دریای مدیترانه است فوق العاده پرجمعیت است و علت زیادی جمعیت وجود دریا و شاخه های مصبی رود بزرگ نیل است . آبادی و وجود جمعیت در خاک مصر فقط نتیجه وجود این رود پر برکت است که خاک مصر را حاصلخیز و ثروتمند کرده است . رود نیل در ارتباط مردم و آب و هوا و استفاده از آب آن جهت زراعت از هزاران سال پیش از میلاد اثر مهمی در زندگی مردم مصر داشته و تمدن عظیمی در اراضی دره این رود بوجود آمده که قرنها دوام داشته است . حکومت کنونی مصر جمهوری و پایتخت آن شهر قاهره در مصر سفلی است . شهرهای مهم آن اسکندریه پرت سعید در کنار دریای مدیترانه و از مراکز صنعتی آن محله الکبری و منصوره است . مصر کشوریست کشاورزی و کشت پنبه برنج نیشکر غلات میوه در دره نیل رایج است . پنبه مصر از مرغوبترین انواع پنبه جهان و در واقع ثروت اساسی کشور مصر بشمار می آید. مهمترین رشته صنایع شیمیائی میباشد. در عهد کبوجیه مصر بدست ایرانیها فتح شد و مدتها در عهد هخامنشیها مستعمره ایران بود سپس اسکندر آنرا گشود و بطالسه در آنجا سلطنت کردند. در زمان خسروپرویز [ شاهین ] یا [ شهروراز ] سردار ایرانی در سالهای ۶۱۵ و ۶۱۶ م . مصر را بتصرف آورد. پس از شکست خسرو پرویز از هرقل مصر از تصرف ایران خارج شد و پس از چندی در سال ۲۴ ه.ق . بدست مسلمانان گشوده شد و بترتیب متوالیا تابع خلفای راشدین اموی عباسی فاطمی گردید .
حاجزبین دوچیز، مرزوسرحدبین دوزمین، ناحیه، شهر، اصرارکننده، کسی که درامری اصراروپافشاری کند
( اسم ) اصرار کننده پافشاری کننده : باش در روزه شکیبا و مصر دم بدم قوت خدا را منتظر . ( مثنوی ) جمع : مصرین .
نام قسمت قدیم پایتخت مصر که پس از احداث قاهره معزیه در ۳۵۸ هجری توسط جوهر سردار المعزالدین الله در شمال یا شمال شرقی آن به شهر جدید یعنی قاهره پیوسته شد و اینک به مجموعه شهر قدیم و جدید قاهره گفته می شود .

فرهنگ معین

(مِ ) [ ع . ] (اِ. ) ۱ - واقع شونده میان دو چیز، حد میان دو چیز. ۲ - شهر. ج . امصار.
(مُ صِ رّ ) [ ع . ] (اِفا. ) اصرار کننده .

فرهنگ عمید

کسی که در امری اصرار و پافشاری کند، اصرارکننده.
۱. مرز و سرحد بین دو زمین.
۲. ناحیه.
۳. شهر.

واژه نامه بختیاریکا

پا کو؛ دیس برزه؛ دیسا؛ سِقِر

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] مصر یکی از کشورهای اسلامی می باشد. این کشور در شمال آفریقا و در منطقه خاورمیانه واقع شده است.
جمهوری عربی مصر در حوزه جغرافیایی شمال آفریقا و در منطقه خاورمیانه قرار گرفته است. وسعت کشور مصر بیش از یک میلیون کیلومتر مربع (۲) می باشد و از غرب به لیبی، از جنوب به سودان و از قسمت شرق به نوار غزه محدود می شود و ساحل شمالی مصر به دریای مدیترانه و ساحل شرقی آن به دریای سرخ می رسد. اکثر جمعیت میلیونی مصر در سواحل رود نیل زندگی می کنند (در محدوده هزار متر مربع) و منطقه بزرگ بیابانی مصر عموما غیرمسکونی است. نیمی از شهروندان مصری در مناطق غربی زندگی می کنند و اکثریت آنها در شهرهای پر جمعیت و متراکم قاهره، اسکندریه و دیگر شهرهای بزرگ در دلتای نیل سکنی گزیده اند. شهرت جهانی مصر به قدمت باستانی این کشور و وجود اهرام ثلاثه و فراعنه باز می گردد. واژه مصر ریشه ای سامی دارد و به معنای «دو تنگه» است (که نشان از جدایی دو سرزمین علیا و سفلی مصر می باشد). واژه مصر معانی تمدن، کلان شهر و مناطق مرزی را نیز شامل می شود. نام انگلیسی مصر (tpygE) از ریشه لغت یونانی sutpygeA گرفته شده است که واژه ژیتیوس از کیپتیوس از لغت tpoC به معنی قبلی اخذ شده است.
موقعیت جغرافیایی و شرایط آب و هوایی
مصر با وسعت بیش از یک میلیون متر مربع سی و هشتیمن کشور بزرگ دنیا است. با توجه به شرایط اقلیمی مصر، مراکز جمعیتی این کشور در کنار دره نیل و دلتای نیل واقع شده است و درصد از جمعیت مصر تنها در/ درصد از این سرزمین ساکن هستند. اهمیت نقش مصر در طول تاریخ به دلیل موقعیت ژئوپلیتیکی و استراتژیکی این منطقه بوده است. کانال سوئز که دریای مدیترانه را به دریای سرخ و اقیانوس هند وصل می کند در واقع کانال ارتباطی بین شرق و غرب دنیا تلقی می گردد و آسیا، آفریقا و اروپا را به هم وصل می کند. به غیر از حاشیه دره رود نیل، سرزمین مصر بیابان و ماسه زار می باشد و طوفان های شنی مشخصه صحرای مصر می باشند. قسمت های بیابانی مصر شامل بیابان صحرا (arahaS) و بیابان لیبی می باشد. از بیابان های مصر در مصر باستان به عنوان سرزمین قرمز یاد می شد که پادشاهی مصر را از جانب تهدیدات جبهه غربی محافظت می نمود. شهرهای اصلی و مهم مصر شامل اسکندریه، آسوان، آسوت، قاهره، المحله، الکبری، حقد، لور، پورت سعید، شرم الشیخ، سوئز و المینا می باشد. مصر عموما منطقه کم بارانی است و در مناطق جنوب قاهره متوسط بارندگی سالانه حدود تا میلی متر می باشد. بالاترین میزان بارندگی سالانه متعلق به قسمت های کوچکی از نوار ساحل شمالی است که به میلی متر در سال می رسد. به جز مناطق ساحلی دریای سرخ، ساحل مدیترانه و ساحل رود نیل از آب و هوای نسبتا معتدلی برخوردار است و بادهای منطقه شمالی از مدیترانه به اعتدال هوا کمک می کند. افزایش سطح آب دریا باعث مشکلاتی در ساحل مدیترانه گردیده است و می تواند در آینده تبعات و مشکلات اجتماعی و اقتصادی برای مصر به دنبال داشته باشد.
ساختار جمعیتی و مذهبی
مصر یکی از پرجمعیت ترین کشورهای خاورمیانه و دومین کشور پرجمعیت قاره آفریقاست. جمعیت مصر در حدود میلیون نفر تخمین زده می شود. بیشتر جمعیت مصر در کرانه های رود نیل و تقریبا در قاهره و اسکندریه ساکن هستند. بین تا درصد از جمعیت مصر را مسلمانان تشکیل می دهند و بقیه مردم مصر غالبا مسیحی و ارتدوکس قبطی می باشند. مصر از لحاظ دموگرافیکی به منطقه بزرگ شهری و روستایی تقسیم می گردد. مصری ها بزرگترین گروه قومی در مصر می باشند (درصد، در حدود/ میلیون نفر) و اقلیت های قومی شامل اعراب بدونین (که در بیابان های شرقی مصر و صحرای سینا زندگی می کنند) و بربرها می باشند. مصر میزبان تعدادی آواره نیز می باشد که جمعیت آوارگان بین هزار تا میلیون نفر تخمین زده می شود. در بین آنها حدود هزار آواره فلسطینی و هزار آواره عراقی حضور دارند. مذهب نقش محوری و مهمی در زندگی مصری ها دارد. قاهره معروف به داشتن مساجد، مناره ها و کلیساست، تا درصد مردم مصر مسلمان هستند و اکثر آنها سنی مذهب و تعدادی از مسلمانان مصر تحت تعالیم صوفی ها قرار دارند و در مصر اقلیتی شیعه نیز زندگی می کنند. مسیحی ها تا درصد جمعیت مصر را شامل می شوند که بیش از درصد آنها پیروان کلیسای ارتدوکس قبطی اسکندریه می باشند. اقلیت های دیگر مسیحی شامل کلیسای کاتولیک قبطی، کلیسای انجیلی قبطی، کلیسای ارتدوکس یونانی، کلیسای کاتولیک رومی، کلیسای کاتولیک ارمنی و... می باشند. بر طبق قانون اساسی مصر هیچ کدام از قوانین کشور نباید مغایر قوانین شریعت اسلام باشد. فرقه حنفی، خط غالب فکری اسلام سنی در مصر می باشد و وزارت اوقاف بر تمامی مساجد و روحانیون نظارت دارد. امامان جماعت و جمعه در دانشگاه الازهر آموزش می بیند و این دانشگاه به عنوان مرکز فکری مسلمانان در مصر محسوب می شود و مفتی های الازهر دارای حق صدور فتاوای مذهبی در مورد موضوعات مختلف می باشند. دانشگاه الازهر مصر یکی از قدیمی ترین مراکز علمی جهان اسلام محسوب می شود و تاثیرات فکری و علمی فراوانی در دنیای اسلام بر جای گذارده است. از دیگر مؤسسات مذهبی مطرح مصر می توان کلیسای ارتدوکس قبطی اسکندریه را نام برد که میلیون مسیحی را در جهان، تحت تعالیم خود دارد. آزادی های مذهبی در مصر تحت تاثیر فعالیت های اسلام گرا و سیاست های دولت مصر در نوسان بوده است. مسیحیان قبطی پس از کودتای جمال عبدالناصر، بیش از گذشته به حاشیه رفتند. مسیحی های قبطی دارای محدودیت هایی برای استخدام در مراکز عمومی و امنیتی هستند و تحت تبعیض های اجتماعی قرار می گیرند و با وجود جمعیت تا درصدی نتوانسته اند، حقوق مدنی و سیاسی بالایی به دست آورند. وزیر از وزیر در کابینه مصر قبطی هستند و از فرمانداری، تنها یک فرمانداری در اختیار قبطی هاست. مصر یکی از قدیمی ترین جوامع یهودی را دارا می باشد. غالب یهودیان مصر در اواخر قرن نوزده و اوایل قرن بیستم از عثمانی و اروپا به مصر وارد شدند، اما پس از بحران سال کانال سوئز و جنگ مصر و اسرائیل، تعداد زیادی از یهودیان توسط جمال عبدالناصر از مصر اخراج شدند. بهایی ها اقلیت دیگر ساکن در مصر هستند که جمعیت آنها به چند هزار نفر می رسد که مؤسسات و فعالیت جوامع شان از سوی دولت تحریم شده است. بهایی ها تاکنون حق اخذ کارت هویت ملی را نیز نداشتند.
فرهنگ مصری ها
...

[ویکی شیعه] مصر کشوری مسلمان نشین در شمال شرق قاره آفریقا که گروه کمی از آنها شیعه هستند. شیعیان مصر در شهرهای مختلف پراکنده اند و درباره تعداد آنان آمار دقیقی در دست نیست. با این حال آماری که صحیح تر به نظر می رسد حاکی از حضور یک درصدی شیعیان در این کشور است.
پیشینه تشیع در کشور مصر طولانی و نقطه اوج آن تأسیس و تداوم ۲۵۰ ساله حکومت شیعی فاطمیان است. سابقه تاریخی تشیع در مصر و نیز عواملی مانند رواج مذهب شافعی و تصوف، از جمله عوامل گرایش مردم مصر به اهل بیت(ع) است. از این رو آیین هایی مانند زیارت مقبره های امامزادگان و سادات نزد مردم مصر رواج دارد.
شکل گیری نهضت تقریب مذاهب اسلامی در دهه های نخست قرن بیستم میلادی که به ایجاد ارتباط و مفاهمه بین علمای شیعه و مشایخ الازهر انجامید، اغلب همچون نقطه عطفی در حیات فرهنگی تشیع در مصر معاصر ارزیابی می شود. شیعیان مصر در دوران معاصر با تأسیس نهادهایی در عرصه های فرهنگی و اجتماعی حضوری فعال داشته اند. هر چند این فعالیت ها از دهه هشتاد میلادی با محدودیت ها و سختگیری های دولت مصر روبرو شده است. فعالیت های شیعیان همواره با مخالفت گروه های سلفی تندرو در مصر مواجه بوده که گاه به اعمال خشونت هایی علیه شیعیان انجامیده است.

[ویکی اهل البیت] مصر یک کشور اسلامی و از قدیمی ترین کشورهای جهان است. شهرت جهانی مصر به قدمت باستانی این کشور و وجود اهرم ثلاثه و فراعنه بازمی گردد.
واژه مصر ریشه ای سامی دارد و به معنای «دو تنگه» است (که نشان از جدایی دو سرزمین علیا و سفلی مصر می باشد). واژه مصر معانی تمدن، کلان شهر و مناطق مرزی را نیز شامل می شود. نام انگلیسی مصر (tpygE) از ریشه لغت یونانی sutpygeA گرفته شده است که واژه ژیتیوس از کیپتیوس از لغت tpoC به معنی قبلی اخذ شده است.
مصر در حوزه جغرافیایی شمال آفریقا و در منطقه خاورمیانه قرار گرفته است. مصر با مساحت 449،001،1 کیلومترمربع، بیست و هشتمین کشور بزرگ جهان محسوب می شود. این کشور از غرب به لیبی، از جنوب به سودان و از قسمت شرق به نوار غزه محدود می شود و ساحل شمالی مصر به دریای مدیترانه و ساحل شرقی آن به دریای سرخ می رسد.
اکثر جمعیت میلیونی مصر در سواحل رود نیل زندگی می کنند و منطقه بزرگ بیابانی مصر عموماً غیرمسکونی است. نیمی از شهروندان مصری در مناطق غربی زندگی می کنند و اکثریت آنها در شهرهای پرجمعیت و متراکم قاهره، اسکندریه و دیگر شهرهای بزرگ در دلتای نیل سکنی گزیده اند.
پایتخت مصر شهر قاهره است و از دیگر شهرهای مهم آن می توان به اسکندریه، اسوان، جیزه، فیوم و پرت سعید اشاره کرد. شهرهایی مانند سلوم، بردیا، سیدی برانی، مطروح و العلمین نیز به سبب وقایعی که طی جنگ جهانی دوم در آنها به وقوع پیوست مشهور شده اند.
در شرق و شمال شرقی این کشور شبه جزیره سینا قرار دارد که تا قبل از قرن نوزدهم به خاک مصر متصل بود. اما در این قرن کانال سوئز را حفر کردند که آن را از خاک مصر جدا و دریای سرخ را به دریای مدیترانه متصل می کرد. این کانال 168 کیلومتر طول دارد و چون مسیر ارتباطی میان سه قاره اروپا، آسیا و آفریقاست، از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است.
سرزمین مصر به سه قسمت تقسیم می شود:
مصر آخرین کشوری است که رود نیل از آن می گذرد و سپس به دریای مدیترانه می ریزد. در محل پیوستن نیل به دریا، دلتای نیل به وجود آمده که سرزمین اصلی کشاورزی این کشور است. در اطراف این رود نیز کشاورزی رونق بسیار دارد.

[ویکی الکتاب] معنی مِصْرَ: مصر- شهر(در عبارت " ﭐهْبِطُواْ مِصْراً فَإِنَّ لَکُم مَّا سَأَلْتُمْ ")
معنی خَصِمُونَ: ثابت در خصومت ودشمنی و مصرّ بر آنند .
معنی جَالُوتَ: نام پادشاهی ستمگر از قبطیان مصر که بر بنی اسرائیل حکومت می کرد(همزمان با پیامبری حضرت ارمیا(علیه السلام))
معنی فِرْعَوْنَ: لقب پادشاه مصر-نام جبار و دیکتاتور نژاد قبط و پادشاه ایشان (منظور از کلمه فرعون در قرآن کریم فقط برای فرعون زمان موسی استفاده شده است)
معنی نَّصَارَیٰ: مسیحیان(از حضرت رضا (علیهالسلام) پرسیده شد : چرا نصاری را نصاری نامیدند ؟ فرمود : چون ایشان از اهل قریهای بودند ، بنام ناصره ، که یکی از قراء شام است ، که مریم و عیسی بعد از مراجعت از مصر ، در آن قریه منزل کردند )
معنی نَصْرَانِیّاً: مسیحیت (از حضرت رضا (علیهالسلام) پرسیده شد : چرا نصاری را نصاری نامیدند ؟ فرمود : چون ایشان از اهل قریهای بودند ، بنام ناصره ، که یکی از قراء شام است ، که مریم و عیسی بعد از مراجعت از مصر ، در آن قریه منزل کردند )
معنی کَیْلٌ: وزن - واحد اندازه گیری وزن - پیمانه (در عبارت" وَنَزْدَادُ کَیْلَ بَعِیرٍ ذَ ٰلِکَ کَیْلٌ یَسِیرٌ"منظور این است که سهمیه وزنی که عزیز مصر یاهمان حضرت یوسف علی نبینا و علیه السلام برای هر نفر تعیین کرده بود یک بار شتر بوده و حال برادران می گویند می رو...
معنی مُثْلَیٰ: شبیه تر(کلمه مثلی مؤنث امثل است ، همچنان که فضلی و کبری مؤنث افضل و اکبر است ، و کلمه مثلی به معنای شبیهتر است ، و طریقه مثلی آن سنتی است که به حق نزدیکتر باشد و یا به بر آوردن آرزوهای مردم نزدیکتر باشد و مقصود فرعون از این طریقه که به خیال خودش به ح...
معنی أَضْغَاثُ: جمع ضغث که معنای یک دسته ریحان و یا علف و یا شاخه درخت است ودر عبارت"أَضْغَاثُ أَحْلَامٍ " خوابهای پریشان را که حقایقش روشن نیست به دستههایی از چوب و یا ریحان تشبیه کرده چون خواب پادشاه مصر به نظر ایشان یک دسته خاطرات غیر مربوط به هم بوده . واین که ...
معنی مَدْیَنَ: نام شهری در قدیم بوده که در مسیر عربستان به شام قرار داشته وحضرت شعیب علی نبینا و علیه السلام در آنجا میزیسته است (مدین شهری بوده در کنار دریای قلزم روبروی تبوک که از تبوک تا آنجا شش منزل مسافت بوده ، و از تبوک بزرگتر ، چاهی هم که گوسفندان شعیب از ...
معنی صُوَاعَ: جام - پیمانه جهت سنجش وزن وحجم(صواع همان صاع است ، که به معنای پیمانهایست که با آن اجناس را کیل میکردند ، و صواع پادشاه مصر در آن روز ظرفی بوده که هم در آن آب میخوردند ، و هم به آن اجناس را پیمانه میکردند ، و بهمین جهت است که در قرآن کریم یکجا از آن ...
ریشه کلمه:
مصر (۵ بار)

حدّ و مرز میان دو چیز یا دو قطعه زمین. شهر را از آن مِصْر گویند که محدود است در قاموس و اقرب و منجد مصر را شهر معنی کرده نه مملکت. راغب گفته: مِصْر بهر بلد مَمْصُور (محدود) گفته می‏شود در المنجد گفته: مصر شهر قاهره است و به همه مملکت نیز گفته می‏شود. این کلمه پنج بار در قرآن کریم ذکر شده درچهار محل مراد از آن مصر فرعون است و ظاهراً گاهی مراد از آن شهر است مثل . و شاید از . و از . نیز شهر مراد باشد. ولی از . ظاهراً مراد مملکت است. * . این سخن موسی «علیه السلام» به بنی‏اسرائیل است آنگاه که از او عدس، پیاز، گندم و غیره خواستند به قولی مراد از آن مصر معروف بود در اینصورت صرف آن در اثر خفّت است چنانکه راغب گفته و به قولی مراد شهری از شهرها بود یعنی به شهری از شهرها وارد شوید آنچه خواهید بدست آورید.

دانشنامه عمومی

مصر (استان روم). استان رومی مصر ( به لاتین: Aegyptus ) در سال ۳۰ پیش از میلاد و پس غلبهٔ اوکتاویان ( در آینده امپراتور آوگوستوس ) بر دشمنش، مارک آنتونی، بنیان نهاده شد. اوکتاویان معشوقهٔ آنتونی، کلئوپاترای هفتم، را از سریر قدرت به زیر کشید و بدین ترتیب پادشاهی دودمان بطلمیوسی بر مصر پایان یافت و سرزمین مصر به خاک روم ضمیمه شد. استان مصر اکثر سرزمین امروزی مصر را در بر می گرفت، جز شبه جزیرهٔ سینا ( که در آینده توسط تراژان فتح شد ) . آیگیپتوس با استان های کرت و برقه ( سیرنائیک ) در غرب و یهودیه و عرب های پترا در شرق همجوار بود. مصر در آینده به تولیدکنندهٔ بزرگ غله برای امپراتوری روم مبدل شد.
عکس مصر (استان روم)

مصر (خور و بیابانک). مصر ( نام های پیشین: چاه دراز، کلاته یوسف، مزرعه یوسف ) ، روستایی از توابع شهرستان خور و بیابانک در استان اصفهان است. [ ۱] این روستا در دشت کویر ایران و در ۴۵ کیلومتری شرق فرخی و در ۶۰ کیلومتری شمال خور واقع شده است. [ ۲] روستای مصر یا کویر مصر درست در میانه راه دامغان به نائین و اصفهان قرار دارد. مصر به همراه دو روستای بسیار کوچک دیگر به نامهای امیرآباد و فرحزاد دریک خط شمالی– جنوبی به طول حدود ۶ کیلومتر واقع شده اند. [ ۳] بخشی از فیلم خیلی دور، خیلی نزدیک در این روستا فیلم برداری شده است. این کویر که یکی از جذاب ترین و باشکوه ترین نقاط توریستی و طبیعی ایران به شمار می رود سالانه میزبان تعداد زیادی از گردشگران و کویرنوردان داخلی و خارجی است. [ ۴]
چندین سال پیش بنیانگذار این روستا فرد سرمایه داری به نام یوسف بود که به شبانی و چراندن گوسفندان می پرداخت. عمر این روستا شاید بیشتر از ۱۰۰ سال نباشد، اما همه آن را به نام مزرعه یوسف می شناختند تا آنکه قنات های روستا خشک و کم آب شد و یوسف را مجبور به حفر چاه با موتورهای دیزلی انگلیسی کرد. چند سال بعد از بهره برداری از این چاه، دوباره سفره های زیرزمینی آب پائین تر رفت تا اینکه یوسف چاه عمیق تری را حفر کرد؛ به همین دلیل اهالی روستاهای همجوار، این روستا را «چاه دراز» نامیدند.
اما از آنجا که یوسف این نام را دوست نداشت، از اهالی روستا درخواست کرد که چون نام وی یوسف است و داستان یوسف پیامبر نیز در سرزمین مصر اتفاق افتاد بود، از آن به بعد نام این روستا را مصر بنامند. اهالی روستا نیز به دلیل احترام زیادی که برای یوسف قائل بودند، این روستا را «مصر» نامیدند. [ ۱] یوسف دستور داد تا در وسط روستا نیز خیابان عریضی به طول حداقل ۵۰۰ متر احداث شود. او در پاسخ به ابهامات اهالی که می گفتند روستای ما کوچک است و نیازی به احداث این خیابان عریض و طویل نیست، می گفت که در آینده ای نزدیک اینجا معروف و پرتردد می شود. جالب اینکه این پیش بینی یوسف درست از آب درآمد و اکنون گردشگران زیادی از این روستا بازدید می کنند؛ به نحوی که اکنون این روستا یکی از مقاصد مهم طبیعت گردی در ایران به شمار می آید.
در ورودی روستا دو طاق کوچک مقابل هم قرار دارد که داخل یکی ژنراتور بزرگی وجود دارد که برق مصر و روستای هم جوار آنرا ( فرحزاد ) از این طریق تأمین می گردد و دیگری تنها مغازهٔ روستا می باشد که مجهز به خط تلفن ثابتی است که ارتباطات مخابراتی ساکنان یا احیاناً مسافران را برقرار می کند. هم اکنون استفاده از تلفن همراه میسر می باشد
عکس مصر (خور و بیابانک)عکس مصر (خور و بیابانک)عکس مصر (خور و بیابانک)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

مصر (Egypt)
جامع الازهر در قاهره، جامع الازهر در قاهره، جامع الازهر در قاهره، جامع الازهر در قاهره، موقعیت. جمهوری عربی مصر در افریقای شمال شرقی و در ساحل جنوب شرقی دریای مدیترانه جای دارد. از غرب به لیبی، از شمال به دریای مدیترانه، از شرق به نوار غزه یا فلسطین، خلیج عقبه، و دریای سرخ، و از جنوب به سودان محدود شده است. مساحت این کشور ۱,۰۰۱,۴۵۰ کیلومتر مربع و شهر قاهرهپایتخت آن است.سیمای طبیعی. کشور مصر صحرای وسیعی است که درازای آن از شمال تا جنوب (از دریای مدیترانه تا مرز سودان یا مدار ۲۲ درجه عرض شمالی)، ۵۱۰,۱کیلومتر و پهنای آن از شرق و ساحل دریای سرخ تا غرب (مرز لیبی یا نصف النهار ۲۵ درجه طول شرقی) حداکثر ۵۳۰,۱ کیلومتر است. بیش از ۹۵ درصد از آبادی ها و جمعیت این کشور در کرانه ها و دلتای رود نیل، تنها رودخانۀ دایمی این کشور و در حقیقت شاهرگ حیاتی مصر، جا گرفته اند. رود مذکور از جنوب، شهر مرزی ابوسیمبل، به شمال جریان دارد و سرزمین مصر را به دو نیمۀ شرقی و غربی تقسیم کرده است. نیمۀ شرقی این کشور، که به صحرای عربی (صحرای شرقی) موسوم است، از درّۀ نیل تا دامنۀ غربی رشته کوه های ساحلی دریای سرخ گسترده است و از جنوب به صحرای نوبه می پیوندد. کوه های ساحلی دریای سرخ، دیوارۀ شرقی صحرای عربستان، رشته ارتفاعات نسبتاً طویلی اند که سراسر نوار ساحلی دریای سرخ و خلیج سوئز را دربرگرفته اند و خط الرأس آن ها با شیب تند به کرانه های دریای سرخ و خلیج سوئز منتهی می شود و کوه شایب البنات، با ارتفاع ۲,۱۸۴ متر، بلندترین قلّۀ آن است. شبه جزیرۀ سینا در شمال شرقی همین نیمه قرار دارد و خلیج و کانال سوئز آن را از صحرای عربستان جدا کرده است. شمال شبه جزیرۀ مزبور را صحرای سینا فرا گرفته و جنوب آن را کوه های نسبتاً بلندی تشکیل داده است. بلندترین نقطۀ مصر، جبل کترینه (جبل سینا) با ارتفاع ۲,۶۳۷ متر، و نیز جبل موسی، که به تعبیری محل نزول ده فرمان بر حضرت موسی است، در این قسمت واقع شده اند. نیمۀ غربی یا صحرای لیبی که گاه به دریای بزرگِ شِن موسوم است، شنزار گسترده ای است که شمال آن را گودال های چندی فراگرفته اند؛ که گودال القطارهبا ارتفاع ۱۳۴ متر و مساحت حدود ۱۸هزار کیلومتر مربع، و واحههای پراکنده ای مانند داخله، فرافره، خارجه و سیوااز آن جمله اند. کشور مصر به ۲۶ فرمانداری تقسیم می شود و شهرهای مهم آن عبارت اند از قاهره، اسکندریه، اَسیوط، دَمَنهور، بِنی سُوَیْف، مَنصورَه، فَیّوم، طَنطا، کَفر الشِیخ، بِنْها، مِنیا(ال مینیه)، اسماعیلیه، سوئز، آسوانپ، زَقازیق، و سوهاج. اقلیم مصر خشک است و بارندگی های زمستانی آن بیشتر به نواحی ساحلی دریای مدیترانه منحصر است. زمستان های آن نسبتاً خشک و مطبوع و تابستان هایش بسیار گرم و خشک است. میانگین دمای شهر قاهره در دی مای۱۳.۵ درجۀ سانتی گراد، در تیرماه۲۸.۵ درجۀ سانتی گراد و میانگین بارندگی سالانۀ آن ۲۸ میلی متر است. پوشش گیاهی مصر عمدتاً به درّه و دلتای رود نیل و نیز واحه های پراکندۀ آن محدود است؛ و درخت خرما، اقاقیا، چنار، گز، اُکالیپتوس، و نارون در زمرۀ گیاهان غالب این سرزمین به شمار می آیند. خشکی هوا و فقدان چراگاه موجب کاهش زاد و ولد و پرورش و تنوع جانوران وحشی شده است و آهو، روباه، کفتار، شغال، اسب وحشی، و گراز، عمدتاً در دلتای نیل و ارتفاعات شرقی، تمساح، اسب آبی، و سوسمار و انواع مارهای سمّی و پرندگان خاص آن نواحی، حیات وحش این کشور را تشکیل می دهند.
اقتصاد. بدهی های خارجی، رکود نسبی گردشگری، و روبه کاستی نهادن کمک های اقتصادی امریکا به ویژه در زمینۀ امور دفاعی، ازجمله مسائل و دشواری های اقتصادی دولتمردان مصر است. با احداث سد عظیم آسوان بر وسعت زمین های قابل کشت مصر، که از یک پنجاهم مساحت کشور تجاوز نمی کرد، افزوده شده است. مهم ترین فرآورده های کشاورزی این کشور عبارت اند از نیشکر، پنبه، برنج، ذرت، گندم، حبوبات، ارزن و خرما. گفتنی است که حدود یک سوم از پنبۀ جهان در مصر تولید می شود. تناسب نداشتن تولیدات با رشد جمعیت در این کشور موجب شده است که بخش عمدۀ مواد غذایی از خارج وارد شود. ذخایر نفت و گاز مصر، که در خلیج سوئز و صحرای سینا و صحرای لیبی متمرکزند، به حدود۳.۸میلیارد تن می رسد و بخشی از صادرات کشور را شامل می شود. حدود نیمی از نیروی الکتریسیتۀ مصر از سد آسوان تأمین می شود که تولید کل آن به ۵۸میلیارد کیلو وات ساعت می رسد و قسمتی از آن نیز به کشورهای سوریه و اردن صادر می شود. مصر از نظر صنعتی موقعیت نسبتاً خوبی دارد. تولید آهن، فولاد، آلومینیوم، کاغذ، کود شیمیایی، نفت و گاز تصفیه شده، شکر، دخانیات، منسوجات، سیمان، اتومبیل، و وسایل خانگی ازجمله فعالیت های صنعتی آن محسوب می شوند. با این که خراب کاری و رفتار خشونت آمیز گروه های افراطی در این کشور از شمار گردشگران کاسته، ولی صنعت گردشگری مصر موقعیت ممتاز خود را همچنان حفظ کرده است و کشور مذکور از این راه سالانه حدود۲.۵میلیارد دلار درآمد دارد.
حکومت و سیاست. کشور مصر دارای نظام جمهوری با یک نهاد قانون گذاری است. مجلس شورای خلق مصر ۴۵۴ نماینده دارد که دَه نفر از آنان را رئیس جمهور منصوب می کند و بقیه را مردم برای مدت ۵ سال انتخاب می کنند. رئیس جمهور این کشور با معرفی و تأیید دوسوم از آرای مجلس خلق و پس از تأیید آرای عمومی مردم، برای یک دورۀ شش ساله برگزیده می شود. حُسنی مبارک، که در ۱۹۸۲ به سمت ریاست جمهوری مصر برگزیده شده بود، در انتخابات ۱۹۹۹ مجدداً برای شش سال به ریاست جمهوری مصر انتخاب شد.
مردم و تاریخ. جمعیت مصر حدود ۸۰,۷۹۵,۰۰۰ نفر است (۲۰۱۱) و تراکم نسبی آن به ۸۱ نفر در کیلومتر مربع می رسد. رشد سالانۀ جمعیت این کشور ۲ درصد است و مصری ها۹۹.۸ درصد از جمعیت آن را تشکیل می دهند. اکثریت نزدیک به اتفاق آنان مسلمان اند و ۵۷ درصد از مردم در روستاها به سر می برند. زبان رسمی این کشور عربی است. مصر یکی از کهن ترین کشورهای جهان است. دوره های سلطنتی این سرزمین از آغاز تاریخ مصر در۳۰۰۰پ م تا ۵۲۵پ م به چهار دوره تقسیم می شود. ۱. دورۀ صفر از حدود ۳۱۰۰ تا ۲۶۰۰پ م؛ ۲. دورۀ سلطنت قدیم از حدود ۲۶۰۰ تا حدود ۲۱۰۰پ م؛ ۳. دورۀ سلطنت میانه از حدود ۲۱۰۰ تا حدود ۱۵۰۰پ م؛ ۴. دورۀ سلطنت جدید از ۱,۵۰۰ تا ۵۲۵پ م. این کشور از ۵۲۵ تا ۳۳۲پ م در تصرف ایران بود و در ۳۳۲پ م به تصرف اسکندر مقدونی درآمد؛ شهر اسکندریه نیز در همان زمان ساخته شد و به یکی از بزرگ ترین کانون های فرهنگ و تمدن بشری مبدل شد. این سرزمین از ۳۰پ م تا ۶۴۲م (۲۱ق) ضمیمۀ امپراتوری روم غربی و شرقی (بیزانس) بود؛ در آن سال به تصرف اعراب مسلمان درآمد. در قرن ۱۰م/۴ق مصر به تصرف فاطمیان درآمد و آن ها در ۳۵۹ق قاهره را به عنوان پایتخت خود بنا نهادند. در ۱۲۵۰م/۶۴۸ق تحت فرمانروایی امیران ممالیک قرار گرفت. در ۱۵۱۷م/۹۲۳ق به تصرف ترکان عثمانی درآمد و آنان تا قرن ۱۹ به طور مستقیم و غیر مستقیم بر آن فرمانروایی کردند. با ساخته شدن کانال سوئز (۱۸۶۰ تا ۱۸۷۰) اهمیت استراتژیکی مصر افزایش یافت و در ۱۸۸۲ رسماً به تصرف انگلستان درآمد و تا ۱۹۱۴ در تحت الحمایگی بریتانیا باقی ماند. پس از جنگ جهانی اول ملیّون مصر علیه استعمارگران انگلیسی قیام کردند و خواستار استقلال کشور خود شدند و تحت الحمایگی غیر مستقیم بریتانیا را تا ۱۹۳۶ با استقرار نظام سلطنتی تعبداً پذیرفتند. پیدایش رژیم صهیونیستی در ۱۹۴۸ و رفتار خودکامۀ ملک فاروق، پادشاه وقت مصر، و ناکامی در مقابله با آن، احساسات ملیّون مصری را برانگیخت. در این زمان گروهی از افسران ارتش به سرپرستی ژنرال محمد نجیب کودتا کردند، حکومت سلطنتی مصر را سرنگون و نظام جمهوری را بر کشور حاکم ساختند. سرهنگ جمال عبدالناصر در ۱۹۵۴ به جای ژنرال نجیب به ریاست جمهوری رسید. او سد عظیم آسوان را بنا نهاد و کانال سوئز را ملی کرد و به جنگ معروف شش روزه با اسرائیل پرداخت. شکست نیروهای عرب در رویارویی با اسرائیل به ناکامی و افسردگی شدید عبدالناصر انجامید. او در ۱۹۷۰ زندگی را بدرود گفت. پس از او انورسادات زمام امور را دردست گرفت و در جنگ ۱۹۷۳ با اسرائیل به پیروزی هایی دست یافت. او صحرای سینا را به مصر بازگردانید و به گفت وگوهای صلح آمیز با اسرائیل پرداخت. این عمل احساسات ملیون مصر و جهان عرب را علیه انورسادات برانگیخت و انقلابیون مسلمان در اکتبر ۱۹۸۱ او را کشتند و از آن زمان حُسنی مبارک، معاون او، ریاست جمهوری کشور را عهده دار گردید.

مترادف ها

persistent (صفت)
پایا، مزمن، مصر، ماندگار، مداوم، لجوج، سمج، مقاوم، ایستادگی کننده

exigent (صفت)
بحرانی، ضروری، مصر، مبرم، فشاراور، تحمیلی، محتاج به اقدام یا کمک فوری

demanding (صفت)
خواهان، سخت، طالب، خواستار، سخت گیر، مصر، مبرم

recalcitrant (صفت)
سرکش، سر سخت، مصر

exacting (صفت)
سخت، خواستار، سخت گیر، مصر، مبرم

clamorous (صفت)
پر سر و صدا، خروشان، مصر، پرخروش، جیغ ودادکن

insistent (صفت)
مصر، مصرانه، مقاوم، پاپی

unrepentant (صفت)
مصر

urging (صفت)
مصر

pressing (صفت)
مصر، فشاری، مبرم، فشاراور، عاجل

importunate (صفت)
مزاحم، مصر، مبرم، سمج، مصدع، عاجز کننده، سماجتامیز

فارسی به عربی

ضغط , غیر ثابت , مصر , ملح

پیشنهاد کاربران

مِصر با نام رسمی جمهوری عربی مصر ( به عربی: جُمهوریَّةِ مِصرَ العَرَبیَّة ) کشوری فراقاره ای در قاره های آفریقا و آسیا است. بخش بزرگ مصر در شمال شرقی آفریقا است، شبه جزیره سینا هم که در آسیای غربی قرار گرفته بخشی از قلمرو این کشور است. مصر در جنوب دریای مدیترانه و غرب دریای سرخ قرار گرفته و از غرب با لیبی ( ۱٬۱۱۵ کیلومتر ) ، از جنوب با سودان ( ۱۲۷۶ کیلومتر ) و از سوی شبه جزیره سینا با اسرائیل ( ۲۰۸ کیلومتر ) و در نوار غزه با فلسطین ( ۱۳ کیلومتر ) مرز زمینی دارد.
...
[مشاهده متن کامل]

طول خطوط ساحلی مصر حدود ۲٬۴۵۰ کیلومتر است. مصر با جمعیت ۱۰۲ میلیون نفر ۱۴امین کشور پرجمعیت در جهان، پرجمعیت ترین کشور در خاورمیانه، و بعد از نیجریه و اتیوپی، سومین کشور پرجمعیت در قاره آفریقا است. اکثر جمعیت آن در حاشیه رود نیل زندگی می کنند. کرانه های رود نیل منطقه ای است که ۴۰ هزار کیلومتر مربع یعنی حدود یک بیست و پنجم این کشور و تنها زمین های بارور آن را تشکیل می دهد. بخش عمدهٔ این کشور که در مجموع ۱ میلیون کیلومتر مربع وسعت دارد، از بیابان تشکیل شده و جمعیت پراکنده ای را در خود جای داده است.
حدود نیمی از جمعیت مصر شهرنشین هستند که بیشتر آنان در دو شهر بزرگ قاهره و اسکندریه، دیگر شهرهای دلتای نیل و حومه آن ها زندگی می کنند.
مصر یکی از قدیمی ترین تمدن های بشری بوده و آثار باستانی متعدد موجود در این کشور که مهم ترین آن ها اهرام سه گانه است گردشگران زیادی را جذب این کشور می کند. حدود ۱۲٪ نیروی کار مصر در بخش گردشگری و شهرهای تفریحی ساحل دریای سرخ فعالیت دارند. اقتصاد مصر یکی از متنوع ترین منابع درآمدی را در کشورهای خاورمیانه داراست و بخش های گردشگری، کشاورزی، صنعت و خدمات هر یک به نسبتی تقریباً مساوی در تولید داخلی این کشور سهم دارند.
مصر در ۱۹۵۲ با کودتای بدون خون ریزی افسران جوان ارتش علیه فاروق یکم پادشاه کشور صاحب حکومت جمهوری شد. انقلاب سال ۲۰۱۱ مصر به حکومت سی ساله حسنی مبارک در این کشور پایان داد و قانون اساسی جدیدی در این کشور تدوین شد. پس از استعفای حسنی مبارک قدرت در اختیار شورای عالی نظامی مصر به رهبری فرمانده ارتش محمد حسین طنطاوی بود و دولت منتخب این شورا اداره کشور را برعهده داشت، اما در جریان انتخابات ریاست جمهوری مصر در هفده ژوئن ۲۰۱۲ محمد مرسی به عنوان رئیس جمهور انتخاب شد. او چهارمین رئیس جمهور مصر و اولین رئیس جمهور انقلاب مصر بود که در شبانگاه سوم ژوئیه ۲۰۱۳ در جریان کودتای ۲۰۱۳ مصر به وسیله ارتش از کار برکنار شده و عدلی منصور، رئیس دادگاه قانون اساسی مصر به عنوان رئیس جمهور دولت انتقالی برای برگزاری انتخابات زودهنگام تعیین شد. چندی بعد منصور، حازم ببلاوی را به عنوان نخست وزیر، دولت موقت برای تشکیل کابینه معرفی نمود. در انتخابات جدید مصر که یازده ماه پس از سرنگونی محمد مرسی برگزار شد عبدالفتاح سیسی وزیر دفاع سابق مصر به عنوان رئیس جمهور جدید مصر برگزیده شد.

مصرمصرمصرمصرمصرمصر
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/مصر
مُصِرَّه: مونث مُصِرّ، اصرار کننده، پافشاری کننده.
وَ الأُْمَّهُ مُصِرَّهٌ عَلَی مَقْتِهِ مُجْتَمِعَهٌ عَلَی قَطِیعَهِ رَحِمِهِ وَ إِقْصَاءِ وَلَدِهِ إِلاَّ الْقَلِیلَ مِمَّنْ وَفَی لِرِعَایَهِ الْحَقِّ فِیهِمْ ( فرازی از دعای ندبه )
...
[مشاهده متن کامل]

و امّت بر دشمنی نسبت به آن حضرت پافشاری کردند، و برای قطع رحم او، و تبعید فرزندانش گرد آمدند، مگر اندکی از کسانی که برای رعایت حق درباره ایشان به پیمان پیامبر وفا کردند.

جالب است که بدانید که نام مصر از زبان پارسی و سپس اَکَدی آمده است. نام ایجِپت از یونانی آمده. در حالیکه خودِ مصریان به کشورشان میگفتند کِمِت.
حتی خودِ واژۀ یونان را پارسیان به آن مردمان نسبت دادند. درحالیکه خودشان به کشورشان میگفتند هِلاس و هِلادا. نام گریس هم از مردمان لاتین زبانِ باستان باقی مانده است.
...
[مشاهده متن کامل]

حال توضیحات بیشتر دربارۀ نام مصر و ریشۀ ایرانی آن:
معنی نام ایرانی مصر و پیوندش با نام آمودریا:
نام سرزمین مصر، در پارسی باستان مودرایَه و موذرَیَه بود که نام مصر شمالی و صحرای سینا به شمار می آمد. شایمند است که از نام قوم ایرانی آمو در مصر به این سرزمین داده شده و با نام آمودریا یکسان است که آمیخته ای از آمو به چِم �نامیرا، نامُردنی، بی مرگ، جاودان� و درایَه در ریخت درَیَه پارسی باستان و زرَیَه زبان اوستایی به چم �دریا، رود�، جْرَیَس ( = پهناور، پهین، پخیج، گسترده ) پیشا - هندوایرانی می باشد. روی هم رفته، به چم �دریا/رود جاودان� ( = رود نیل ) است.
در زبان اَکَّدی می صیر، بوده است. در اسناد کهن آشوری به موسری نیز برمی خوریم [1]. نام توراتی این سرزمین، مِصرایم/میزرایم [Genesis 10:6] نیز تحت تاثیر زبان های خویشاوندِ خود است. نام سامی دیگر این سرزمین، موسیریَه می باشد. این نام ها همگی برگرفته از همان موذرَیَه است، زیرا در زبان های سامی δ ( گونه ای ذ ) وجود ندارد، از این رو، آن را �س� نویسند. برخی از پژوهش گران کوشیده اند ریشه ای در معنی �تل، پشته، دژ� برای آن برشمرند که چندان معقول و خِرَدپذیر نیست و ریشه ای جز رود جاودان ( نیل ) نمی تواند داشته باشد. چه این که در دوره های پسین مِصْر در زبان عربی مفهوم �شهر، مرز� را به خود گرفت.
مصریان کهن به سرزمین خود کیمْت kimt می گفتند.
نام کهن جیحون، یعنی آمودریا ( = رود آمو ( جاودان ) نیز به همین چمار است. و با توجه به دگرگونیِ میان �ر�=�ل�، شهر آمُل نیز به چم شهر �جاودان� می باشد که باید یادگاری از قوم ایرانی اَمَردها ( = جاودانان ) در سمت شمال ایران بوده باشد که با نام امشاسپند اَمِرِتات ( = اَمُرداد: جاودانگی ) هم چمار باشد. بسنجید با نام قوم کهن آمور.

[۱] Ancient Records of Assyria and Babylonia:I, 47, 83 - 84. Chicago: 1926/1927

Egypt=مصر
شهر
" از کثرت موحدانِ مسلمانان, مصری جامع می بیند و در میان ظلمت, نوری ساطع".
یعنی: از زیادی مسلمانان شهری بزرگ می بیند و. . .
دیباچه تاریخ جهانگشای جوینی
ضغط یعنی فشار و ربطی به مُصِّر ندارد، مُصِّر یا مُصِّر بودن به معنی پافشاری و اصرار داشتن بر انجام دادن کاری است و ضغط یعنی فشار و این که در معنی عربی ذکر شده، اشکال دارد.
مصر یک کلمه عربی است، مُصِّر یعنی پافشاری بر کاری، مِصر در عربی به معنی شهر است که جمع آن مصارین است. حائل شدن و قرار گرفتن بین دو شیء هم معنی میدهد که مصر را به خاطر جدا شدن دو منطقه ی آن به وسیله رود نیل به سفلی و علیا مصر گفته اند.
مِصر : رابطه
مِصر
واژه یِ ایرانی - اَرَبیده یِ : مِهر که دَر پارسیِ میانه میثرَه ( میثر ) گُفته می شُد ، میترا گویِشِ هِندی وَ مِهر گویِشِ پارسیِ نو که به گُمان میر مانَندِ : میرِ نوروزی یا میرزا ( مِهر زاده ) یا میر پیش اَز نام مانَندِ میرحَسَن ، میرحُسِین. . . هَمین مِهر بایَد باشَد.
...
[مشاهده متن کامل]

بَنابَراین میر نَه اَز سِتاکِ مُردَن یا میریدَن وَ نَه کوتاه شُده یِ اَمیر اَز سِتاکِ سه تاییِ اَمَرَ اَست.

مصر کشوری متمدن در شمال غرب آفریقا که مردم آن از نژاد قبطی هستند و پس از پیروزی اسلام زبانشان از قبطی به عربی تغییر پیدا کرد ناپلیون بناپارت درقرن ۱۸ مصر را غارت و لوور را آباد نمود ژان فرانسواشامپولیون
...
[مشاهده متن کامل]
خط و زبان هیروگلیف مصر باستانرا باز خوانی کرد که داستان طویل خود را دارد بانی مصر شناسی فرانسوی ها بودند ولی در حال حاضر مصر شناصی تحت سیطره دانشمندان دانشگاه پرینستون آمریکاست.

مِصَر ، مودرای
ماء سر ، سرآب ، سرچشمه آب،
مو درای ، ماء درای ، درآمدن آب، جایی که آب بیرون می آید.
مودرایانام باستانی مصردرکتیبه های دوره هخامنشی یاهمان پارسی باستان می باشدقبط یاegyptنام یونانی مصرمی باشد
پافشاری
معادل فردی که روی یک چیز مافشاری می کند
معادل پافشاری روی یک چیز
1. نام کشور
2. پافشاری کننده
راز دار

مصر : این نام تحریف کلمه مهر به معنای سرزمین خورشید می باشد در زبان پارسی باستان به این کشور موُدرایا می گفتند که با کلمه میترا به معنای خورشید از یک ریشه می باشد.
اصرار کننده
مقاومت کننده. لجباز
پافشاری کننده

مودرایَ نان مصر در ایران باستان
در پارسی باستان " مودرای " نام کشور پرآمون ها یا پسران آمون ( فرعون ها ) ، خدای مودرای باستان.
سمج
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٤)

بپرس