[ویکی فقه] از جمله مسائلی که در جهان بینیاسلامی مورد بررسی قرار می گیرد مرگ برزخی است.
«مرگ» به معنای مردن است. لسان العرب آن را به «ضد حیات» معنا می کند ،برخی مرگ را به معنای «سکون» گرفته اند ،التحقیق درباره معنای موت می گوید: مرگ نفی شدن حیات است و حیات در هر چیز به مقتضای خصوصیات وجودیش است، پس مرگ هر چیز هم به مقتضای آن است .
درباره معنای «برزخ» چند عبارت را می توان از اهل لغت نقل کرد، لسان العرب و العین می نویسند: هر چه که بین دو چیز دیگر باشد، برزخ نامیده می شود. صاحب قاموس القرآن برزخ را به حائل و واسطه بین دو چیز معنا می کند. در مقابل این معانی التحقیق معنای متفاوتی می آورد و برزخ را به حالت تازه ای که بعد از حالتی دیگر بر چیزی عارض می شود معنا می کند .
البته تمام اهل لغت عالم برزخ (که مقصود ما در این نوشتار است) را نیز ذکر کرده اند و آن را به عالمی میان دنیا و آخرت یا حالتی که انسان بین مرگ و قیامت دارد معنا کرده اند و راغب در مفردات آن را به چیزهایی که در قیامت بین انسان و مقامات رفیع بهشت فاصله می شود معنا کرده است.
گذشته از معانی ذکر شده برای برزخ، در این نوشتار برزخ را به معنای عالمی میان دنیا و قیامت می گیریم و تعبیر مرگ برزخی را مرگی در عالم برزخ معنا می کنیم.
مرگ برزخی در قرآن
بنابر آن چه در نتیجه گیری بحث معنای لغوی مطرح شد آدمی دارای دو گونه مرگ است یک مرگ در این دنیا و وقتی که زمان زندگی اش در این دنیا به پایان می رسد و پس از این زندگی به عالمی دیگر در برزخ می رود و در آن جا نیز زندگی ای دارد و در آخر آن زندگی نیز مرگی وجود دارد که آن را مرگ برزخی می نامند، پس از این مرگ انسان بار دیگر برای زندگی جاودانه در قیامت زنده می شود.
درباره مرگ برزخی (به معنایی که گفته شد) مفسران در ذیل آیاتی این بحث را آورده اند: « لا یَذُوقُونَ فِیهَا الْمَوْتَ إِلاَّ الْمَوْتَةَ الْأُولی وَ وَقاهُمْ عَذابَ الْجَحِیمِ » «هرگز مرگی جز همان مرگ اوّل (که در دنیا چشیدهاند) نخواهند چشید، و خداوند آنها را از عذاب دوزخ حفظ میکند.»
« إِنْ هِیَ إِلاَّ مَوْتَتُنَا الْأُولی وَ ما نَحْنُ بِمُنْشَرِینَ » «مرگ ما جز همان مرگ اول نیست و هرگز برانگیخته نخواهیم شد.»
در این دو آیه چون سخن از مرگ نخستین آمده است و مفسران آن را به معنای مرگ دنیوی معنا کرده اند به پیروی آن بحث از مرگ دومی که همان مرگ برزخی است را نیز مطرح می کنند.
«قالُوا رَبَّنا أَمَتَّنَا اثْنَتَیْنِ وَ أَحْیَیْتَنَا اثْنَتَیْنِ» «آنها میگویند: پروردگارا! ما را دو بار میراندی و دو بار زنده کردی.»
این آیه مهم ترین آیه در این بحث است و معتقدین به مرگ برزخی مانند علامه طباطبائی ذیل این آیه، مرگ برزخی را اثبات کرده اند.
درباره دو مرگ و دو زنده کردنی که در این آیه آمده نظرات بسیار گوناگونی است که برخی از آن عبارتند از:
۱. منظور از دو میراندن و دو زنده کردن میراندن در آخرین روز زندگی دنیا و زنده کردن در برزخ است و سپس میراندن در برزخ، و زنده کردن در قیامت برای حساب است. این نظر را تفاسیر المیزان، نمونه و روح المعانی برگزیده اند.
۲. مراد از «اماته اولی»، حالت نطفگی انسان و مراد از «احیای اولی»، زندگی در دنیا و مراد از «اماته دوم»، اماته در دنیا و مراد از «احیای دوم»، احیای برای روز قیامت و حساب است. این دیدگاه را زمخشری برگزیده است.
۳. حیات اولی، زندگی دنیا و دومی، زنده شدن در قبر است. و موت اولی مرگ در دنیا و موت دومی، مردن در قبر است. این قول در مجمع البیان از سدی و بلخی نقل شده است. تفسیر احسن الحدیث آن را به علامه نسبت داده که این گونه نیست.
«مرگ» به معنای مردن است. لسان العرب آن را به «ضد حیات» معنا می کند ،برخی مرگ را به معنای «سکون» گرفته اند ،التحقیق درباره معنای موت می گوید: مرگ نفی شدن حیات است و حیات در هر چیز به مقتضای خصوصیات وجودیش است، پس مرگ هر چیز هم به مقتضای آن است .
درباره معنای «برزخ» چند عبارت را می توان از اهل لغت نقل کرد، لسان العرب و العین می نویسند: هر چه که بین دو چیز دیگر باشد، برزخ نامیده می شود. صاحب قاموس القرآن برزخ را به حائل و واسطه بین دو چیز معنا می کند. در مقابل این معانی التحقیق معنای متفاوتی می آورد و برزخ را به حالت تازه ای که بعد از حالتی دیگر بر چیزی عارض می شود معنا می کند .
البته تمام اهل لغت عالم برزخ (که مقصود ما در این نوشتار است) را نیز ذکر کرده اند و آن را به عالمی میان دنیا و آخرت یا حالتی که انسان بین مرگ و قیامت دارد معنا کرده اند و راغب در مفردات آن را به چیزهایی که در قیامت بین انسان و مقامات رفیع بهشت فاصله می شود معنا کرده است.
گذشته از معانی ذکر شده برای برزخ، در این نوشتار برزخ را به معنای عالمی میان دنیا و قیامت می گیریم و تعبیر مرگ برزخی را مرگی در عالم برزخ معنا می کنیم.
مرگ برزخی در قرآن
بنابر آن چه در نتیجه گیری بحث معنای لغوی مطرح شد آدمی دارای دو گونه مرگ است یک مرگ در این دنیا و وقتی که زمان زندگی اش در این دنیا به پایان می رسد و پس از این زندگی به عالمی دیگر در برزخ می رود و در آن جا نیز زندگی ای دارد و در آخر آن زندگی نیز مرگی وجود دارد که آن را مرگ برزخی می نامند، پس از این مرگ انسان بار دیگر برای زندگی جاودانه در قیامت زنده می شود.
درباره مرگ برزخی (به معنایی که گفته شد) مفسران در ذیل آیاتی این بحث را آورده اند: « لا یَذُوقُونَ فِیهَا الْمَوْتَ إِلاَّ الْمَوْتَةَ الْأُولی وَ وَقاهُمْ عَذابَ الْجَحِیمِ » «هرگز مرگی جز همان مرگ اوّل (که در دنیا چشیدهاند) نخواهند چشید، و خداوند آنها را از عذاب دوزخ حفظ میکند.»
« إِنْ هِیَ إِلاَّ مَوْتَتُنَا الْأُولی وَ ما نَحْنُ بِمُنْشَرِینَ » «مرگ ما جز همان مرگ اول نیست و هرگز برانگیخته نخواهیم شد.»
در این دو آیه چون سخن از مرگ نخستین آمده است و مفسران آن را به معنای مرگ دنیوی معنا کرده اند به پیروی آن بحث از مرگ دومی که همان مرگ برزخی است را نیز مطرح می کنند.
«قالُوا رَبَّنا أَمَتَّنَا اثْنَتَیْنِ وَ أَحْیَیْتَنَا اثْنَتَیْنِ» «آنها میگویند: پروردگارا! ما را دو بار میراندی و دو بار زنده کردی.»
این آیه مهم ترین آیه در این بحث است و معتقدین به مرگ برزخی مانند علامه طباطبائی ذیل این آیه، مرگ برزخی را اثبات کرده اند.
درباره دو مرگ و دو زنده کردنی که در این آیه آمده نظرات بسیار گوناگونی است که برخی از آن عبارتند از:
۱. منظور از دو میراندن و دو زنده کردن میراندن در آخرین روز زندگی دنیا و زنده کردن در برزخ است و سپس میراندن در برزخ، و زنده کردن در قیامت برای حساب است. این نظر را تفاسیر المیزان، نمونه و روح المعانی برگزیده اند.
۲. مراد از «اماته اولی»، حالت نطفگی انسان و مراد از «احیای اولی»، زندگی در دنیا و مراد از «اماته دوم»، اماته در دنیا و مراد از «احیای دوم»، احیای برای روز قیامت و حساب است. این دیدگاه را زمخشری برگزیده است.
۳. حیات اولی، زندگی دنیا و دومی، زنده شدن در قبر است. و موت اولی مرگ در دنیا و موت دومی، مردن در قبر است. این قول در مجمع البیان از سدی و بلخی نقل شده است. تفسیر احسن الحدیث آن را به علامه نسبت داده که این گونه نیست.
wikifeqh: مرگ_برزخی