[ویکی فقه] یکی از اغراض در آفرینش مرگ و زندگی، آن است که درجه اخلاص انسان ها با آزمایش الهی مشخص شود:«الَّذی خَلَقَ المَوتَ والحَیوةَ لِیَبلُوَکُم ایُّکُم احسَنُ عَمَلًا». از آیات قرآن استفاده می شود که درجات اخلاص گوناگون، و عنایت الهی به هر شخص، به اندازه اخلاص او است و اختلاف سنگینی اعمال به اختلاف درجه اخلاص در آن ها مربوط می شود.
در آیه ۲۶۵ بقره خداوند حال کسانی را که اموالشان را در راه رضای الهی انفاق می کنند، مانند باغی دانسته است که در زمینی نیکو باشد و بارانی بسیار بر آن ببارد و ثمرش را دو برابر دهد و اگر چنین بارانی نبارید، دست کم بارانی اندک بر آن ببارد: «و مَثَلُ الَّذینَ یُنفِقونَ امولَهُمُ ابتِغاءَ مَرضاتِ اللَّهِ و تَثبیتًا مِن انفُسِهِم کَمَثَلِ جَنَّةٍ بِرَبوَةٍ اصابَها وابِلٌ فَاتَت اکُلَها ضِعفَینِ فَان لَم یُصِبها وابِلٌ فَطَلٌّ». زمین نیکو، همیشه ثمری نیکو می دهد؛ گرچه مقدار نیکو بودن ثمر، به مقدار باران بستگی دارد.هم چنین عمل خالص، پیوسته نتیجه ای نیکو دارد و عنایت الهی شامل آن می شود؛ هرچند مقدار آن، به مقدار اخلاص در عمل وابسته است؛ بدین جهت در پایان آیه، به بصیر بودن خداوند بر اعمال انسان ها اشاره شده است؛ زیرا خداوند از اندازه اخلاصِ هر عملی به طور کامل آگاه است: «واللَّهُ بِما تَعمَلونَ بَصیر». اخلاصی که از هر آمیختگی پیراسته است، اخلاص مطلق و اخلاص صدیقان شمرده می شود و اخلاصی که با قصد ثواب و رهایی از عذاب همراه است، اخلاص اضافی نام دارد.
مراتب اخلاص در نظر عرفا
عارفان، برای اخلاص، درجات گوناگونی را ذکر کرده و گفته اند: با رسیدن به درجه بالای اخلاص، حقیقت آیه «الا لِلَّهِ الدّینُ الخالِصُ» در شخص تجلّی می یابد و در این حالت، سالک نه خود را می بیند و نه مخلوقات را و فقط در طریق دین و عبودیت گام می نهد. چنین شخصی، حتی اخلاص خود را هم نمی بیند. برخی نیز گفته اند: دین در صورتی برای خدا خواهد بود که از آلایش غیریّت و خودیّت پاک شود و این هنگامی حاصل می شود که با فنای کلّی بنده در ذات حق، برای بنده، ذات و صفت و فعل و دینی باقی نماند و در غیر این حال، دین به حقیقت خالص نشده و در نتیجه، برای خدا نخواهد بود. در این حالت، سلطان توحید بر سالک تجلّی می کند و تعلّق به غیر خدا از او زدوده می شود و انقطاع کامل برای وی رخ می نمایاند. شاید به جهت همین ارتباط بین توحید و اخلاص، ذکر «لا الهَ الَّا اللَّهُ» کلمة الاخلاص نامیده شده است؛ چنان که به سوره توحید، سوره اخلاص هم گفته می شود.
مراتب اخلاص در روایات
در روایات نیز برای نیّت و اخلاص در عبادت، درجات گوناگونی ذکر شده است؛ چنان که عبادت برخی به دلیل ترس از عذاب الهی، عبادت برخی دیگر به امید رسیدن به ثواب الهی و عبادت آزادگان از روی محبّت و برای شکرگزاری از خداوند دانسته شده است. راه این گروه در عبادت، راه معرفت و محبّت بوده و از نظر آنان، روش دو گروه دیگر فاقد اخلاص کامل است و در آن شائبه ای از شرک و خودپرستی به چشم می خورد؛ زیرا این دو گروه، برای رهایی از عقوبت یا رسیدن به نعمت، خدا را عبادت می کنند و اگر برای رسیدن به این هدف، راهی دیگر جز عبادت پیش روی خود می دیدند، آن را بر می گزیدند.
در آیه ۲۶۵ بقره خداوند حال کسانی را که اموالشان را در راه رضای الهی انفاق می کنند، مانند باغی دانسته است که در زمینی نیکو باشد و بارانی بسیار بر آن ببارد و ثمرش را دو برابر دهد و اگر چنین بارانی نبارید، دست کم بارانی اندک بر آن ببارد: «و مَثَلُ الَّذینَ یُنفِقونَ امولَهُمُ ابتِغاءَ مَرضاتِ اللَّهِ و تَثبیتًا مِن انفُسِهِم کَمَثَلِ جَنَّةٍ بِرَبوَةٍ اصابَها وابِلٌ فَاتَت اکُلَها ضِعفَینِ فَان لَم یُصِبها وابِلٌ فَطَلٌّ». زمین نیکو، همیشه ثمری نیکو می دهد؛ گرچه مقدار نیکو بودن ثمر، به مقدار باران بستگی دارد.هم چنین عمل خالص، پیوسته نتیجه ای نیکو دارد و عنایت الهی شامل آن می شود؛ هرچند مقدار آن، به مقدار اخلاص در عمل وابسته است؛ بدین جهت در پایان آیه، به بصیر بودن خداوند بر اعمال انسان ها اشاره شده است؛ زیرا خداوند از اندازه اخلاصِ هر عملی به طور کامل آگاه است: «واللَّهُ بِما تَعمَلونَ بَصیر». اخلاصی که از هر آمیختگی پیراسته است، اخلاص مطلق و اخلاص صدیقان شمرده می شود و اخلاصی که با قصد ثواب و رهایی از عذاب همراه است، اخلاص اضافی نام دارد.
مراتب اخلاص در نظر عرفا
عارفان، برای اخلاص، درجات گوناگونی را ذکر کرده و گفته اند: با رسیدن به درجه بالای اخلاص، حقیقت آیه «الا لِلَّهِ الدّینُ الخالِصُ» در شخص تجلّی می یابد و در این حالت، سالک نه خود را می بیند و نه مخلوقات را و فقط در طریق دین و عبودیت گام می نهد. چنین شخصی، حتی اخلاص خود را هم نمی بیند. برخی نیز گفته اند: دین در صورتی برای خدا خواهد بود که از آلایش غیریّت و خودیّت پاک شود و این هنگامی حاصل می شود که با فنای کلّی بنده در ذات حق، برای بنده، ذات و صفت و فعل و دینی باقی نماند و در غیر این حال، دین به حقیقت خالص نشده و در نتیجه، برای خدا نخواهد بود. در این حالت، سلطان توحید بر سالک تجلّی می کند و تعلّق به غیر خدا از او زدوده می شود و انقطاع کامل برای وی رخ می نمایاند. شاید به جهت همین ارتباط بین توحید و اخلاص، ذکر «لا الهَ الَّا اللَّهُ» کلمة الاخلاص نامیده شده است؛ چنان که به سوره توحید، سوره اخلاص هم گفته می شود.
مراتب اخلاص در روایات
در روایات نیز برای نیّت و اخلاص در عبادت، درجات گوناگونی ذکر شده است؛ چنان که عبادت برخی به دلیل ترس از عذاب الهی، عبادت برخی دیگر به امید رسیدن به ثواب الهی و عبادت آزادگان از روی محبّت و برای شکرگزاری از خداوند دانسته شده است. راه این گروه در عبادت، راه معرفت و محبّت بوده و از نظر آنان، روش دو گروه دیگر فاقد اخلاص کامل است و در آن شائبه ای از شرک و خودپرستی به چشم می خورد؛ زیرا این دو گروه، برای رهایی از عقوبت یا رسیدن به نعمت، خدا را عبادت می کنند و اگر برای رسیدن به این هدف، راهی دیگر جز عبادت پیش روی خود می دیدند، آن را بر می گزیدند.
wikifeqh: مراتب_اخلاص