[ویکی شیعه] محمود شهابی، استاد دانشگاه تهران و عضو شورای عالی فرهنگ. وی در سال ۱۲۸۲ش در تربت حیدریه متولد شد. در موطن خود، مشهد، اصفهان و قم به تحصیل فقه، اصول و فلسفه پرداخت. شهابی، از سال ۱۳۱۰ در تهران در مدرسه معقول و منقول، در مدرسه سپهسالار، به تدریس معقول پرداخت. او در سال ۱۳۲۰ به عضویت هیئت علمی دانشگاه تهران درآمد و در سال ۱۳۴۲ رئیس گروه فقه و حقوق شد. شهابی، همچنین در شورای عالی فرهنگ عضویت داشت و چندی نیز حاکم تجدید نظر در محاکم شرع بود.
محمود شهابی خراسانی، فیلسوف، فقیه، حقوقدان و استاد ممتاز در دانشگاه تهران بود. او در سال ۱۳۲۰ عضو هیئت علمی دانشکده حقوق دانشگاه تهران شد و تدریس اصول و قواعد فقه را آغاز کرد و در سال ۱۳۴۲رئیس گروه فقه و حقوق شد. ... [مشاهده متن کامل]
شهابی، که به شهابی خراسانی هم معروف است، در روز یکشنبه ۳ مرداد ۱۲۸۲، در تربت حیدریه زاده شد. پدرش، عبدالسلام، ملقب به شهاب الدین، از دانشمندان روزگار خود و صاحب آثار زیادی بود. او دو کتاب به نام های راز عشاق و گنج نهفته نوشته است. شهابی تحصیلات مقدماتی را در تربت حیدریه گذراند و در مدت شش ماه الفبا و تلفظ کلمات یک دوره کامل قرآن را آموخت. پس از فرا گرفتن مقدمات فارسی و عربی در سال ۱۳۳۲ قمری در سن یازده سالگی برای ادامهٔ تحصیل به مشهد و سپس اصفهان رفت. او مقدمات علوم دینی را زیر نظر ادیب نیشابوری، و علوم ادبی و فقهی دیگر را از محمدکاظم خراسانی و میرزا حسن موسوی بجنوردی آموخت و در سن ۲۵ سالگی به درجه اجتهاد رسید. محمود شهابی در سال ۱۳۱۰ راهی تهران شد و در این شهر ماندگار شد. او در این شهر به تدریس علوم معقول و منقول در مدرسه عالی سپهسالار اشتغال داشت. از هم دوره های او می توان به رضا حکمت، بدیع الزمان فروزانفر، محمدحسن شریعت سنگلجی، سید محمد سعادت مصطفوی، سید محمد مشکات و محمدتقی بهار ملقب به ملک الشعرابهار بودند که در آن زمان، پانزده نفر از این افراد، عضو شورای عالی فرهنگ بودند. شهابی نیز از زمره این افراد بود. بعد از افتتاح دانشگاه تهران در سال ۱۳۱۲ او دو رساله خود را به دانشگاه ارائه کرد و در سال ۱۳۱۳ به استادی این دانشگاه درآمد و برای تدریس در زمینه حقوق و علوم سیاسی به دانشکده حقوق دعوت شد و به تدریس فقه و حقوق پرداخت. رتبه محمود شهابی در دانشگاه تهران استاد ممتاز بود و نزدیک به نیم قرن به تدریس اشتغال داشت. در دوره دکترای الهیات، شهابی مدرس کتاب شفای ابن سینا بود. او در دانشگاه نظامی هم تدریس حقوق می کرد. برادر او علی اکبر شهابی نیز از مدرسین ادبیات و استادان دانشگاه بود. بارها از طرف حکومت وقت کارهایی از قبیل وزارت آموزش و پرورش به او پیشنهاد شد. یکی از پیشنهادها در زمان دولت ملی محمد مصدق بود. شهابی این کارها را نپذیرفت و پاسخ داد: «کاری که از من ساخته است، درس دادن و کتاب نوشتن است». همین طور شاید دو سه بار از طریق حکومت دعوت به سناتوری شد که آن را هم نپذیرفت. در اواخر حکومت پهلوی، نامه های متعددی از طرف وزارت دربار ارسال شده بود که می خواستند که شهابی عضویت «انجمن شاهنشاهی حکمت و فلسفهٔ ایران» را بپذیرد. مخصوصاً شهبانو فرح پهلوی چون از سجایای اخلاقی او شنیده بود، با وساطت سیدحسین نصر و علی اکبر شهابی، اصرار داشت و عاقبت او عضویت افتخاری آن انجمن را پذیرفت. شهابی چندین دوره در شورای دانشگاه تهران نمایندگی و در شورای عالی فرهنگ عضویت داشت. مدتی هم بنا به خواهش محمد علی هدایتی ( وزیر دادگستری وقت ) که از دوستان او بود، قاضی تجدید نظر محاکم شرعی بود که پس از مدتی به واسطه گرفتاری های زیاد علمی از آن استعفا کرد.