محمدهاشم اشکوری

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] واژه ی «اشکور» که در منابع قدیمی از آن به عنوان «شکور» سخن گفته شده، نام یکی از نواحی کوهستانی شمال ایران و در قلمرو شرقی گیلان است. اشکور، لفظی مرکب از دو کلمه «اشک» و «ور» است که در اصل، «اشک ورد» بوده است و آن را به معنای «قلعه ی اشک» یا «آبادی اشک» گرفته اند. دو وجه تسمیه را می توان برایش در نظر گرفت. قلمرویی که اشکانیان به عمران آن پرداخته اند. منطقه ای که آب های جاری آن همچون اشک چشم، صاف و عاری از هرگونه املاح و اضافات است.
اشکور، از توابع رودسر شامل سه بخش علیا و وسطی و سفلی است که آبادی های متعددی را در برمی گیرد. برای منطقه ی رانکوه و لنگرود گیلان نیز بلوکات اشکور بالا و پایین را ذکر کرده اند، اما آبادی که میرزا هاشم بدان منسوب است از توابع شهرستان تنکابن و در جنوب غربی آن واقع است، که منطقه ای کوهستانی و سردسیر است و آب آن، از چشمه تامین می گردد. اهالی آن به کشاورزی و دامداری و باغداری مشغول اند.این قلمرو را نباید با اشکور از توابع شهر بابک (مربوط به استان کرمان )، اشکوران از روستاهای اطراف اصفهان و نیز قریه ی اشکوری از آبادی های بخش مرکزی نطنز اشتباه کرد.
نیاکان و نام و لقب
در نیمه ی قرن سیزدهم هجری در رحیم آباد اشکورگیلان، حسن فرزند محمدعلی گیلانی اشکوری، صاحب فرزندی گردید که او را محمدهاشم نامیدند.برخی منابع، خاندانش را از سادات این منطقه معرفی کرده اند و به قرینه ی این که اغلب مردم اشکور، سادات صحیح النسب هستند، می توان این ادعا را پذیرفت و با این وصف، شرف سیادت به این حکیم عارف اختصاص یافته است. حرزالدین در اثر معروف خود از وی چنین یاد کرده است: «سید هاشم فرزند سید محمد فرزند سید محمدعلی اشکوری تهرانی». مدارک دیگری در معرفی شاگردانش نوشته اند: حوزه ی سیدالعرفاء آقا میرزا هاشم اشکوری را درک کرده است. و این که گفته اند احتمال دارد وی را با آقا سید هاشم تنکابنی (۱۲۰۵-۱۲۶۲ قمری) یکی گرفته باشند، مورد تامل است. بعدها که میرزا هاشم در معرفت و حکمت به مقاماتی رسید، با لقب هایی در محافل علمی و عرفانی شهرت ویژه ای به دست آورد. برخی از این القاب که از توان فکری و فلسفی او حکایت دارند، عبارت است: «استاد محقق، حکیم الهی، حکیم رشتی، مدرس گیلانی، ...».
تحصیلات و استادان
آقا میرزا هاشم بعد از پشت سر گذاشتن دوران و قدم نهادن به سنین رشد، مقدمات ادبیات فارسی و عرب را در اشکور و تنکابن و لاهیجان فرا گرفت. در حوزه ی رشت هم برخی مبانی علوم و معارف اسلامی را آموخت.شوق دانش اندوزی در این عرصه، وی را وادار به مهاجرت ساخت و در شهر قزوین رحل اقامت افکند و تصمیم گرفت در حوزه ی این دیار تحصیلات را پی گیرد.در آن موقع چندین شخصیت چراغ دانش را در قزوین روشن نگاه می داشتند که یکی از قله های آن، فقیه اصولی آقا سید علی قزوینی صاحب حواشی بر قوانین الاصول میرزای قمی بود.حکیم اشکوری شیفته ی دقت ها و تتبعات این استادش در فقه و اصول گردید و مدت ها به درسش حاضر می گردید. منابع رجالی و کتب تراجم در معرفی سید علی فرزند سید اسماعیل موسوی نوشته اند، او عالمی است فاضل، عابد زاهد، فقیه اصولی، محدث رجالی، مفسر معقول و منقول در اواخر قرن سیزدهم هجری که اغلب اوقات قوانین الاصول میرزای قمی را تدریس می کرد. حواشی متعددی بر کتب فقهی و اصولی دارد، ولی آن چه مورد توجه اهل فن و علما قرار گرفته و بسیار مطلوب بوده و از تبحر و پژوهش های پرمایه و ژرف نگری وی حکایت دارد، حاشیه بر قوانین میرزای قمی است که در تهران به طبع رسیده است. وی به سال ۱۲۹۸ قمری دار فانی را وداع گفت. آموخته های مزبور گر چه استعدادهای میرزا هاشم را شکوفا ساخت و بر توانایی علمی وی افزود و روزنه هایی را بر رویش گشود، نتوانست ذهن کنجکاو و روح پرتکاپوی او را قانع سازد. به همین دلیل چون تشنه ای که به دنبال آبی زلال و چشمه ای با صفا می گشت، با نوعی هیجان های درونی، قزوین را به قصد اقامت در تهران ترک گفت.
← تاسیس مکتب فلسفی و عرفانی
...

پیشنهاد کاربران

بپرس