محمدمعزالدین جهاندارشاه

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] جهاندارشاه ، محمدمعزالدین ، هشتمین پادشاه سلسله بابریان هند بوده است.
جهاندارشاه ، پسر بزرگ بهادرشاه ، در ۱۰۷۱ به دنیا آمد. منابع از شرح حال او تا زمان درگذشت پدرش (۱۱۲۴) اطلاعی نداده اند، جز آنکه وی حاکم مُلتان بود. در هنگام مرگ بهادر شاه ، اختلاف چهار پسرش ، بر سر جانشینی ، به جنگ میان آنان انجامید. عظیم الشأن ، دومین و بالیاقت ترین پسر بهادرشاه ، که از طرف پدر به جانشینی برگزیده شده بود، برای به دست گرفتن قدرت ، از بنگال ، مرکز حکومتش ، به آگره رفت . جهاندارشاه ، که عیاش و ضعیف النفس بود، می خواست بدون درگیری به ملتان برود که ذوالفقارخان ، صوبه دار متنفذ دکن ، مانع شد و سه برادر را علیه عظیم الشأن متحد کرد. در صفر ۱۱۲۴ جنگی درگرفت که در آن عظیم الشأن کشته شد و دیری نپایید که دو برادر دیگر نیز در جنگ با جهاندارشاه و ذوالفقار خان جان خود را از دست دادند. از این زمان به بعد، جهاندارشاه بدون رقیب در آگره بر تخت نشست .
نخستین پیامد حکومت
نخستین پیامد روی کار آمدن جهاندارشاه ، زندانی کردن و کشتن امیران و نزدیکان ، عظیم الشأن بود، حتی محمد کریم ، پسر بزرگ عظیم الشأن ، نیز به قتل رسید. در این زمان ، تنها دغدغه جهاندارشاه از جانب فرخ سیر ، دیگر پسر عظیم الشأن ، بود که در بنگال زندگی می کرد. فرخ سیر که مال و لشکری نداشت با حمایت دو برادر دولتمرد سیدتبار، به نامهای حسین علی خان ( فیروز جنگ ) و حسن علی خان ، آماده نبرد با جهاندارشاه شد. هنگامی که جهاندارشاه از پیشروی فرخ سیر به پَتنه آگاه شد، عزالدین ، پسرش ، را با لشکری مجهز به مقابله فرخ سیر فرستاد. نیروهای عزالدین در نزدیکی آگره آماده دفاع شدند، اما عزالدین تاب مقاومت نیاورد و باتوجه به اختلافاتی که از قبل با پدرش داشت ، خزانه را برجانهاد و به آگره گریخت .
جنگ با فرخ سیر
جهاندارشاه با شنیدن این خبر، به قصد مقابله با فرخ سیر از دهلی حرکت کرد. نزدیک قصبه ساموگره ، در نزدیکی آگره ، میان لشکریان جهاندارشاه و فرخ سیر جنگ در گرفت . چون سرداران ایرانی و ترک جهاندارشاه باهم رقابت داشتند و بیش تر امیران لشکر از رفتار و کردار جهاندارشاه ناراضی بودند، در این نبرد فعالانه شرکت نکردند. دشمنی میان ذوالفقارخان وزیراعظم و کوکلتاش خان نیز، که به ناهماهنگی در مدیریت نبرد انجامیده بود، سبب گردید تا جنگی که در آغاز به سود جهاندارشاه بود، به زیان او تمام شود.
← فرار از نبرد
...

پیشنهاد کاربران

بپرس