[ویکی فقه] محمدصالح حائری مازندرانی، متبحر در فلسفه مشاء، فقه و اصول ، کلام و تفسیر و شعر و ادب در قرن چهاردهم می باشد.
او در ۱۲۹۷، و به قولی در ۱۲۹۸، در کربلا متولد شد. اصل وی از بابل مازندران بود، اما به سبب اقامت طولانی اش در سمنان ، سمنانی نیز خوانده شده است. جد اعلایش، شیخ معین الدین قاسمی، از شاگردان علامه مجلسی و از مجتهدان طراز اول عصر خود بود. مادرش دختر ملامحمدیوسف گرگانی (استرآبادی)، مؤلف کتاب های صِیغ العقود و کتاب الرضاع و پدرش، میرزافضل اللّه مجتهد حائری مازندرانی (متوفی ح۱۳۰۵ش)، از فقهای امامیه متولد بابل بود که پس از اتمام تحصیلات مقدماتی نزد سعیدالعلمای مازندرانی ، به نجف رفت و نزد شیخ زین العابدین مازندرانی ، سیدحسین طباطبایی نجفی آل بحرالعلوم، فاضل اردکانی ، شیخ راضی نجفی و سیدحسین کوه کمری درس خواند و از برخی از ایشان اجازه اجتهاد گرفت. سید میرزاهادی خراسانی و سید شهاب الدین مرعشی نجفی از وی اجازه روایت داشته اند. از میرزافضل اللّه آثاری به جا مانده، از جمله کتاب الطهارة، رساله عملیه فضیلةالعباد لذخیرة المعاد، شرح کبیر بر شرایع الاسلام در نُه جلد، الوجیزه فی مناسک الحج، یک دوره اصول در شش جلد، شرح بر ریاض و حاشیه بر رساله های متعدد.
تحصیلات و اساتید
محمدصالح حائری مازندرانی در کربلا ادبیات عرب را نزدملاعلی معروف به سیبویه و ملاعباس معروف به اخفش و فقه و اصول را نزد پدر و برادربزرگش، شیخ علی علامه ، فراگرفت. او، به تصدیق برادرش، در شانزده سالگی مجتهد بود. در ۱۳۱۲، آخوند خراسانی در سفری به کربلا، در پی آشنایی با حائری به استعدادش پی برد و او را با خود به نجف برد. حائری در نجف، در فقه و اصول از شاگردان خاص آخوند خراسانی شد تا جایی که وی در تدوین نهایی کفایةالاصول خود به یادداشت های درسی این شاگرد خود توجه داشت. حائری همچنین در مجلس درس فقه و اصول میرزاحسین بن حاج میرزا خلیل تهرانی ، تنها شاگرد صاحب جواهر که در آن زمان در قید حیات بود، شرکت می کرد. حائری در علوم عقلی شاگرد حاج ملااسماعیل بروجردی حائری ، از استادان حکمت و ریاضی، بود.
فعالیت های مذهبی-علمی- سیاسی
حائری دوازده سال در نجف به تحصیل و تدریس و تألیف پرداخت و اجازات متعددی در اجتهاد و روایت دریافت نمود. در ۱۳۲۴، به ایران آمد و به بابل رفت و به تدریس، وعظ و اقامه جماعت و شعائر دینی پرداخت و از مراجع تقلید گردید. حضور علامه سمنانی در بابل هم زمان بود با دوران تسلط بیگانگان از جمله استعمارگر پیر انگلستان بر سرنوشت ملت مسلمان ایران و رواج بی دینی و ابتذال.از طرفی رضاخان پهلوی، از مخالفان سرسخت اسلام و روحانیت با حمایت دولت انگلستان به سلطنت رسیده بود، و به نام تجدد طلبی برای حذف تدریجی اسلام و بیرون راندن تدریجی روحانیان از مناصب و پست های دولتی، به ویژه مشاغل با اهمیت قضایی، تلاش می کرد. زمزمه های شوم نبرد با اسلام و احکام نورانی آن از هر سو به گوش می رسید.علامه سمنانی نیز با مشاهده اوضاع و احوال به حکم وظیفه دینی و صنفی، ساکت ننشست و شجاعانه وارد مبارزه با استعمار و استبداد شد رضا شاه بر پایی مجالس روضه خوانی را ممنوع کرد اما او هم چون گذشته در گرامی داشت یاد شهدای کربلا مجلس به پا می کرد و با سخنرانی های خود به روشنفکری می پرداخت. وی در یکی از سخنرانی های آتشین خود در مسجد جامع بابل با صراحت گفت: هر کس با قرآن مخالفت کند کافر است اگر چه رضاخان باشد. سخنرانی شدید علامه سمنانی در مسجد بابل سبب دستگیری وی شد. ایشان مدت نه ماه زندانی و سپس به سمنان تبعید شد و در آن جا به تدریس و تألیف و اقامه جماعت پرداخت. منزل وی در بابل و سمنان محل تجمع اهل علم و ادب با گرایش ها و عقاید مختلف بود. جلال الدین همایی ، بدیع الزمان فروزانفر ، نیما یوشیج و محمدتقی جعفری ، از جمله کسانی بودند که با او مراوده داشتند و از او تجلیل کرده اند.
کتابخانه معظم له
...
او در ۱۲۹۷، و به قولی در ۱۲۹۸، در کربلا متولد شد. اصل وی از بابل مازندران بود، اما به سبب اقامت طولانی اش در سمنان ، سمنانی نیز خوانده شده است. جد اعلایش، شیخ معین الدین قاسمی، از شاگردان علامه مجلسی و از مجتهدان طراز اول عصر خود بود. مادرش دختر ملامحمدیوسف گرگانی (استرآبادی)، مؤلف کتاب های صِیغ العقود و کتاب الرضاع و پدرش، میرزافضل اللّه مجتهد حائری مازندرانی (متوفی ح۱۳۰۵ش)، از فقهای امامیه متولد بابل بود که پس از اتمام تحصیلات مقدماتی نزد سعیدالعلمای مازندرانی ، به نجف رفت و نزد شیخ زین العابدین مازندرانی ، سیدحسین طباطبایی نجفی آل بحرالعلوم، فاضل اردکانی ، شیخ راضی نجفی و سیدحسین کوه کمری درس خواند و از برخی از ایشان اجازه اجتهاد گرفت. سید میرزاهادی خراسانی و سید شهاب الدین مرعشی نجفی از وی اجازه روایت داشته اند. از میرزافضل اللّه آثاری به جا مانده، از جمله کتاب الطهارة، رساله عملیه فضیلةالعباد لذخیرة المعاد، شرح کبیر بر شرایع الاسلام در نُه جلد، الوجیزه فی مناسک الحج، یک دوره اصول در شش جلد، شرح بر ریاض و حاشیه بر رساله های متعدد.
تحصیلات و اساتید
محمدصالح حائری مازندرانی در کربلا ادبیات عرب را نزدملاعلی معروف به سیبویه و ملاعباس معروف به اخفش و فقه و اصول را نزد پدر و برادربزرگش، شیخ علی علامه ، فراگرفت. او، به تصدیق برادرش، در شانزده سالگی مجتهد بود. در ۱۳۱۲، آخوند خراسانی در سفری به کربلا، در پی آشنایی با حائری به استعدادش پی برد و او را با خود به نجف برد. حائری در نجف، در فقه و اصول از شاگردان خاص آخوند خراسانی شد تا جایی که وی در تدوین نهایی کفایةالاصول خود به یادداشت های درسی این شاگرد خود توجه داشت. حائری همچنین در مجلس درس فقه و اصول میرزاحسین بن حاج میرزا خلیل تهرانی ، تنها شاگرد صاحب جواهر که در آن زمان در قید حیات بود، شرکت می کرد. حائری در علوم عقلی شاگرد حاج ملااسماعیل بروجردی حائری ، از استادان حکمت و ریاضی، بود.
فعالیت های مذهبی-علمی- سیاسی
حائری دوازده سال در نجف به تحصیل و تدریس و تألیف پرداخت و اجازات متعددی در اجتهاد و روایت دریافت نمود. در ۱۳۲۴، به ایران آمد و به بابل رفت و به تدریس، وعظ و اقامه جماعت و شعائر دینی پرداخت و از مراجع تقلید گردید. حضور علامه سمنانی در بابل هم زمان بود با دوران تسلط بیگانگان از جمله استعمارگر پیر انگلستان بر سرنوشت ملت مسلمان ایران و رواج بی دینی و ابتذال.از طرفی رضاخان پهلوی، از مخالفان سرسخت اسلام و روحانیت با حمایت دولت انگلستان به سلطنت رسیده بود، و به نام تجدد طلبی برای حذف تدریجی اسلام و بیرون راندن تدریجی روحانیان از مناصب و پست های دولتی، به ویژه مشاغل با اهمیت قضایی، تلاش می کرد. زمزمه های شوم نبرد با اسلام و احکام نورانی آن از هر سو به گوش می رسید.علامه سمنانی نیز با مشاهده اوضاع و احوال به حکم وظیفه دینی و صنفی، ساکت ننشست و شجاعانه وارد مبارزه با استعمار و استبداد شد رضا شاه بر پایی مجالس روضه خوانی را ممنوع کرد اما او هم چون گذشته در گرامی داشت یاد شهدای کربلا مجلس به پا می کرد و با سخنرانی های خود به روشنفکری می پرداخت. وی در یکی از سخنرانی های آتشین خود در مسجد جامع بابل با صراحت گفت: هر کس با قرآن مخالفت کند کافر است اگر چه رضاخان باشد. سخنرانی شدید علامه سمنانی در مسجد بابل سبب دستگیری وی شد. ایشان مدت نه ماه زندانی و سپس به سمنان تبعید شد و در آن جا به تدریس و تألیف و اقامه جماعت پرداخت. منزل وی در بابل و سمنان محل تجمع اهل علم و ادب با گرایش ها و عقاید مختلف بود. جلال الدین همایی ، بدیع الزمان فروزانفر ، نیما یوشیج و محمدتقی جعفری ، از جمله کسانی بودند که با او مراوده داشتند و از او تجلیل کرده اند.
کتابخانه معظم له
...
wikifeqh: ملامحمدصالح_مازندرانی
[ویکی شیعه] محمدصالح حائری مازندرانی (۱۲۹۸/۱۲۹۷ق ـ ۱۳۹۱ق) معروف به علامه سمنانی از علمای شیعی متبحر در فلسفه مشاء، فقه، اصول، کلام، تفسیر و شعر و ادب در قرن چهاردهم بود. او در دوران تسلط بیگانگان، با مشاهده اوضاع و احوال کشور، به حکم وظیفه دینی و صنفی، ساکت ننشست و به مبارزه با استعمار و استبداد پرداخت. حائری در مسجد جامع بابل بر علیه رضاخان سخنرانی کرد و این کار سبب دستگیری وی شد. او مدت نه ماه زندانی و سپس به سمنان تبعید شد.
محمدصالح حائری در ۱۲۹۷ق/۱۲۵۸ش و به قولی در ۲۸ رجب ۱۲۹۸ق، در کربلا متولد شد. اصل وی از بابل مازندران بود، اما به سبب اقامت طولانی اش در سمنان، سمنانی نیز خوانده شده است.
پدرش، میرزافضل اللّه مجتهد حائری مازندرانی (متوفی ح۱۳۰۵ش) ، از فقهای امامیه متولد بابل بود که پس از تحصیلات مقدماتی در بابل به نجف هجرت کرد. جد محمدصالح، شیخ معین الدین قاسمی، از شاگردان علامه مجلسی و از مجتهدان طراز اول عصر خود بود. محمدصالح حائری مازندرانی در ۲۱ دی ماه ۱۳۵۰ش/۱۳۹۱ق در سمنان درگذشت و در حرم امام رضا (ع) به خاک سپرده شد.
محمدصالح حائری در ۱۲۹۷ق/۱۲۵۸ش و به قولی در ۲۸ رجب ۱۲۹۸ق، در کربلا متولد شد. اصل وی از بابل مازندران بود، اما به سبب اقامت طولانی اش در سمنان، سمنانی نیز خوانده شده است.
پدرش، میرزافضل اللّه مجتهد حائری مازندرانی (متوفی ح۱۳۰۵ش) ، از فقهای امامیه متولد بابل بود که پس از تحصیلات مقدماتی در بابل به نجف هجرت کرد. جد محمدصالح، شیخ معین الدین قاسمی، از شاگردان علامه مجلسی و از مجتهدان طراز اول عصر خود بود. محمدصالح حائری مازندرانی در ۲۱ دی ماه ۱۳۵۰ش/۱۳۹۱ق در سمنان درگذشت و در حرم امام رضا (ع) به خاک سپرده شد.
wikishia: محمدصالح_حائری_مازندرانی