[ویکی فقه] محمد و تزکیه مردم (قرآن). پیامبر صلی الله علیه و آله وسلّم موظف به آموزش و تعلیم افراد خواهان اصلاح و تزکیه نفس بوده اند و در مورد اصلاح و تزکیه افراد خودکامه و گریزان از اصلاح و تزکیه مسئو لیتی نداشتند.
پیامبر صلی الله علیه و آله وسلّم موظف به آموزش و تعلیم افراد خواهان اصلاح و تزکیه نفس بوده اند: «عبس وتولی• ان جاءه الاعمی• وما یدریک لعله یزکی»چهره درهم کشید و روی برتافت! • از اینکه نابینایی به سراغ او آمده بود• تو چه می دانی شاید او پاکی و تقوی پیشه کند؟. این آیات اجمالا نشان می دهد که خداوند کسی را در آنها مورد عتاب قرار داده به خاطر اینکه فرد یا افراد غنی و ثروتمندی را بر نابینای حقطلبی مقدم داشته است، اما این شخص مورد عتاب کیست؟ در آن اختلاف نظر است:
شأن نزول اول آیه شریفه
مشهور در میان مفسران عامه و خاصه این است که: عده ای از سران قریش مانند عتبة بن ربیعه ، ابوجهل ، عباس بن عبد المطلب ، و جمعی دیگر، خدمت پیامبر صلی الله علیه و آله وسلّم بودند و پیامبر مشغول تبلیغ و دعوت آنها به سوی اسلام بود و امید داشت که این سخنان در دل آنها مؤثر شود (و مسلما اگر اینگونه افراد اسلام را می پذیرفتند گروه دیگری را به اسلام می کشاندند و هم کارشکنیهای آنها از میان می رفت و از هر دو جهت به نفع اسلام بود) در این میان عبدالله بن ام مکتوم که مرد نابینا و ظاهرا فقیری بود وارد مجلس شد، و از پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلّم تقاضا کرد آیاتی از قرآن را برای او بخواند و به او تعلیم دهد، و پیوسته سخن خود را تکرار می کرد و آرام نمی گرفت، زیرا دقیقا متوجه نبود که پیامبر صلی الله علیه و آله وسلّم با چه کسانی مشغول صحبت است.او آنقدر کلام پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلّم را قطع کرد که حضرت صلی الله علیه و آله وسلّم ناراحت شد، و آثار ناخشنودی در چهره مبارکش نمایان گشت و در دل گفت : این سران عرب پیش خود می گویند پیروان محمد صلی الله علیه و آله وسلّم نابینایان و بردگانند، و لذا رو از عبدالله برگرداند، و به سخنانش با آن گروه ادامه داد!! در این هنگام آیات فوق نازل شد (و در این باره پیامبر صلی الله علیه و آله وسلّم را مورد عتاب قرار داد) رسول صلی الله علیه و آله وسلّم بعد از این ماجرا عبدالله را پیوسته گرامی می داشت، و هنگامی که او را می دید می فرمود: مرحبا بمن عاتبنی فیه ربی : مرحبا به کسی که پروردگارم به خاطر او مرا مورد عتاب قرار داد و سپس به او می فرمود: آیا حاجتی داری آنرا انجام دهم؟ و پیامبر صلی الله علیه و آله وسلّم دو بار او را در غزوات اسلامی در مدینه جانشین خویش قرار داد.
شأن نزول دوم آیه شریفه
شأن نزول دومی که برای آیات فوق نقل شده این است که این آیات درباره مردی از بنی امیه نازل شده که نزد پیامبر نشسته بود، در همان حال عبدالله بن ام مکتوم وارد شد، هنگامی که چشمش به عبدالله افتاد خود را جمع کرد، مثل اینکه می ترسید آلوده شود و قیافه درهم کشیده و صورت خود را برگردانید، خداوند در آیات فوق عمل او را نقل کرده، و مورد ملامت و سرزنش قرار داده است، این شأن نزول در حدیثی از امام صادق علیه السلام نقل شده است. محقق بزرگ شیعه مرحوم سید مرتضی این شأن نزول را پذیرفته است.البته در آیه چیزی که صریحا دلالت کند که منظور شخص پیامبر صلی الله علیه و آله وسلّم است وجود ندارد تنها چیزی که می تواند قرینه ای بر این معنی باشد خطابهایی است که از آیات ۸ تا ۱۰ این سوره آمده که می گوید: کسی که پیوسته (برای شنیدن آیات خدا) به سرعت سراغ تو می آید، و از خدا می ترسد، تو از او غافل می شوی! این چیزی است که بهتر از هر کس در مورد پیامبر صلی الله علیه و آله وسلّم می تواند صادق باشد.
سخن سید مرتضی در شأن نزول آیه
...
پیامبر صلی الله علیه و آله وسلّم موظف به آموزش و تعلیم افراد خواهان اصلاح و تزکیه نفس بوده اند: «عبس وتولی• ان جاءه الاعمی• وما یدریک لعله یزکی»چهره درهم کشید و روی برتافت! • از اینکه نابینایی به سراغ او آمده بود• تو چه می دانی شاید او پاکی و تقوی پیشه کند؟. این آیات اجمالا نشان می دهد که خداوند کسی را در آنها مورد عتاب قرار داده به خاطر اینکه فرد یا افراد غنی و ثروتمندی را بر نابینای حقطلبی مقدم داشته است، اما این شخص مورد عتاب کیست؟ در آن اختلاف نظر است:
شأن نزول اول آیه شریفه
مشهور در میان مفسران عامه و خاصه این است که: عده ای از سران قریش مانند عتبة بن ربیعه ، ابوجهل ، عباس بن عبد المطلب ، و جمعی دیگر، خدمت پیامبر صلی الله علیه و آله وسلّم بودند و پیامبر مشغول تبلیغ و دعوت آنها به سوی اسلام بود و امید داشت که این سخنان در دل آنها مؤثر شود (و مسلما اگر اینگونه افراد اسلام را می پذیرفتند گروه دیگری را به اسلام می کشاندند و هم کارشکنیهای آنها از میان می رفت و از هر دو جهت به نفع اسلام بود) در این میان عبدالله بن ام مکتوم که مرد نابینا و ظاهرا فقیری بود وارد مجلس شد، و از پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلّم تقاضا کرد آیاتی از قرآن را برای او بخواند و به او تعلیم دهد، و پیوسته سخن خود را تکرار می کرد و آرام نمی گرفت، زیرا دقیقا متوجه نبود که پیامبر صلی الله علیه و آله وسلّم با چه کسانی مشغول صحبت است.او آنقدر کلام پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلّم را قطع کرد که حضرت صلی الله علیه و آله وسلّم ناراحت شد، و آثار ناخشنودی در چهره مبارکش نمایان گشت و در دل گفت : این سران عرب پیش خود می گویند پیروان محمد صلی الله علیه و آله وسلّم نابینایان و بردگانند، و لذا رو از عبدالله برگرداند، و به سخنانش با آن گروه ادامه داد!! در این هنگام آیات فوق نازل شد (و در این باره پیامبر صلی الله علیه و آله وسلّم را مورد عتاب قرار داد) رسول صلی الله علیه و آله وسلّم بعد از این ماجرا عبدالله را پیوسته گرامی می داشت، و هنگامی که او را می دید می فرمود: مرحبا بمن عاتبنی فیه ربی : مرحبا به کسی که پروردگارم به خاطر او مرا مورد عتاب قرار داد و سپس به او می فرمود: آیا حاجتی داری آنرا انجام دهم؟ و پیامبر صلی الله علیه و آله وسلّم دو بار او را در غزوات اسلامی در مدینه جانشین خویش قرار داد.
شأن نزول دوم آیه شریفه
شأن نزول دومی که برای آیات فوق نقل شده این است که این آیات درباره مردی از بنی امیه نازل شده که نزد پیامبر نشسته بود، در همان حال عبدالله بن ام مکتوم وارد شد، هنگامی که چشمش به عبدالله افتاد خود را جمع کرد، مثل اینکه می ترسید آلوده شود و قیافه درهم کشیده و صورت خود را برگردانید، خداوند در آیات فوق عمل او را نقل کرده، و مورد ملامت و سرزنش قرار داده است، این شأن نزول در حدیثی از امام صادق علیه السلام نقل شده است. محقق بزرگ شیعه مرحوم سید مرتضی این شأن نزول را پذیرفته است.البته در آیه چیزی که صریحا دلالت کند که منظور شخص پیامبر صلی الله علیه و آله وسلّم است وجود ندارد تنها چیزی که می تواند قرینه ای بر این معنی باشد خطابهایی است که از آیات ۸ تا ۱۰ این سوره آمده که می گوید: کسی که پیوسته (برای شنیدن آیات خدا) به سرعت سراغ تو می آید، و از خدا می ترسد، تو از او غافل می شوی! این چیزی است که بهتر از هر کس در مورد پیامبر صلی الله علیه و آله وسلّم می تواند صادق باشد.
سخن سید مرتضی در شأن نزول آیه
...
wikifeqh: محمد_و_تزکیه_مردم_(قرآن)