محمد مسعود
فرهنگ اسم ها
معنی: ترکیب دو اسم محمد و مسعود ( ستوده و نیک بخت )، از نام های مرکب، ا محمّد و مسعود
برچسب ها: اسم، اسم با م، اسم پسر، اسم عربی، اسم مذهبی و قرآنی
پیشنهاد کاربران
محمد مسعود با نام مستعار «م. دهاتی» ( متولد ۱۲۸۰، قم – درگذشته ۲۳ بهمن ۱۳۲۶، تهران ) روزنامه نگار و رمان نویس ایرانی و مدیر روزنامه مرد امروز بود. وی که فارغ التحصیل روزنامه نگاری از بلژیک بود، کار مطبوعاتی خود را از روزنامه اطلاعات آغاز کرد و با بسیاری از نشریات مانند روزنامه باختر همکاری داشت.
... [مشاهده متن کامل]
محمد مسعود در سال ۱۲۸۰ ش در شهر قم چشم به جهان گشود. پدرش میرزاعبدالله مردی پیشه ور و روشنفکر و هوادار نهضت مشروطه و پدربزرگش آخوند ملا محمد قمی بود. وی پس از اتمام تحصیلات دبستانی به منظور کسب علوم قدیم و دینی با خواندن جامع المقدمات، تحصیلات خود را در یکی از حوزه های علمیه قم ادامه داد پس از آن در سال ۱۳۱۱ ه. ش جهت امرارمعاش به تهران رفت و در بازار مشغول به کار شد. پس از شهریور ۱۳۲۰ و برقراری آزادی نسبی، با اخذ امتیاز روزنامه ای شروع به روزنامه نگاری کرد. وی ابتدا می خواست به یاد علی اکبر داور که موجبات عزیمتش به فرنگ را فراهم ساخته بود و خود روزنامه نگاری قدیمی بود که روزنامه ای به نام «مرد آزاد» منتشر می ساخت، تقاضای صدور این نام را برای خود کند که طبق قانون مطبوعات امکان نداشت. وی سپس نام «مرد امروز» را برگزید تا سرانجام در اوایل سال ۱۳۲۱ امتیاز آن به نامش صادر شد. وی زبان تلخی برای انتقاد داشت و همین امر باعث شد که مدت ها روزنامهٔ وی توقیف شود و مورد پیگرد قانونی قرار گیرد. وی در روزنامه مرد امروز مورخه ۲۵ مرداد ۱۳۲۶ در مقالهٔ اعتراض آمیزی برای اعدام احمد قوام ( قوام السلطنه ) یک میلیون ریال جایزه تعیین کرده بود. سرانجام در ۲۳ بهمن همان سال در خیابان اکباتان تهران هنگام خروج از چاپخانه به ضرب گلوله کشته شد. بعد از ترور، نشریات حزب توده قتل وی را به شدت زیر سؤال بردند و روزنامه مردم در شماره ۲۷۵، آن را «ترور فجیع» نامید و نوشت:
«محمد مسعود… به دست تروریست های ماهری که وسائل قتل نامبرده را با نقشه منظم و پیش بینی شده ای تهیه دیده بودند، کشته شد… ترور مدیر یک روزنامه هنگامی که دشمنان آزادی ایران برای ایجاد یک دیکتاتوری راه را هموار می کنند نمی تواند تنها جنبه فردی داشته باشد بلکه عملی است که دامنه وسیع اجتماعی دارد و هر فرد یا جمعیتی که به اجتماع ایران علاقه دارد باید اهمیت این اقدام زشت را درک کند… کشتن یک مدیر روزنامه ( فقط ) برای ایجاد وحشت و رعب ( است ) . . . ترور برای منظور سیاسی و برای از میان برداشتن آزادی قلم، طلیعه ایجاد حکومت دیکتاتوری و قلدری است…»
... [مشاهده متن کامل]
محمد مسعود در سال ۱۲۸۰ ش در شهر قم چشم به جهان گشود. پدرش میرزاعبدالله مردی پیشه ور و روشنفکر و هوادار نهضت مشروطه و پدربزرگش آخوند ملا محمد قمی بود. وی پس از اتمام تحصیلات دبستانی به منظور کسب علوم قدیم و دینی با خواندن جامع المقدمات، تحصیلات خود را در یکی از حوزه های علمیه قم ادامه داد پس از آن در سال ۱۳۱۱ ه. ش جهت امرارمعاش به تهران رفت و در بازار مشغول به کار شد. پس از شهریور ۱۳۲۰ و برقراری آزادی نسبی، با اخذ امتیاز روزنامه ای شروع به روزنامه نگاری کرد. وی ابتدا می خواست به یاد علی اکبر داور که موجبات عزیمتش به فرنگ را فراهم ساخته بود و خود روزنامه نگاری قدیمی بود که روزنامه ای به نام «مرد آزاد» منتشر می ساخت، تقاضای صدور این نام را برای خود کند که طبق قانون مطبوعات امکان نداشت. وی سپس نام «مرد امروز» را برگزید تا سرانجام در اوایل سال ۱۳۲۱ امتیاز آن به نامش صادر شد. وی زبان تلخی برای انتقاد داشت و همین امر باعث شد که مدت ها روزنامهٔ وی توقیف شود و مورد پیگرد قانونی قرار گیرد. وی در روزنامه مرد امروز مورخه ۲۵ مرداد ۱۳۲۶ در مقالهٔ اعتراض آمیزی برای اعدام احمد قوام ( قوام السلطنه ) یک میلیون ریال جایزه تعیین کرده بود. سرانجام در ۲۳ بهمن همان سال در خیابان اکباتان تهران هنگام خروج از چاپخانه به ضرب گلوله کشته شد. بعد از ترور، نشریات حزب توده قتل وی را به شدت زیر سؤال بردند و روزنامه مردم در شماره ۲۷۵، آن را «ترور فجیع» نامید و نوشت:
«محمد مسعود… به دست تروریست های ماهری که وسائل قتل نامبرده را با نقشه منظم و پیش بینی شده ای تهیه دیده بودند، کشته شد… ترور مدیر یک روزنامه هنگامی که دشمنان آزادی ایران برای ایجاد یک دیکتاتوری راه را هموار می کنند نمی تواند تنها جنبه فردی داشته باشد بلکه عملی است که دامنه وسیع اجتماعی دارد و هر فرد یا جمعیتی که به اجتماع ایران علاقه دارد باید اهمیت این اقدام زشت را درک کند… کشتن یک مدیر روزنامه ( فقط ) برای ایجاد وحشت و رعب ( است ) . . . ترور برای منظور سیاسی و برای از میان برداشتن آزادی قلم، طلیعه ایجاد حکومت دیکتاتوری و قلدری است…»