محمد زمان
فرهنگ اسم ها
معنی: ترکیب دو اسم محمد و زمان ( ستوده و روزگار )، از نام های مرکب، ا محمّد و زمان
برچسب ها: اسم، اسم با م، اسم پسر، اسم عربی، اسم مذهبی و قرآنی
دانشنامه آزاد فارسی
محمّد زمان (قم ح ۱۰۴۹ـ ح ۱۱۲۰ق)
قربانی حضرت اسماعیل به دست ابراهیم خلیل الله، اثر محمدزمان
(نام کامل: محمد زمان بن حاج یوسف قمی) نقاش، تصویرساز و قلمدان نگار ایرانی. هنرمندی نوآور و پیشتاز بود، که در تاریخ نقاشی ایران تحول ایجاد کرد. با تلفیق اسلوب اروپایی و عناصر نقاشی سنتّی ایرانی، به شیوه ای جدید در طبیعت پردازی دست یافت: خلق نوعی ژرفانمایی در کنار فضاهای نقاشی ایرانی. در قم و سپس در اصفهان، احتمالاً نزد استادانی همچون شیخ عباسی و معین مصوّر، هنر آموخت. پدرش، حاج یوسف قمی، از خانواده ای هنرپرور و هنردوست بود. محمدزمان در زمان سه پادشاه صفوی ـ شاه عباس دوم، شاه سلیمان، و شاه سلطان حسین ـ می زیست و آثار خود را با رقم های «صاحب الزمان»، «محمدزمان»، و یا «زمان» امضا می کرد. دو فرزندش، محمدعلی و محمدیوسف، نیز همچون پدر به نقاشی روآوردند و از دستاوردهای وی بسیار بهره بردند. دربارۀ زندگی محمدزمان، روایت های مختلفی نقل شده است، برخی نوشته اند که از زمان شاه عباس دوم و به فرمان او برای آموزش هنر به ایتالیا فرستاده شد و در آن جا علاوه بر آشنایی با فرهنگ و هنر اروپا، تحت تأثیر مسیحیت قرار گرفت و دین خود را نیز تغییر داد و بر خود نام پائولو گذاشت؛ اما در بازگشت به ایران از بیم شاه به دربار گورکانی هند پناه برد، و پس از مدتی به ایران آمد و در دربار به هنرآفرینی پرداخت (در حال حاضر این گمان تقریباً مردود شمرده شده است). براساس نوشته های کریم زاده تبریزی، محقّق و هنرشناس ایرانی، محمدزمان هرگز به ایتالیا نرفت و مسیحی نشد؛ بلکه در دربار شاه عباس دوم در اصفهان، نزد شماری از نقاشان اروپایی ازجمله آنژل، فیلیپ، لوکارد، جان لوکاس هلت، و جوست لامپ، با هنر غربی و به ویژه اصول ژرف نمایی آشنا شد، و با نسخه برداری از روی باسمه ها و آثار دینی و مسیحی، و برخی از آثار هنری که در آن زمان به دربار راه داشتند، به شیوۀ خاص خود دست یافت. آثار محمدزمان برداشتی ناقص و سطحی از آثار هنرمندان دوران رنسانس است که در کنار برخی عوامل ایرانی و هندی تجلّی یافته اند. در نقاشی های او، علم اصولی هندسۀ مناظر و مرایا، سایه و نورپردازی، و ارتباط اصولی حاکم بین فرم و فضا، به سانِ نقاشی های رنسانسی دیده نمی شود. پوشش زمین، و ترسیم پیکره ها، چهره ها، و حتی حیوانات و گیاهان، با نگارگری گورکانی قرابت بسیار دارد. در حقیقت آثار محمدزمان تلفیقی است از نظام زیبایی شناسی مکتب اصفهان، با عوامل و عناصر غیرایرانی. محمّدزمان سنتّی را پدید آورد که با اسلوب نگارگری پیشین مغایرت داشت، و از این رو، دستاوردهایش تحولی جدید در نقاشی ایران محسوب می شود. محمّدزمان به قلمدان نگاری هم پرداخت، و از نخستین نقاشانی بود که نقش گل و مرغ را در هنرآفرید، و در آن بسیار مهارت داشت. به تصویر درآوردن درختان تنومند، ابرهای پنبه ای، تپّه های سنگی و درختان شکسته، از مشخصات نقاشی های اوست. از او آثار بسیاری برجا مانده است، که ازجمله عبارت اند از خودکشی فرهاد (۱۰۸۷ق)؛ معاشقۀ خسرو و کنیزک (۱۰۸۷ق)، تصاویری از خمسۀ طهماسبی (۱۰۸۶ق، کتابخانۀ بریتانیا)، سه مجلس مصوّر از شاهنامه، شامل رزم سام، رستم با لباس جنگ، و دیدار سیاوش (۱۱۰۷ق، موزۀ متروپولیتن نیویورک)، نزول روح القدس بر مسیح (۱۰۹۴ق موزۀ ارمیتاژ، سن پترزبورگ)، استحمام پادشاه در حمام (۱۰۸۸ق)، و چندین قلمدان نگاری، ازجمله تصویر شکارچیان (۱۱۰۹ق) و سوارکاران (۱۱۱۰ق).
قربانی حضرت اسماعیل به دست ابراهیم خلیل الله، اثر محمدزمان
(نام کامل: محمد زمان بن حاج یوسف قمی) نقاش، تصویرساز و قلمدان نگار ایرانی. هنرمندی نوآور و پیشتاز بود، که در تاریخ نقاشی ایران تحول ایجاد کرد. با تلفیق اسلوب اروپایی و عناصر نقاشی سنتّی ایرانی، به شیوه ای جدید در طبیعت پردازی دست یافت: خلق نوعی ژرفانمایی در کنار فضاهای نقاشی ایرانی. در قم و سپس در اصفهان، احتمالاً نزد استادانی همچون شیخ عباسی و معین مصوّر، هنر آموخت. پدرش، حاج یوسف قمی، از خانواده ای هنرپرور و هنردوست بود. محمدزمان در زمان سه پادشاه صفوی ـ شاه عباس دوم، شاه سلیمان، و شاه سلطان حسین ـ می زیست و آثار خود را با رقم های «صاحب الزمان»، «محمدزمان»، و یا «زمان» امضا می کرد. دو فرزندش، محمدعلی و محمدیوسف، نیز همچون پدر به نقاشی روآوردند و از دستاوردهای وی بسیار بهره بردند. دربارۀ زندگی محمدزمان، روایت های مختلفی نقل شده است، برخی نوشته اند که از زمان شاه عباس دوم و به فرمان او برای آموزش هنر به ایتالیا فرستاده شد و در آن جا علاوه بر آشنایی با فرهنگ و هنر اروپا، تحت تأثیر مسیحیت قرار گرفت و دین خود را نیز تغییر داد و بر خود نام پائولو گذاشت؛ اما در بازگشت به ایران از بیم شاه به دربار گورکانی هند پناه برد، و پس از مدتی به ایران آمد و در دربار به هنرآفرینی پرداخت (در حال حاضر این گمان تقریباً مردود شمرده شده است). براساس نوشته های کریم زاده تبریزی، محقّق و هنرشناس ایرانی، محمدزمان هرگز به ایتالیا نرفت و مسیحی نشد؛ بلکه در دربار شاه عباس دوم در اصفهان، نزد شماری از نقاشان اروپایی ازجمله آنژل، فیلیپ، لوکارد، جان لوکاس هلت، و جوست لامپ، با هنر غربی و به ویژه اصول ژرف نمایی آشنا شد، و با نسخه برداری از روی باسمه ها و آثار دینی و مسیحی، و برخی از آثار هنری که در آن زمان به دربار راه داشتند، به شیوۀ خاص خود دست یافت. آثار محمدزمان برداشتی ناقص و سطحی از آثار هنرمندان دوران رنسانس است که در کنار برخی عوامل ایرانی و هندی تجلّی یافته اند. در نقاشی های او، علم اصولی هندسۀ مناظر و مرایا، سایه و نورپردازی، و ارتباط اصولی حاکم بین فرم و فضا، به سانِ نقاشی های رنسانسی دیده نمی شود. پوشش زمین، و ترسیم پیکره ها، چهره ها، و حتی حیوانات و گیاهان، با نگارگری گورکانی قرابت بسیار دارد. در حقیقت آثار محمدزمان تلفیقی است از نظام زیبایی شناسی مکتب اصفهان، با عوامل و عناصر غیرایرانی. محمّدزمان سنتّی را پدید آورد که با اسلوب نگارگری پیشین مغایرت داشت، و از این رو، دستاوردهایش تحولی جدید در نقاشی ایران محسوب می شود. محمّدزمان به قلمدان نگاری هم پرداخت، و از نخستین نقاشانی بود که نقش گل و مرغ را در هنرآفرید، و در آن بسیار مهارت داشت. به تصویر درآوردن درختان تنومند، ابرهای پنبه ای، تپّه های سنگی و درختان شکسته، از مشخصات نقاشی های اوست. از او آثار بسیاری برجا مانده است، که ازجمله عبارت اند از خودکشی فرهاد (۱۰۸۷ق)؛ معاشقۀ خسرو و کنیزک (۱۰۸۷ق)، تصاویری از خمسۀ طهماسبی (۱۰۸۶ق، کتابخانۀ بریتانیا)، سه مجلس مصوّر از شاهنامه، شامل رزم سام، رستم با لباس جنگ، و دیدار سیاوش (۱۱۰۷ق، موزۀ متروپولیتن نیویورک)، نزول روح القدس بر مسیح (۱۰۹۴ق موزۀ ارمیتاژ، سن پترزبورگ)، استحمام پادشاه در حمام (۱۰۸۸ق)، و چندین قلمدان نگاری، ازجمله تصویر شکارچیان (۱۱۰۹ق) و سوارکاران (۱۱۱۰ق).
wikijoo: محمد_زمان_(قم_ح_۱۰۴۹ـ_ح_۱۱۲۰ق)
پیشنهاد کاربران
محمد زمان یا «محمد زمان بن حاجی یوسف قمی» نقاش و مترجم ایرانی اواخر دورهٔ صفویه بود. سال های فعالیت وی حدود ۱۶۵۰ تا ۱۶۹۴ یا تا ۱۷۰۱ میلادی است.
وی هم عصر سه تن از شاهان صفوی، یعنی شاه عباس دوم، شاه سلیمان و شاه سلطان حسین می زیست. شهرت اش به خاطر کپی یا تقلیدهای آزادانه از گراورهای فرنگی ( اروپایی ) و همچنین نقش موثرش در ترویج فرنگی سازی نگارگری ایرانی است، که او به همراه علی قلی جبه دار، نمایندگان برجستهٔ این سبک در نیمهٔ دوم قرن هفده میلادی در ایران بودند.
... [مشاهده متن کامل]
علی رغم تحقیقات بسیار، داستان زندگی محمدزمان همچنان در پرده ای از ابهام پوشیده است. بر پایهٔ برخی از گمانه زنی ها که عموماً توسط محققین غربی صورت گرفته، محمدزمان در رأس یک هیئت که توسط شاه عباس دوم به جهت یادگیری نقاشی اروپایی به ایتالیا فرستاده شده، و در آنجا مشابه چند تن دیگر از همراهان اش مسیحی شده، و به «پائولو زمان» تغییر نام داده، سپس به هند کوچیده، چندی را در آنجا گذارنده، پس از آن به ایران بازگشته، توبه کرده و در دربار مشغول به کار شده است. به نظر می رسد که بخشی از این داستان مربوط به یکی از اشراف هم نام وی در اصفهان باشد که حدود سال ۱۶۴۰ قبل از مهاجرت به هند به مذهب کاتولیک گرویده است. در حالی که محمدزمان نقاش، به گواه آثارش یک مسلمان شیعه است.
ایوانف به نقل از مانویچی که ادعا کرده محمدزمان در ایتالیا تحصیل کرده و از اصل نقاشی های اروپایی اقتباس نموده است می نویسد: محمدزمان در سال ۱۰۸۶ قمری یا ۱۶۷۵ میلادی در مقام هنرمندی زبده در قصر سلطنتی اشرف در مازندران کار می کرده و کمی بعد به اصفهان آمده است. اما به جز ادعای مانویچی که اکثر پژوهشگران به آن استناد کرده اند و نیز موضوعات مرتبط با مسیحیت که محمدزمان تصویر کرده، سند دیگری مبنی بر سفرش به اروپا و تغییر کیش به مسیحیت ارائه نشده است. ایوانف همچنین با رد نظرات کارشناسانی که به سفرهای محمدزمان به هند و ایتالیا نظر دارند، می گوید:امروزه با صراحت باید پذیرفت که سفرهای ایتالیایی و هندی محمدزمان بن حاجی یوسف قمی افسانه ای بیش نیست». و به قول ابوالعلاء سودآور، محمدزمان به سبک سنتی ایرانی تعلیم دیده و احتمالاً زیر نفوذ تعلیمات دو نقاش پیش از خود، یعنی بهرام سفره کش و شیخ عباسی بوده و هرگز به سبک اروپایی تعلیم ندیده است.
وی هم عصر سه تن از شاهان صفوی، یعنی شاه عباس دوم، شاه سلیمان و شاه سلطان حسین می زیست. شهرت اش به خاطر کپی یا تقلیدهای آزادانه از گراورهای فرنگی ( اروپایی ) و همچنین نقش موثرش در ترویج فرنگی سازی نگارگری ایرانی است، که او به همراه علی قلی جبه دار، نمایندگان برجستهٔ این سبک در نیمهٔ دوم قرن هفده میلادی در ایران بودند.
... [مشاهده متن کامل]
علی رغم تحقیقات بسیار، داستان زندگی محمدزمان همچنان در پرده ای از ابهام پوشیده است. بر پایهٔ برخی از گمانه زنی ها که عموماً توسط محققین غربی صورت گرفته، محمدزمان در رأس یک هیئت که توسط شاه عباس دوم به جهت یادگیری نقاشی اروپایی به ایتالیا فرستاده شده، و در آنجا مشابه چند تن دیگر از همراهان اش مسیحی شده، و به «پائولو زمان» تغییر نام داده، سپس به هند کوچیده، چندی را در آنجا گذارنده، پس از آن به ایران بازگشته، توبه کرده و در دربار مشغول به کار شده است. به نظر می رسد که بخشی از این داستان مربوط به یکی از اشراف هم نام وی در اصفهان باشد که حدود سال ۱۶۴۰ قبل از مهاجرت به هند به مذهب کاتولیک گرویده است. در حالی که محمدزمان نقاش، به گواه آثارش یک مسلمان شیعه است.
ایوانف به نقل از مانویچی که ادعا کرده محمدزمان در ایتالیا تحصیل کرده و از اصل نقاشی های اروپایی اقتباس نموده است می نویسد: محمدزمان در سال ۱۰۸۶ قمری یا ۱۶۷۵ میلادی در مقام هنرمندی زبده در قصر سلطنتی اشرف در مازندران کار می کرده و کمی بعد به اصفهان آمده است. اما به جز ادعای مانویچی که اکثر پژوهشگران به آن استناد کرده اند و نیز موضوعات مرتبط با مسیحیت که محمدزمان تصویر کرده، سند دیگری مبنی بر سفرش به اروپا و تغییر کیش به مسیحیت ارائه نشده است. ایوانف همچنین با رد نظرات کارشناسانی که به سفرهای محمدزمان به هند و ایتالیا نظر دارند، می گوید:امروزه با صراحت باید پذیرفت که سفرهای ایتالیایی و هندی محمدزمان بن حاجی یوسف قمی افسانه ای بیش نیست». و به قول ابوالعلاء سودآور، محمدزمان به سبک سنتی ایرانی تعلیم دیده و احتمالاً زیر نفوذ تعلیمات دو نقاش پیش از خود، یعنی بهرام سفره کش و شیخ عباسی بوده و هرگز به سبک اروپایی تعلیم ندیده است.