محمد حسین نجفی کلباسی

دانشنامه اسلامی

[ویکی اهل البیت] پدرش محمدرضا (متوفای 1366 ه.ق) فرزند حاج شیخ محمدعلی، فرزند آیت الله محمدجعفر کلباسی (1219-1292 ق) صاحب «کتاب الحدود» و «کتاب الدیات»، فرزند دانشور معروف حاج شیخ محمدابراهیم کرباسی(*) (1180-1261 ق)، معاصر فتحعلی شاه قاجار، صاحب «اشارات الاصول» و «شوارع الهدایة الی شرح الکفایة» - محقق سبزواری، «نخبه»، «مناسک حج» و «منهاج الهدایة»، از مفاخر عالم تشیع است که صاحب روضات الجنات ترجمه او را نگاشته و بزرگانی چون ابوالمعالی کلباسی - عموی پدر وی - استاد آیت الله العظمی بروجردی بوده و فرزند وی، علامه ابوالمهدی کلباسی، مؤلف کتاب «بدرالتمام» از اساتید آیت الله مرعشی نجفی، همه از این خاندان بوده اند.
خاندان کرباسی اهل علم و فضل، دارای شأن و اعتبار، از علمای بزرگ اصفهان و مروجین شرع مقدس بوده اند، که نسب خود را به مالک اشتر می رسانند. آن ها به خاطر کمالات معنوی و تقدم در علوم اسلامی، در اصفهان دارای عظمت و جلالت ویژه ای هستند. اما در اواخر قرن 13 ه.ق، به خاطر کسب علم از اصفهان به نجف اشرف هجرت کردند. و در نجف دارای مکانت علمی خاص و شأنی ویژه شدند و با خاندان صاحب جواهر وصلت کردند و بعدها نسبت فامیلی بین آن ها بیشتر شد. این خاندان معروف به علم و تقوا، از مردم اصیل اصفهان و بالغ بر صد سال در اصفهان، تهران، مشهد و عتبات عالیات مصدر امور شرعی و اجتماعی بوده اند.
حاج شیخ محمدرضا عالمی بسیار متواضع و از جمله عباد و زهاد زمان خود بود. او پس از فراغت از تحصیل، مشغول ارشاد و موعظه و ذکر مصائب سیدالشهداء علیه السلام و ائمه اطهار علیهم السلام شد و مکرر به حج و زیارت در عتبات عالیات مشرف می شد.
خانه او روز سوم شعبان 1323 ه.ق در اصفهان در انتظار حادثه ای نویدبخش بود، او سال ها انتظار قدوم پسری می کشید که ادامه دهنده راه او و اجداد بزرگوارش باشد و سرانجام ستاره ای پرفروغ در آسمان خاندان کلباسی (کرباسی) طلوع کرد که اولین پسر خانواده بود؛ شور و شادی خانه حاج محمدرضا را دربرگرفت. شادی ها کردند و به میمنت قدوم پاکش بارها عطر صلوات خانه حاج محمدرضا را معطر ساخت.
این فرزند که چشم خانواده را به جمال خجسته خویش منور ساخت، کسی جز «محمدحسین» نبود؛ همان فقیه عارف و زاهدی که بعدها بسیاری از انسان های شیفته مکارم و معارف از چشمه جوشان فقاهتش جرعه های جانبخش نوشیدند. محمدحسین در خانه ای دیده به جهان گشود که جویبارهای ایمان و تقوا در آن جریان داشت و فضای آن با رفتار و کردار درست پدر به نور معنویت آراسته بود. شرایط خانوادگی و محیط پرورشی، رایحه معطر پرواپیشگی را به مشام او روان می ساخت و زمزمه های ذکر و نیایش و صلوات و عبادت، روح و ذهن او را با سرود توحید عجین می ساخت. گویی از نخستین سال ها این فرزند تحت تأثیر چنین فضای پاکیزه ای که پدر و مادر او مهیا کرده بودند، به گونه ای تربیت شد که سرشت ملکوتی او را برای فتح قلل عزت و افتخار مهیا سازد.
محمدحسین دارای دلی پاک و ذهنی تیز و استعدادی قوی بود، که همه از آینده درخشان او خبر می داد. همسالان او هنوز مشغول بازی های کودکانه بودند و مغازه ها و کوچه ها را لحظه ای آرام نمی گذاشتند که قدم های استوار و بلند محمدحسین حوزه علمیه اصفهان را عطرآگین کرد. نوجوانی که دوران کودکی را پشت سر گذاشته بود، در مدت کوتاهی قرآن و ادبیات عربی و فارسی را فراگرفت. و در اوان بلوغ رسماً شروع به تحصیل علوم دینیه کرد. کتب معمول فقه و اصول و کلام را که در آن دوران در حوزه ها تدریس می شد، فراگرفت. کتاب شرح لمعه نزد فقیه کامل مرحوم علامه حاج شیخ میرزا محمدحسن قاضی عسکر (متوفای 1382 ه.ق) آموخت. فرزندش حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ محمدعلی می گوید: بارها آن مرحوم به من می گفت: «من شرح لمعه را نزد حاج شیخ میرزا محمدحسن قاضی عسکر خوانده ام».
او با استعداد سرشار و پشتکاری جدی تنها به فراگیری چند درس و بحث و مطالعه آن ها قناعت نکرد و در همین دوران بر کتاب «باب حادی عشر» که کتابی در علم کلام است و از قدیم در حوزه های علمیه تدریس می شده است، شرحی مجزی نگاشت. او که شایستگی خود را در تحصیل و کسب علوم حوزه به اثبات رسانده بود حسی عمیق او را به فراگیری بیشتر فرامی خواند و همین حس بود که او را به سفر و جلای وطن سوق داد، سفری که سال های مدیدی به طول انجامید. و عشق به علم و تحصیل فضل و کمال تا آخرین لحظات عمر او را رها نکرد.
او پس از آن که در اصفهان علوم مقدماتی و سطوح را کامل نمود، در هفده سالگی (1340 ه.ق) برای تکمیل مراتب علم، به نجف اشرف هجرت نمود و نزد بزرگان و اساتید حاضر شده و در هر علمی خوشه چین ارباب فضل و علم و استوانه های آن شد. او در این مدت به تحصیل یک علم قناعت نکرد.

پیشنهاد کاربران

بپرس