مجمع الجزایر گالاپاگوس گروه - جزیره ای آتشفشانی در اقیانوس آرام، در ۹۲۶ کیلومتری غرب اکوادور می باشد. این گروه - جزیره بر روی خط استوا قرار گرفته و از لحاظ جغرافیای سیاسی بخشی از اکوادور محسوب می شود. جزایر گالاپاگوس و آب های اطراف آن یکی از استان های اکوادور و همچنین یک پارک ملی و یک منطقه محافظت شده دریایی را تشکیل می دهند. زبان رسمی در این جزایر اسپانیایی است و جمعیت آن ها کمی بیش از ۲۵٬۰۰۰ نفر می باشد.
شهرت این جزایر به خاطر گونه های جانوری و گیاهی منحصربه فردی است که در این جزایر یافت می شوند. این گونه ها توسط چارلز داروین و طی سفر دریایی بیگل ( بر عرشه کشتی بریتانیایی ای به همین نام متعلق به نیروی دریایی سلطنتی ) مورد مطالعه قرار گرفتند. مشاهدات و نمونه برداری های وی در طول این سفر نقش اصلی را در شکل گیری نظریۀ مشهور داروین به نام مقدمه ای بر نظریه فرگشت به وسیلۀ انتخاب طبیعی بوده است.
اولین ورود ثبت شده به این جزایر مربوط به سال ۱۵۳۵ میلادی و زمانی است که یک کشیش اهل دومینیکن به نام فری توماس دو برلانگا برای حل یک اختلاف ما بین فرانسیسکو پیزارو و افسران تحت فرمانش به پرو رفت. دوبرلانگا در ابتدا مسیر خود را گم کرد ولی در نهایت به مناطق تحت سیطره اسپانیا بازگشت و وضعیت جزایر و موجودات زنده ساکن آن ها را برای دیگران توصیف کرد. اولین نقشۀ این جزایر به دست آمبروس کولی در سال ۱۶۸۴ ترسیم شد؛ او که دزدی دریایی بود از نام دوستان خود و یک نجیب زاده انگلیسی که به آن ها کمک می کرد برای نامگذاری جزایر استفاده کرد. هم اکنون دولت اکوادور از نام های اسپانیایی برای نامگذاری بیشترِ آن ها استفاده می کند. هرچند با وجود داشتن نام های رسمی، بسیاری افراد، به ویژه دانشمندان، همچنان از نام های قدیمیِ انگلیسی که چارلز داروین به کار برده استفاده می کنند. این جزیره از نظر عجایبِ طبیعی یکی از جالب ترین نقاط دنیاست. [ ۱]
این جزیره ها به عنوان یکی از میراث جهانی توسط سازمان یونسکو انتخاب شده اند.
جزایر گالاپاگوس در شرق اقیانوس آرام در ۹۷۳ کیلومتری سواحل غربی آمریکای جنوبی قرار گرفته است. نزدیک ترین خشکی به این جزایر در ۹۲۶ کیلومتری شرق آن و سرزمین اصلی کشور اکوادور است که این جزایر به آن تعلق دارد.
عرض جغرافیایی این جزایر بین ۱ درجه و ۴۰ دقیقۀ شمالی و ۱ درجه و ۳۶ دقیقۀ جنوبی و طول جغرافیایی آن ها بین ۸۹ درجه و ۱۶ دقیقه غربی و ۹۲ درجه و ۱ دقیقه غربی می باشد. خط استوا از میان این جزایر عبور و آن ها را به دو قسمت نیمکره شمالی و نیمکره جنوبی تقسیم می کند. قله های آتشفشانی وولف و اکوادور در جزیره ایزابلا دقیقاً بر روی خط استوا واقع شده اند. فاصله خرده جزیره اسپانیولا در جنوبی ترین نقطه این گروه - جزیره، و جزیره داروین در شمالی ترین نقطه آن، ۲۲۰ کیلومتر است. با وجود قرار گرفتن جزایز در دو سمت خط استوا، سازمان آب نگاری بین المللی آن ها را جزئی از اقیانوس آرام جنوبی قلمداد می کند.
شهرت این جزایر به خاطر گونه های جانوری و گیاهی منحصربه فردی است که در این جزایر یافت می شوند. این گونه ها توسط چارلز داروین و طی سفر دریایی بیگل ( بر عرشه کشتی بریتانیایی ای به همین نام متعلق به نیروی دریایی سلطنتی ) مورد مطالعه قرار گرفتند. مشاهدات و نمونه برداری های وی در طول این سفر نقش اصلی را در شکل گیری نظریۀ مشهور داروین به نام مقدمه ای بر نظریه فرگشت به وسیلۀ انتخاب طبیعی بوده است.
اولین ورود ثبت شده به این جزایر مربوط به سال ۱۵۳۵ میلادی و زمانی است که یک کشیش اهل دومینیکن به نام فری توماس دو برلانگا برای حل یک اختلاف ما بین فرانسیسکو پیزارو و افسران تحت فرمانش به پرو رفت. دوبرلانگا در ابتدا مسیر خود را گم کرد ولی در نهایت به مناطق تحت سیطره اسپانیا بازگشت و وضعیت جزایر و موجودات زنده ساکن آن ها را برای دیگران توصیف کرد. اولین نقشۀ این جزایر به دست آمبروس کولی در سال ۱۶۸۴ ترسیم شد؛ او که دزدی دریایی بود از نام دوستان خود و یک نجیب زاده انگلیسی که به آن ها کمک می کرد برای نامگذاری جزایر استفاده کرد. هم اکنون دولت اکوادور از نام های اسپانیایی برای نامگذاری بیشترِ آن ها استفاده می کند. هرچند با وجود داشتن نام های رسمی، بسیاری افراد، به ویژه دانشمندان، همچنان از نام های قدیمیِ انگلیسی که چارلز داروین به کار برده استفاده می کنند. این جزیره از نظر عجایبِ طبیعی یکی از جالب ترین نقاط دنیاست. [ ۱]
این جزیره ها به عنوان یکی از میراث جهانی توسط سازمان یونسکو انتخاب شده اند.
جزایر گالاپاگوس در شرق اقیانوس آرام در ۹۷۳ کیلومتری سواحل غربی آمریکای جنوبی قرار گرفته است. نزدیک ترین خشکی به این جزایر در ۹۲۶ کیلومتری شرق آن و سرزمین اصلی کشور اکوادور است که این جزایر به آن تعلق دارد.
عرض جغرافیایی این جزایر بین ۱ درجه و ۴۰ دقیقۀ شمالی و ۱ درجه و ۳۶ دقیقۀ جنوبی و طول جغرافیایی آن ها بین ۸۹ درجه و ۱۶ دقیقه غربی و ۹۲ درجه و ۱ دقیقه غربی می باشد. خط استوا از میان این جزایر عبور و آن ها را به دو قسمت نیمکره شمالی و نیمکره جنوبی تقسیم می کند. قله های آتشفشانی وولف و اکوادور در جزیره ایزابلا دقیقاً بر روی خط استوا واقع شده اند. فاصله خرده جزیره اسپانیولا در جنوبی ترین نقطه این گروه - جزیره، و جزیره داروین در شمالی ترین نقطه آن، ۲۲۰ کیلومتر است. با وجود قرار گرفتن جزایز در دو سمت خط استوا، سازمان آب نگاری بین المللی آن ها را جزئی از اقیانوس آرام جنوبی قلمداد می کند.
wiki: مجمع الجزایر گالاپاگوس
مجمع الجزایر گالاپاگوس (رمان). مجمع الجزایر گالاپاگوس ( به انگلیسی: Galápagos ) یازدهمین رمان کرت وانه گت، نویسنده نامدار آمریکایی است که برای اولین بار در سال ۱۹۸۵ بدست انتشارات Delacorte منتشر شد. نام کتاب از مجمع الجزایر گالاپاگوس که بخشی از داستان در آن می گذرد آمده است و همچنین نشان دهنده تئوری تکامل چارلز داروین است که ونه گات در این کتاب آن را نیز بکار گرفته است.
این کتاب، داستان گروه کوچکی از افراد است که پس از یک بحران بزرگ اقتصادی به سفری دریایی رفته و کشتی شان در جزیره خیالی سانتا روزالیا در مجمع الجزایر گالاپاگوس خراب می شود. چندی بعد از آن یک بیماری مسری، تمامی انسان های روی کره زمین را نابارور می کند به جز افرادی که در جزیره سانتا روزالیا گرفتار شده اند. در چندین میلیون سال، بازماندگان این افراد که تنها نمونه های انسان های باقی مانده در زمین هستند به گونه ای خزدار شبیه به فک های دریایی که قادر به راه رفتن بر روی دو پا نیز هست تبدیل می شوند؛ آن ها پوزه ای با دندان برای شکار ماهی، جمجمه ای دگرگون شده و دستانی شبیه به باله به همراه انگشت پیدا می کنند.
راوی داستان، روح سرگردان لئون تروتسکی تراوت فرزند کیلگور تراوت ( نویسنده علمی - تخیلی نویسی که ونه گات خودش آن را ساخته و در کتاب هایش از او و داستان هایش نام می برد ) است که چندین سال آخر زندگی انسان ها را تماشا می کند. لئون یک سرباز جنگ ویتنام بوده که به خاطر کشتارها ناراحت شده و از خدمت فرار می کند و به سوئد پناهنده می شود. او به کارگر کشتی سازی تبدیل می شود و در هنگام ساخت کشتی باهیا د داروین بر اثر حادثه ای می میرد. این کشتی همانیست که بعدها در سفر طبیعی قرن بکار گرفته می شود؛ سفری که در هنگام بحران اقتصادی برای برخی افراد مشهور برگزار شده بود تا از جزایر گالاپاگوس دیدن کنند و سرانجام همین کشتی بود که نسل انسان ها را از خطر انقراض نجات داد.
کیلگور تراوت چهار بار بر پسرش حاضر شده و از او می خواهد که به تونل آبی رنگ که او را به جهان دیگر وارد می کند بیاید اما لئون قبول نمی کند. در بار آخر او هشدار می دهد که اگر وارد نشود او و تونل تا یک میلیون سال دیگر نمی آیند که همین عدم قبول او باعث می شود که برای یک میلیون سال به مشاهده تغییر آهسته انسان های باقی مانده به پستانداران آبزی بپردازد. این پورسه تغییر از یک زن ژاپنی شروع می شود که دختر بزرگ یکی از بازماندگان واقعه بمباران اتمی هیروشیما بوده است؛ او در جزیره، دختری با بدنی پوشیده از خز به دنیا می آورد.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفاین کتاب، داستان گروه کوچکی از افراد است که پس از یک بحران بزرگ اقتصادی به سفری دریایی رفته و کشتی شان در جزیره خیالی سانتا روزالیا در مجمع الجزایر گالاپاگوس خراب می شود. چندی بعد از آن یک بیماری مسری، تمامی انسان های روی کره زمین را نابارور می کند به جز افرادی که در جزیره سانتا روزالیا گرفتار شده اند. در چندین میلیون سال، بازماندگان این افراد که تنها نمونه های انسان های باقی مانده در زمین هستند به گونه ای خزدار شبیه به فک های دریایی که قادر به راه رفتن بر روی دو پا نیز هست تبدیل می شوند؛ آن ها پوزه ای با دندان برای شکار ماهی، جمجمه ای دگرگون شده و دستانی شبیه به باله به همراه انگشت پیدا می کنند.
راوی داستان، روح سرگردان لئون تروتسکی تراوت فرزند کیلگور تراوت ( نویسنده علمی - تخیلی نویسی که ونه گات خودش آن را ساخته و در کتاب هایش از او و داستان هایش نام می برد ) است که چندین سال آخر زندگی انسان ها را تماشا می کند. لئون یک سرباز جنگ ویتنام بوده که به خاطر کشتارها ناراحت شده و از خدمت فرار می کند و به سوئد پناهنده می شود. او به کارگر کشتی سازی تبدیل می شود و در هنگام ساخت کشتی باهیا د داروین بر اثر حادثه ای می میرد. این کشتی همانیست که بعدها در سفر طبیعی قرن بکار گرفته می شود؛ سفری که در هنگام بحران اقتصادی برای برخی افراد مشهور برگزار شده بود تا از جزایر گالاپاگوس دیدن کنند و سرانجام همین کشتی بود که نسل انسان ها را از خطر انقراض نجات داد.
کیلگور تراوت چهار بار بر پسرش حاضر شده و از او می خواهد که به تونل آبی رنگ که او را به جهان دیگر وارد می کند بیاید اما لئون قبول نمی کند. در بار آخر او هشدار می دهد که اگر وارد نشود او و تونل تا یک میلیون سال دیگر نمی آیند که همین عدم قبول او باعث می شود که برای یک میلیون سال به مشاهده تغییر آهسته انسان های باقی مانده به پستانداران آبزی بپردازد. این پورسه تغییر از یک زن ژاپنی شروع می شود که دختر بزرگ یکی از بازماندگان واقعه بمباران اتمی هیروشیما بوده است؛ او در جزیره، دختری با بدنی پوشیده از خز به دنیا می آورد.