مجلسی محمدباقر

دانشنامه اسلامی

[ویکی نور] محمدباقر بن محمدتقی بن مقصودعلی مجلسی (1037/1038- 1110-111 ق)، مشهور به علامه مجلسی و مجلسی ثانی، فقیه، محدث، متکلم و شاعر متخلص به مشتاق، شیخ الاسلام اصفهان و از دانشمندان بزرگ اواخر حکومت صفوی است.
ولادت او بنابر آنچه در مقدمه کتاب بحارالانوار از مرآةالاحوال نقل شده است، سال 1038 هق در شهر اصفهان بوده است
ولی مرحوم نوری ولادت او را در 27 رمضان المبارک سال 1037 ه.ق دانسته استاو در آخرین سال سلطنت شاه عباس و در عصر مرجعیت میرداماد در اصفهان به دنیا آمد.او دوره چهار تن از سلاطین صفوی: شاه صفی، شاه عباس دوم، شاه سلیمان و شاه سلطان حسین را درک کرد.
پدر او مولی محمد تقی (مجلسی بزرگ) یکی از مفاخر و بزرگان و اعلام شیعه بود، که در زمینه های مختلف علوم سر آمد بود
محمدباقردر چهار سالگی به درس و بحث روی آورد و در چهارده سالگی از ملاصدرا اجازه روایت دریافت کرد. گذشته از این در مکتب دانشمندانی چون شیخ حر عاملی، ملامحسن استر آبادی، ملامحسن فیض کاشانی، ملاصالح مازندرانی تلمّذ کرده است، طوریکه گفته اند شمار اساتید وی به بیست و یک استاد می رسد.
علامه مجلسی در اندک زمانی بر دانش های صرف و نحو، معانی و بیان، لغت و ریاضی، تاریخ و فلسفه، حدیث و رجال، درایه و اصول، فقه و کلام مسلط شد و پس از فوت پدر به زعامت مسجد و مدرسه جامع اصفهان پرداخت. در درس او بیش از هزار طلبه حاضر می شدند. در مکتب این علامه عصر صفوی شخصیت های بزرگی از دانشمندان دانش آموخته اند که می توان از مولی ابراهیم جیلانی، ملامحمدباقرلاهیجی، ملا حسین تفرشی، عبدالحسین مازندرانی، سید عزیز الله جزایری، ملامحمد کاظم شوشتری و سید نعمت الله جزایری نام برد. سید مصلح الدین مهدوی در کتاب زندگینامه علامه مجلسی به نام 181 نفر از شاگردان وی اشاره کرده است. علامه علاوه بر علم و دانش در عرصه سیاست نیز فعال بود و پس از فوت مرحوم ملا محمدباقرسبزواری در سال 1090 به منصب شیخ الاسلامی دست یافت.

دانشنامه آزاد فارسی

مجلسی، محمدباقر (اصفهان ۱۰۳۷ـ۱۱۱۱ق)
مجلسی، محمدباقر
(یا: مجلسی دوم؛ علامۀ مجلسی) محدث و فقیه امامی. نزد پدرش، ملا محمدتقی مجلسی تعلیم یافت و از ملا محسن فیض کاشانی، شیخ حرّ عاملی و ملا صالح مازندرانی اجازۀ روایت گرفت. در علوم گوناگون دینی، از حدیث و فقه و اصول فقه و کلام و فلسفه و رجال دست داشت و فیض کاشانی او را «جامع معقول و منقول» خوانده است. در فقه، اخباری مسلک بود و با فلسفه و عرفان میانۀ خوشی نداشت و در جای جای آثار خود به این دو گروه تاخته است و ایشان را به سبب نظریات عقلی و ذوقی شان، در مواردی که با روایات مخالف است، سرزنش کرده است. در ۱۰۹۸ق، در دورۀ حکومت شاه سلیمان اول صفوی، به منصب شیخ الاسلامی منصوب شد و تا پایان عمر در همین منصب ماند. شاگردان فراوانی تربیت کرد و آثار مکتوب فراوانی به جای گذاشت. از شاگردان او می توان سید نعمت الله جزایری و میرزا عبدالله افندی را نام برد. در مسجد جامع اصفهان مدفون شد و آرامگاهش در آن شهر زیارت می شود. از آثار عربی او: بحارالانوار؛ مرآةالعقول، در شرح کافی؛ ملاذ الاخیار، در شرح تهذیب الاحکام؛ شرح اربعین و شرح صحیفۀ سجادیه است و از آثار فارسی است: عین الحیات؛ حق الیقین، در اصول عقاید؛ حلیةالمتقین؛ زادالمعاد، در دعا و زیارت؛ جلاءالعیون، و حیات القلوب.

پیشنهاد کاربران

بپرس