مانک جی نوشیروان جی دهالا یا دستور انوشیروان دالا ( به انگلیسی: Maneckji Nusserwanji Dhalla ) ( زادهٔ ۲۲ سپتامبر۱۸۷۵ - مرگ ۲۵ مه۱۹۵۶ / ۴ خرداد ۱۳۴۴ ) موبد زرتشتی و پژوهشگر دینی، زبان شناس، اصلاح طلب دینی و از پارسیان هند بود. وی شاگرد ویلیام جکسون بود.
او منتقد گروه های سنت گرا در جامعهٔ پارسیان هندوستان بود. او سرسختانه با بسیاری از آیین های سنتی پارسیان ازجمله در دخمه گذاری مردگان مخالفت می ورزید. او همچنین نسبت به عدم پذیرش نازرتشتی زادگان به این آیین، ازسوی سنتی ها موضعی نکوهنده داشت.
او در سورات هندوستان در خانواده ای از موبدان زاده شد. هنگامی که سه سالش بود به همراه پدرش نوشیروان جی دالا به کراچی برده شد. در ۱۵سالگی به کارآموزی موبدی پرداخت، ولی اندکی پس از آن، به دلیل درآمدِ اندکِ خانواده اش به ناچار دست از آموختن کشید. در ۱۸۹۴ او ویراستار مجلهٔ گلشن دانش شد. دو سال پس از آن او توانست صاحب امتیاز مجله شود، ولی کمی پس از آن بدهی های مجله او را ناچار به بستنش کرد.
در ۲۰ سالگی او آموزش های موبدی را به پایان رساند و نخستین سخنرانیش را در زمینهٔ آتش انجام داد. در سه سال پس از آن او شش کتابچه درزمینهٔ دین مزدیسنا و به زبان گجراتی به چاپ رساند. در ۲۱ سپتامبر ۱۹۰۰ او نخستین سخنرانی عمومیش را در ۲۵سالگی در یک تور در شبه قاره هند به انجام رساند. این سخنرانی ها او را در جامعهٔ زرتشتیان هند نام آور گرداند.
در ۱۹۰۱ او در آموزه های پهلوی و اوستایی در مدرسه سر جمشیدجی ججیبوی در بمبئی پذیرفته شد وزیر دید خورشیدجی رستم جی کاما استاد زبان های ایران باستان دورهٔ پنج سالهٔ این آموزشکده را سه ساله به پایان برد.
سپس با پشتیبانی جامعهٔ پارسیان هندوستان به آمریکا رفت و در دانشگاه کلمبیا با شاگردی ویلیام جکسون استاد سانسکریت و اوستایی آموزشش را پی گرفت. در آمریکا هرگز جامهٔ فرنگی نپوشید. در سه سال پس از آن زبان های ایرانی و سانسکریت را با نگرش به زبان شناسی و فلسفه آموخت. در مه ۱۹۰۸ به درجهٔ دکترا رسید. تجربه هایش در آمریکا به جهان بینی نوینی در او انجامید، دشمنیش با فرهنگ غربی در او جایش را به دوستی داد، پایهٔ دین را اخلاقیات دانشت و بر دین عرفی خرده گرفتن آغازید. همچنین به عرفان گرایید. پس از چاپ نخستین کتابش او با سرپرستی جکسون یک سری سخنرانی ها را با عنوان فرهنگ خاور آغازید. در بازگشت به هندوستان او دستور بزرگ ایالت سند وبلوچستان هند شد.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفاو منتقد گروه های سنت گرا در جامعهٔ پارسیان هندوستان بود. او سرسختانه با بسیاری از آیین های سنتی پارسیان ازجمله در دخمه گذاری مردگان مخالفت می ورزید. او همچنین نسبت به عدم پذیرش نازرتشتی زادگان به این آیین، ازسوی سنتی ها موضعی نکوهنده داشت.
او در سورات هندوستان در خانواده ای از موبدان زاده شد. هنگامی که سه سالش بود به همراه پدرش نوشیروان جی دالا به کراچی برده شد. در ۱۵سالگی به کارآموزی موبدی پرداخت، ولی اندکی پس از آن، به دلیل درآمدِ اندکِ خانواده اش به ناچار دست از آموختن کشید. در ۱۸۹۴ او ویراستار مجلهٔ گلشن دانش شد. دو سال پس از آن او توانست صاحب امتیاز مجله شود، ولی کمی پس از آن بدهی های مجله او را ناچار به بستنش کرد.
در ۲۰ سالگی او آموزش های موبدی را به پایان رساند و نخستین سخنرانیش را در زمینهٔ آتش انجام داد. در سه سال پس از آن او شش کتابچه درزمینهٔ دین مزدیسنا و به زبان گجراتی به چاپ رساند. در ۲۱ سپتامبر ۱۹۰۰ او نخستین سخنرانی عمومیش را در ۲۵سالگی در یک تور در شبه قاره هند به انجام رساند. این سخنرانی ها او را در جامعهٔ زرتشتیان هند نام آور گرداند.
در ۱۹۰۱ او در آموزه های پهلوی و اوستایی در مدرسه سر جمشیدجی ججیبوی در بمبئی پذیرفته شد وزیر دید خورشیدجی رستم جی کاما استاد زبان های ایران باستان دورهٔ پنج سالهٔ این آموزشکده را سه ساله به پایان برد.
سپس با پشتیبانی جامعهٔ پارسیان هندوستان به آمریکا رفت و در دانشگاه کلمبیا با شاگردی ویلیام جکسون استاد سانسکریت و اوستایی آموزشش را پی گرفت. در آمریکا هرگز جامهٔ فرنگی نپوشید. در سه سال پس از آن زبان های ایرانی و سانسکریت را با نگرش به زبان شناسی و فلسفه آموخت. در مه ۱۹۰۸ به درجهٔ دکترا رسید. تجربه هایش در آمریکا به جهان بینی نوینی در او انجامید، دشمنیش با فرهنگ غربی در او جایش را به دوستی داد، پایهٔ دین را اخلاقیات دانشت و بر دین عرفی خرده گرفتن آغازید. همچنین به عرفان گرایید. پس از چاپ نخستین کتابش او با سرپرستی جکسون یک سری سخنرانی ها را با عنوان فرهنگ خاور آغازید. در بازگشت به هندوستان او دستور بزرگ ایالت سند وبلوچستان هند شد.