ماریا کازوی ( به انگلیسی: Maria Cosway ) ( زاده۱۷۶۰ – درگذشته ۱۸۳۸ ) نقاش، آهنگساز، موسیقی دان اهل ایتالیا بود.
ماریا کازوی با نام ماریا لوئیزا کاترینا سسیلیا هدفیلد ( به انگلیسی: Maria Luisa Caterina Cecilia Hadfield ) در فلورانس ایتالیا، از پدری انگلیسی و مادری ایتالیایی زاده شد. در ۱۹ سالگی وی به عنوان عضوی از آکادمی هنرهای زیبا فلورانس پذیرفته شد. بعدها وی به دعوت آنجلیکا کافمن که در آن زمان یکی از اعضای اصلی آکادمی سلطنتی هنر در لندن بود، به انگلستان رفت. کافمن به وی کمک کرد تا در نمایشگاه های آکادمی مشارکت داشته باشد. در سال ۱۷۸۱ کازوی برای اولین بار سه کار خود را در دانشگاه به نمایش گذاشت که موفقیت او در سبک خاصی از نقاشی را به همراه داشت. وی در همان سال با نقاش مینیاتور، ریچارد کازوی ازدواج کرد. همسرش ریچارد به پیشرفت وی کمک بسیاری نمود. بین سال های ۱۷۸۱–۱۸۰۱ بیش از ۳۰ کار وی در آکادمی سلطنتی به نمایش گذاشته شد؛ در آن زمان بود که به عنوان یک نقاش، شهرت بیشتری پیدا کرد؛ مخصوصا زمانی که پرتره ای را در قالب شخصیت سینتیا به تصویر کشید.
در سال ۱۷۸۶ کازوی ۲۷ ساله با توماس جفرسون ۴۳ ساله که در آن زمان سفیر ایالات متحده در فرانسه بود، ملاقات نمود و همین مساله، یعنی رابطه عاشقانه ای که با توماس جفرسن داشت شاید عمده شهرت این نقاش باشد. در پی عزیمت کازوی به لندن که با اصرار همسرش انجام شد، جفرسون یکی از معروف ترین نامه های عاشقانه، تحت عنوان «مکالمه ای میان سر و قلب» را به نگارش درآورد که در آن جفرسون از جدالی که میان قلب و مغزش در جریان است نوشته است و با پرداختن به دلایل پیروزی قلبش، نامه را پایان داده است. مورخان بر این باورند که این رابطه ی عاشقانه، نه از سمت ماریا، بلکه بیشتر از سمت جفرسون بود. جفرسون قبل از ترک پاریس برایش نوشت: «من به آمریکا و تو به ایتالیا می روی. یکی از ما راه را اشتباه می رود؛ راه اشتباهی که ما را از هم دور می کند». کازوی پرتره ای از جفرسون، کاری از ترامبال ( نقاش آمریکایی ) را داشت که بعدها آن نقاشی به عنوان هدیه ای از طرف دولت ایتالیا به دولت آمریکا اهدا شد و اکنون در کاخ سفید نگهداری می شود.
شگفت آوری زندگی کازوی تنها به دلیل ارتباط او با توماس جفرسون نبود؛ بلکه وی نقاشی معروف، آهنگساز و یک موسیقی دان استثنایی بود. کازوی، چندین سال پس از تولد تنها دخترش در پاریس ماند که در آنجا با جک لوئیس دیوید نقاش فرانسوی آشنا شد. زمانی که یکی از نقاشی هایش را برای او فرستاد،
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفماریا کازوی با نام ماریا لوئیزا کاترینا سسیلیا هدفیلد ( به انگلیسی: Maria Luisa Caterina Cecilia Hadfield ) در فلورانس ایتالیا، از پدری انگلیسی و مادری ایتالیایی زاده شد. در ۱۹ سالگی وی به عنوان عضوی از آکادمی هنرهای زیبا فلورانس پذیرفته شد. بعدها وی به دعوت آنجلیکا کافمن که در آن زمان یکی از اعضای اصلی آکادمی سلطنتی هنر در لندن بود، به انگلستان رفت. کافمن به وی کمک کرد تا در نمایشگاه های آکادمی مشارکت داشته باشد. در سال ۱۷۸۱ کازوی برای اولین بار سه کار خود را در دانشگاه به نمایش گذاشت که موفقیت او در سبک خاصی از نقاشی را به همراه داشت. وی در همان سال با نقاش مینیاتور، ریچارد کازوی ازدواج کرد. همسرش ریچارد به پیشرفت وی کمک بسیاری نمود. بین سال های ۱۷۸۱–۱۸۰۱ بیش از ۳۰ کار وی در آکادمی سلطنتی به نمایش گذاشته شد؛ در آن زمان بود که به عنوان یک نقاش، شهرت بیشتری پیدا کرد؛ مخصوصا زمانی که پرتره ای را در قالب شخصیت سینتیا به تصویر کشید.
در سال ۱۷۸۶ کازوی ۲۷ ساله با توماس جفرسون ۴۳ ساله که در آن زمان سفیر ایالات متحده در فرانسه بود، ملاقات نمود و همین مساله، یعنی رابطه عاشقانه ای که با توماس جفرسن داشت شاید عمده شهرت این نقاش باشد. در پی عزیمت کازوی به لندن که با اصرار همسرش انجام شد، جفرسون یکی از معروف ترین نامه های عاشقانه، تحت عنوان «مکالمه ای میان سر و قلب» را به نگارش درآورد که در آن جفرسون از جدالی که میان قلب و مغزش در جریان است نوشته است و با پرداختن به دلایل پیروزی قلبش، نامه را پایان داده است. مورخان بر این باورند که این رابطه ی عاشقانه، نه از سمت ماریا، بلکه بیشتر از سمت جفرسون بود. جفرسون قبل از ترک پاریس برایش نوشت: «من به آمریکا و تو به ایتالیا می روی. یکی از ما راه را اشتباه می رود؛ راه اشتباهی که ما را از هم دور می کند». کازوی پرتره ای از جفرسون، کاری از ترامبال ( نقاش آمریکایی ) را داشت که بعدها آن نقاشی به عنوان هدیه ای از طرف دولت ایتالیا به دولت آمریکا اهدا شد و اکنون در کاخ سفید نگهداری می شود.
شگفت آوری زندگی کازوی تنها به دلیل ارتباط او با توماس جفرسون نبود؛ بلکه وی نقاشی معروف، آهنگساز و یک موسیقی دان استثنایی بود. کازوی، چندین سال پس از تولد تنها دخترش در پاریس ماند که در آنجا با جک لوئیس دیوید نقاش فرانسوی آشنا شد. زمانی که یکی از نقاشی هایش را برای او فرستاد،
wiki: ماریا کازوی