ماتریدیه

لغت نامه دهخدا

ماتریدیه. [ ت ُ دی ی َ ] ( اِخ ) نام طایفه ای نظیر اشعریه ،منسوب به ابومنصور محمدبن محمدبن محمود ماتریدی. و ماتریتیه نیز گویند. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ).

دانشنامه اسلامی

[ویکی اهل البیت] یک مکتب کلامی است که به پیروی از ابومنصور محمد بن محمد بن محمود ماتریدی سمرقندی تاسیس شده است.
با دقت در تاریخ مکتب ماتریدی، به روشنی ثابت می شود که او اندیشه های کلامی خود را از ابوحنیفه گرفته زیرا ابوحنیفه پیش از آن که به فقه بپردازد، دارای حلقه کلامی بوده است. از روزی که مسائل کلامی در محیط اسلامی به صورت ساده مطرح گردید، در میان مسلمانان دو گروه پدید آمد.
چیزی که بر آنها خرده می گیرند این است که به عقل بیش از حد، بها بخشیده اند و چه بسا نصوص فراوانی که در شریعت مقدس آمده به خاطر اندیشه مخالفت آن با عقل به کنار می گذارند.
سالها جنگ و نبرد فکری میان این دو گروه پیوسته برقرار و پیروزی هر گروه بر گروه دیگر در گرو کمک های فرمانروایان وقت بود که جانب یکی را می گرفتند و در تضعیف دیگری می کوشیدند و این نزاع تا آغاز سال 300 هجری به صورتی چشمگیر ادامه داشت ولی در آغاز قرن چهارم دو شخصیت در دو قطر و منطقه سربلند کردند و مکتبی را که در حقیقت مکتب معتدلی میان اهل حدیث و مکتب معتزله بود، پدید آوردند.
یکی از این دو نفر ابوالحسن اشعری (260 - 324) است که در عراق از مذهب اعتزال توبه کرد و خود را یار و یاور احمد بن حنبل معرفی نمود و در عین حال در مذهب ابن حنبل تصرفاتی پدید آورد و به تدریج مذهب رسمی اهل سنت شد. همان طور که مذاهب چهارگانه فقهی به تدریج مذهب اهل سنت گردیدند.
دیگری ابومنصور ماتریدی سمرقندی (250 - 333) که در مشرق جهان اسلام به جانبداری از اهل حدیث برخاست و درست همان کاری را انجام داد که همتای او «اشعری » انجام داد و عجیب این که این دو بنیانگذار در حالی که در یک عصر می زیستند و در یک مسیر گام برمی داشتند، از کار یکدیگر آگاه نبودند.
منطقه شرق اسلامی در آن روز مرکز بحث های کلامی بود، همان طور که بصره زادگاه اشعری نقطه برخورد آرای عقاید مختلف به شمار می رفت و افکار بیگانگان به هنگام فتوحات اسلامی، از کشورهای مختلف به صورت افکار وارداتی به جهان اسلام منتقل شده بود.

[ویکی فقه] ماتریدیه (ابهام زدایی). ماتریدیه ممکن است در معانی ذیل به کار رفته باشد: • فرقه ماتریدیه، پیروان ابومنصور محمد بن محمد بن محمود ماتریدی سمرقندی • ماتریدیه (اثبات خدا)، نحوه اثبات خدا از نظر ماتریدیه• ماتریدیه (ایمان)، ایمان از منظر ماتریدیه• ماتریدیه (توحید)، توحید از نظر ماتریدیه• ماتریدیه (جهان شناسی)، نقد جهان شناسی ماتریدیه• ماتریدیه (خداشناسی)، خداشناسی از منظر ماتریدیه• ماتریدیه (تفاسیر کلامی)، تفاسیر کلامی صادر شده از ماتریدیه
...

[ویکی فقه] ماتریدیه (اثبات خدا). توحید، بنیادی ترین آموزه اعتقادی در اسلام می باشد که دارای جنبه های متعدد نظری و عملی است. الهیون قائل هستند که علاوه بر ماده ماوراءالطبیعه ای هم وجود دارد که باید اثبات شود. در این مقاله به نحوه اثبات خدا از نظر ماتریدیه می پردازیم.
برهان یعنی دلیل روشن. حجة نیز به معنی دلیل است، فرق بین برهان و حجة را باید از ماده اصلی آن دو پیدا کرد؛ حج در اصل به معنی قصد است و برهان در اصل به معنی روشنی و بیان می باشد. دلیل را به واسطه روشن بودن، برهان و به واسطه دلالت بر مقصود، حجة می گویند.
قرشی، سیدعلی اکبر، قاموس قرآن، تهران، دارالکتب الاسلامیة، ۱۳۷۱ ش، چاپ ششم، ج۱، ص۱۹۰.
براهینی که ماتریدیه روی آن تاکید بیشتری دارد عبارتند از:۱. برهان حدوث۲. برهان وجوب و امکان۳. برهان نظمو براهینی که بیان نموده اند ولی کمتر تاکید کرده اند عبارتند از:۱. برهان شر۲. برهان تغییر۳. برهان حی و میتاکنون به تقریر ماتریدیه برای براهین خویش می پردازیم:
← برهان حدوث
۱. ↑ قرشی، سیدعلی اکبر، قاموس قرآن، تهران، دارالکتب الاسلامیة، ۱۳۷۱ ش، چاپ ششم، ج۱، ص۱۹۰.
...

[ویکی فقه] ماتریدیه (ایمان). ایمان به خدا سر سلسله تمام معتقدات دینی ما و توصیه انبیاء و از ارکان ادیان الهی می باشد. در این مقاله به ایمان در ماتریدیه می پردازیم.
ایمان در لغت به معنای تصدیق بوده؛
ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج۱۳، ص۲۱، بیروت ، دار صادر، ۱۴۱۴ ق، چاپ سوم .
در زمان نبی مکرم اسلام و در زمان سه خلیفه اولی صحبت خاصی در رابطه با ایمان و اینکه مرتکب کبیره آیا مؤمن است یا خیر؟ مطرح نبود. به استناد آیه:قالَتِ الْأَعْرابُ آمَنَّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَ لکِنْ قُولُوا أَسْلَمْنا وَ لَمَّا یَدْخُلِ الْإیمانُ فی قُلُوبِکُمْ وَ إِنْ تُطیعُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لا یَلِتْکُمْ مِنْ أَعْمالِکُمْ شَیْئاً إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحیمٌ؛
حجرات/سوره۴۹، آیه۱۴.
ایمان از اسلام یک درجه بالاتر و قوی تر و خود ایمان دارای درجات خاص می باشد که در کتب حدیثی و عرفانی به صورت مفصل پرداخته شده است؛ ولی در زمان امیرالمؤمنین علی (علیه السلام)، جنگ صفین و تشکیل فرقه انحرافی خوارج، مسئله ایمان و کفر با طرز افراط آمیزی از ناحیه آنها برای مردم و به صورت تفریطی برای خودشان مطرح شد. آنها اکثریت مسلمانان را (غیر از خوارج) کافر می دانستند. خوارج، مرتکب کبیره را کافر می دانستند و حکمیت را برخلاف قرآن دانسته و ظاهر إن الحکم الا لله
انعام/سوره۶، آیه۵۷.
...

[ویکی فقه] ماتریدیه (تفاسیر کلامی). همزمان با مکتب اشعری در اوایل قرن چهارم هجری، نهضت کلامی دیگری در برابر معتزله شکل گرفت که بنیانگذار آن ابومنصور ماتریدی (م. ۳۳۳ ق.) بود.
ابومنصور ماتریدی خطوط فکری مشترک و نیز متفاوتی با اشعری دارد. گستره تأثیر نهضت ماتریدی نسبت به مکتب اشعری در جهان اسلام کمتر بود؛ امّا رویکرد عقلانی وی نسبت به عقاید دینی از اشاعره عمیق تر است.
سبحانی، بحوث فی الملل والنحل، ج۳، ص۲۰_۲۱، قم، نشر اسلامی، ۱۴۲۰ق.
مفسر ماتریدی در تفسیر آیات بر عقل و نقل تأکید می کند؛ امّا آن گاه که نقل با عقل در تعارض افتد و نقل قابل تأویل و تبیین عقلی نباشد به حکم نقل گردن نهاده، علم به معنای آن را به خداوند وا می گذارد،
اجنتس جولد تسهر، المذاهب الاسلامیه فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۱۷۹_۱۸۲، ترجمه: علی حسن، مطبعة العلوم، ۱۳۶۳ش.
ابومنصور ماتریدی افزون بر کتاب التوحید در مهم ترین اثر تفسیری خویش تأویلات اهل السنه که تنها اثر تفسیری فرقه ماتریدیه است
سید محمد علی ایازی، المفسرون حیاتهم و منهجهم، ج۱، ص۲۲۳_۲۲۷، تهران، وزارت ارشاد، ۱۴۱۴ ق.
...

[ویکی فقه] ماتریدیه (توحید). اعتقاد به یگانگی خداوند و نفی هرگونه شریک برای او را توحید گویند. توحید، بنیادی ترین آموزه اعتقادی در اسلام می باشد که دارای جنبه های متعدد نظری و عملی است. در این مقاله به مسئله توحید از نظر ماتریدیه می پردازیم.
توحید در لغت از وحدة به معنای تک بودن و انفراد آمده است
راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، بیروت، دارالعلم الدار الشامیة، ۱۴۱۲ ق، چاپ اول، تحقیق:صفوان عدنان داودی، ج۱، ص۸۵۷.
و الهکم اله واحد لا اله الا هو
بقره/سوره۲، آیه۱۶۲.
قال رسول الله (صلی الله علیه و آله وسلّم): التوحید نصف الدین
شیخ حر عاملی، وسائل الشیعة، قم، مؤسسه آل البیت علیهم السلام، ۱۴۰۹ ه ق، ج۹، ص۳۷۱.
...

[ویکی فقه] ماتریدیه (جهان شناسی). ماتریدیه پیروان ابومنصور محمد بن محمد بن محمود ماتریدی سمرقندی هستند. در این مقاله به نقد و بررسی جهان شناسی ماتریدیه می پردازیم.
باید این نکته را متذکر شد که مبانی اصلی فرقه ماتریدیه را در پنج بخش مطرح نمود:۱. جهان شناسی و ایمان۲. توحید و صفات الهی۳. نبوت۴. امامت و خلافت۵. معاد در روز قیامت (نه رجعت)
اعتقادات ماتریدیه
هر چند این مبانی در ابتدا از عقاید ابوحنیفه اخذ شده است اما به دست ابومنصور ماتریدی و شاگردانش نظام مند و منسجم گردیده است.بدون هیچ مقدمه ای وارد مبحث اصلی اعتقادات ماتریدیه می شویم:
← جهان شناسی
هدف از بیان این مطالب توسط ماتریدیه این بوده است که آنها می خواهند از بین این مطالب پی به حدوث جهان و در نتیجه اثبات محدث برای عالم خلقت بنمایند. بنابراین می توان گفت ادله ای که ماتریدیان به عنوان برهان حدوث مطرح می کنند تقریبا با ادله بقیه مسلمانان در جهاتی اتفاق و در جهاتی اختلاف دارد. زیرا دیگران قائلند که عالم و اجسام حادث هستند و هر حادثی نیاز به محدث دارد. محدث این اجسام، غیر جسمانی است و آن ذات باری تعالی می باشد.
شیرازی، صدر الدین، الحکمه المتعالیه فی اسفار العقلیه الاربعه، بیروت، دار الاحیاء التراث العربی، ۱۹۸۱ق، چاپ سوم، ج۸، ص۴۷.
...

[ویکی فقه] ماتریدیه (خداشناسی). بشر با هر مذهب و مسلکی به حکم خواست فطری خویش در هر زمان و مکانی درباره نظام کلی عالم و آغاز و انجام آن به تفکر پرداخته و اظهار نظر نموده است؛ تا آنجا که از این رویکرد، متفکرین بزرگی در جهان به وجود آمده اند و از این رهگذر دو مکتب رئالیسم و سوفیسم پدید آمد و پس از آنکه اندیشمندان مکتب رئالیسم، اصل وجود دیگری ماورای این جهان مادی را پذیرفتند، فلسفه جزمی را بنا نهادند و گفتند شناخت آن موجود (خدا) ممکن است؛ ولی عده دیگری اظهار عجز کرده و گفتند شناخت بشر از دو طریق میسر است: ۱. حواس؛ ۲. عقل و خطای هر دو در بسیاری موارد روشن شده است و بدین ترتیب مکتب سپتی سیسم (شکاکان) به وجود آمد.
مبحث خداشناسی در کلام و اندیشه ماتریدیان نیز اهمیت بسزایی داشته و هیچ یک از متکلمان ماتریدی از این بحث فروگذار نکرده اند. تقریباً در بین تمام متکلمان الهی این اعتقاد وجود دارد که به اصل و کُنه ذات حضرت باری تعالی نمی توان شناخت پیدا کرد؛
عاملی، شیخ حر، الفصول المهمه فی اصول الائمه، ج۱، ص۹۰، تحقیق و إشراف:محمد بن محمد الحسین القائینی، قم، مؤسسه معارف اسلامی امام رضا (ع)، ۱۴۱۸.
در مورد اصل پذیرفتن صفات الهی، ماتریدیان معتقدند که شناخت صفات و اوصاف الهی هم واجب است. هر چند بعداً در همین مرحله بین آنها اختلاف است که آیا این وجوب شناخت خدا و اوصافش واجب عقلی است یا شرعی.
← دلیل اول
نتیجه ای که این دو گروه می خواهند از این مطلب استفاده کنند، این است که افراد بالغی - و هم چنین صبی عاقلی
صابونی، نورالدین، البدایه من الکفایه، ص۱۴۹، تحقیق: فتح الله خلیف، اسکندریه، دار المعارف، ۱۹۶۹ م.
...

دانشنامه آزاد فارسی

ماتُریدیّه
فرقه ای کلامی در میان اهل سنت، پیروان ابومنصور محمد ماتریدی پدید آمده در قرن ۴ق در ماوراء النهر. ماتریدی، حنفی مذهب بود و عقایدش در بین حنفیان رواج داشت و پیروان ابوحنیفه، که اکثریت اهل سنت و جماعت را تشکیل می دادند، از نظر اعتقادی ماتریدی بودند. ماتریدیه در برخی اصول کلامی با اشاعره اختلاف دارند و مذهب کلامی شان در اتکا به عقل و شیوۀ خاص مباحثه، با وجود نوشتن ردّیه بر معتزله، به معتزله نزدیک تر است. به عقیدۀ ماتریدیه عالم حادث است، خداوند به جمیع صفات موصوف است، اراده و خلق خیر و شرّ برای خداوند یکسان است، حسن و قبح اشیا عقلی است، خداوند به کسی تکلیف مالایطاق نمی کند، همۀ افعال خداوند بر مبنای مصلحت است، خداوند ظالم نیست و عقلاً محال است ظالم باشد، انسان در کارهای خود دارای قدرت و اختیار است، ایمان کم و زیاد نمی شود.

پیشنهاد کاربران

بپرس