لکه دار کردن
معنی انگلیسی:
speckle
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
دانشنامه عمومی
لکه دار کردن (تیرگی). تیرگی لایه نازکی از خوردگی است که بر روی مس، برنج، آلومینیوم، منیزیم، نئودیمیم و سایر فلزات مشابه ایجاد می شود، در این فرایند خارجی ترین لایه فلز تحت یک واکنش شیمیایی قرار می گیرد. تیرگی همیشه تنها ناشی از اثرات اکسیژن موجود در هوا نیست. به عنوان مثال، نقره برای تیرگی سولفید هیدروژن نیاز دارد، اگرچه ممکن است به مرور زمان با اکسیژن هم کدر و دچار تیرگی شود. تیرگی اغلب به صورت یک لایه یا روکش مات، خاکستری یا سیاه روی فلز ظاهر می شود. تیرگی یک پدیده سطحی است که برخلاف زنگ زدگی خودمحدودشونده است. فقط چند لایه بالایی فلز واکنش می دهند و این لایه مهروموم شده کدر از لایه های زیرین در برابر واکنش محافظت می کند.
تیرگی در واقع فلز زیرین را در استفاده در فضای باز حفظ می کند و این شکل تیرگی پتینه نام دارد. تشکیل پتینه در کاربردهایی مانند سقف مسی، مجسمه ها و یراق آلات مسی، برنزی و برنجی در فضای باز ضروری است. پتینه نامی است که برای تیرگی فلزات بر پایه مس گفته می شود، در حالی که تونینگ اصطلاحی برای نوعی از تیرگی است که روی سکه ها ایجاد می شود. [ نیازمند منبع]
تیرگی محصول یک واکنش شیمیایی بین یک فلز و یک ترکیب غیرفلزی به ویژه اکسیژن و دی اکسید گوگرد است. معمولاً محصول اکسیداسیون، یک اکسید فلزی یا گاهی اوقات سولفید یک فلز است. اکسید فلز گاهی با آب واکنش می دهد و هیدروکسید و دی اکسید کربن برای ساخت کربنات می سازد. که یک تغییر شیمیایی است. روش های مختلفی هم برای جلوگیری از تیرگی فلزات وجود دارد.
طلای ۲۴ عیار ( طلای خالص که با فلزات دیگر مخلوط نشده است ) و پلاتین دچار تیرگی نمی شوند. اما تقریباً تمام فلزات دیگر از جمله طلای کمتر از ۲۴ عیار، نقره، مس، برنج، آلومینیوم و منیزیم دچار تیرگی و خراب می شوند. [ ۲]
درست است که جواهرات طلا و پلاتین تیره و کدر نمی شوند، اما گران تر نیز هستند. آبکاری طلا یا رودیوم روی نقره یکی از گزینه های جلوگیری از تیرگی است. همچنین مواد شیمیایی جلوگیری کننده از تیرگی فلز وجود دارند که می توان آن ها را برای مدتی در فلز به کار برد. درحالی که این گزینه ها مانع از تیرگی می شوند، اما به طور دائم از آن جلوگیری نمی کنند. در ادامه مفصل دربارهٔ پیش گیری و حذف تیرگی توضیح خواهیم داد. آبکاری و مواد شیمیایی فرسوده می شوند و درنهایت فلز زیرین درمعرض عوامل ایجاد تیرگی قرار می گیرند. [ ۲]
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفتیرگی در واقع فلز زیرین را در استفاده در فضای باز حفظ می کند و این شکل تیرگی پتینه نام دارد. تشکیل پتینه در کاربردهایی مانند سقف مسی، مجسمه ها و یراق آلات مسی، برنزی و برنجی در فضای باز ضروری است. پتینه نامی است که برای تیرگی فلزات بر پایه مس گفته می شود، در حالی که تونینگ اصطلاحی برای نوعی از تیرگی است که روی سکه ها ایجاد می شود. [ نیازمند منبع]
تیرگی محصول یک واکنش شیمیایی بین یک فلز و یک ترکیب غیرفلزی به ویژه اکسیژن و دی اکسید گوگرد است. معمولاً محصول اکسیداسیون، یک اکسید فلزی یا گاهی اوقات سولفید یک فلز است. اکسید فلز گاهی با آب واکنش می دهد و هیدروکسید و دی اکسید کربن برای ساخت کربنات می سازد. که یک تغییر شیمیایی است. روش های مختلفی هم برای جلوگیری از تیرگی فلزات وجود دارد.
طلای ۲۴ عیار ( طلای خالص که با فلزات دیگر مخلوط نشده است ) و پلاتین دچار تیرگی نمی شوند. اما تقریباً تمام فلزات دیگر از جمله طلای کمتر از ۲۴ عیار، نقره، مس، برنج، آلومینیوم و منیزیم دچار تیرگی و خراب می شوند. [ ۲]
درست است که جواهرات طلا و پلاتین تیره و کدر نمی شوند، اما گران تر نیز هستند. آبکاری طلا یا رودیوم روی نقره یکی از گزینه های جلوگیری از تیرگی است. همچنین مواد شیمیایی جلوگیری کننده از تیرگی فلز وجود دارند که می توان آن ها را برای مدتی در فلز به کار برد. درحالی که این گزینه ها مانع از تیرگی می شوند، اما به طور دائم از آن جلوگیری نمی کنند. در ادامه مفصل دربارهٔ پیش گیری و حذف تیرگی توضیح خواهیم داد. آبکاری و مواد شیمیایی فرسوده می شوند و درنهایت فلز زیرین درمعرض عوامل ایجاد تیرگی قرار می گیرند. [ ۲]
wiki: لکه دار کردن (تیرگی)
مترادف ها
لکه دار کردن، بد آمدن
لکه دار کردن، ناپاک کردن، بهم خوردن، نارو زدن، گیر کردن، گوریده کردن، چرک شدن
مقصر دانستن، سرزنش کردن، لکه دار کردن، ملامت کردن، عیب جویی کردن از، انتقاد کردن، گله کردن، عتاب کردن
خوار کردن، عیب دار کردن، بد نام کردن، لکه دار کردن، خسارت وارد کردن، اسیب زدن، افترا زدن
لکه دار کردن، مطلبی را حذف کردن، مطلب را نادیده گرفتن و رد شدن، با عجله کاری را انجام دادن
لکه دار کردن
کثیف کردن، چرک کردن، لکه دار کردن، چرک شدن، خاکی کردن
علامت گذاشتن، لکه دار کردن، داغ کردن، داغ زدن، خاطرنشان کردن
بد نام کردن، سیاه کردن، لکه دار کردن، سیاه ساختن
الودن، لکه دار کردن، لک کردن، اغشتن
فاسد کردن، رنگ کردن، لکه دار کردن، عفونی کردن، الوده شدن، ملوث کردن
رنگ کردن، چرک کردن، لکه دار کردن، زنگ زدن، رنگ شدن، رنگ پس دادن
بد نام کردن، افترا زدن به، لکه دار کردن، بهتان زدن به، رسوا کردن
لکه دار کردن، ناپاک کردن
تیره کردن، لکه دار کردن، کدر کردن
الودن، لکه دار کردن، اغشتن
بد نام کردن، لکه دار کردن، افترا زدن، بهتان زدن به
الودن، لکه دار کردن، بی عفت کردن
لکه دار کردن، با خال های رنگارنگ نشان گذاردن
خوار کردن، لکه دار کردن، کثافت
لکه دار کردن، کثافت، الوده شدن
کثیف کردن، الوده کردن، لکه دار کردن
خوار کردن، لکه دار کردن، نشان دار کردن، داغ ننگ زدن بر
لکه دار کردن، منقوط کردن
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید