لوکینو ویسکونتی دی مودرونه ( به زبان ایتالیایی: Luchino Visconti ) ( زاده: ۲ نوامبر ۱۹۰۶–مرگ: ۱۷ مارس ۱۹۷۶ ) کارگردان نامی سینما و تئاتر ایتالیایی بود. [ ۱] [ ۲] [ ۳] [ ۴] [ ۵]
لوکینو ویسکونتی در دوم نوامبر ۱۹۰۶ در شهر میلان در خانواده ای سرشناس و ثروتمند زاده شد. نام تباری او کنت دن لوکینو ویسکونتی دی مدرنه[ ۶] است. پدرش جوزپه ویسکونتی، [ ۷] دوک مدرنه، [ ۸] و مادرش کارلا اربا، [ ۹] دختر یک کارخانه دار بود. لوکینو در کودکی و نوجوانی ناآرام و پرخاشگر بود. وی بارها سابقه ی فرار از خانه و مدرسه را داشته است. با این همه همواره در زندگی اش شیفتهٔ آهنگ بود و خود ویلونسل می نواخت. در جوانی دوستان فرهیخته ای همچون پوچینی، آهنگساز نامی اپرا، توسکانینی، رهبر ارکستر و گابریله دانونزیوی داستان نویس پیدا کرد؛ و اندکی پس از آن برای هشت سال به پرورش اسب پرداخت. در ۱۹۳۶ هنگامی که نازی ها، از پیمان ورسای سرپیچی کردند و راین لند را دگرباره تصرف کردند، ویسکونتی به پاریس رهسپار شد و با کوکو شانل، طراح لباس آشنا شد. شانل ویسکونتی سی ساله را به فیلم ساز نامی فرانسه ژان رنوار معرفی کرد.
رنوار که در حال ساختن فیلم «پارتی ییلاقی»[ ۱۰] بر پایهٔ داستانی از گی دو موپاسان بود، ویسکونتی را به دستیاری کارگردان برگزید و او جامه های این فیلم را طراحی کرد. در این زمان بود که او که تاکنون دلبسته به فاشیسم بود از آن روی گردان شد و به کمونیسم روی آورد. پس از پرسه ای کوتاه در هالیوود او به رم بازگشت و به انجمن سینماگران جوان گاهنامهٔ «سینما» پیوست که ویتوریو موسولینی، پسر بنیتو موسولینی، سرپرست آن بود. در ۱۹۴۳ ویسکونتی و یارانش در این انجمن: جیوزپه دو سانتیس، [ ۱۱] جیانی پوچینی[ ۱۲] و ماریو آلیکاتا[ ۱۳] فیلمنامهٔ آزش[ ۱۴] را بر پایهٔ برگردان آزاد داستانی از جیمز کین به نام پستچی همیشه دو بار زنگ می زند نوشت. نسخهٔ برگردان فرانسوی این داستان را رنوار به ویسکونتی داده بود و سیستم سانسور فاشیسم آن را با چند دگرگونی پذیرفت. اگرچه گفته شده است که ویتوریو موسولینی پس از دیدن پیش نمایش فیلم از تالار نمایش بیرون آمده و با خشم گفته است «این ایتالیا نیست» و پس از آن از پخش فیلم جلوگیری شد تا آنکه پس از جنگ در شمار فیلم های نوواقع گرایانه دگر بار به نمایش آمد. در این اثر ویسکونتی بسیاری از ویژگی های کارهای آینده اش، همچون به کارگیری هوایی اپرایی، ایتالیایی کردن داستان و شخصیت های آن و بیش از هر چیز دیگر نشان دادن راستی در واقع گرایی اجتماعی و هستی و بدور از شگفتی و گزافه نمایان بود.
لوکینو ویسکونتی در دوم نوامبر ۱۹۰۶ در شهر میلان در خانواده ای سرشناس و ثروتمند زاده شد. نام تباری او کنت دن لوکینو ویسکونتی دی مدرنه[ ۶] است. پدرش جوزپه ویسکونتی، [ ۷] دوک مدرنه، [ ۸] و مادرش کارلا اربا، [ ۹] دختر یک کارخانه دار بود. لوکینو در کودکی و نوجوانی ناآرام و پرخاشگر بود. وی بارها سابقه ی فرار از خانه و مدرسه را داشته است. با این همه همواره در زندگی اش شیفتهٔ آهنگ بود و خود ویلونسل می نواخت. در جوانی دوستان فرهیخته ای همچون پوچینی، آهنگساز نامی اپرا، توسکانینی، رهبر ارکستر و گابریله دانونزیوی داستان نویس پیدا کرد؛ و اندکی پس از آن برای هشت سال به پرورش اسب پرداخت. در ۱۹۳۶ هنگامی که نازی ها، از پیمان ورسای سرپیچی کردند و راین لند را دگرباره تصرف کردند، ویسکونتی به پاریس رهسپار شد و با کوکو شانل، طراح لباس آشنا شد. شانل ویسکونتی سی ساله را به فیلم ساز نامی فرانسه ژان رنوار معرفی کرد.
رنوار که در حال ساختن فیلم «پارتی ییلاقی»[ ۱۰] بر پایهٔ داستانی از گی دو موپاسان بود، ویسکونتی را به دستیاری کارگردان برگزید و او جامه های این فیلم را طراحی کرد. در این زمان بود که او که تاکنون دلبسته به فاشیسم بود از آن روی گردان شد و به کمونیسم روی آورد. پس از پرسه ای کوتاه در هالیوود او به رم بازگشت و به انجمن سینماگران جوان گاهنامهٔ «سینما» پیوست که ویتوریو موسولینی، پسر بنیتو موسولینی، سرپرست آن بود. در ۱۹۴۳ ویسکونتی و یارانش در این انجمن: جیوزپه دو سانتیس، [ ۱۱] جیانی پوچینی[ ۱۲] و ماریو آلیکاتا[ ۱۳] فیلمنامهٔ آزش[ ۱۴] را بر پایهٔ برگردان آزاد داستانی از جیمز کین به نام پستچی همیشه دو بار زنگ می زند نوشت. نسخهٔ برگردان فرانسوی این داستان را رنوار به ویسکونتی داده بود و سیستم سانسور فاشیسم آن را با چند دگرگونی پذیرفت. اگرچه گفته شده است که ویتوریو موسولینی پس از دیدن پیش نمایش فیلم از تالار نمایش بیرون آمده و با خشم گفته است «این ایتالیا نیست» و پس از آن از پخش فیلم جلوگیری شد تا آنکه پس از جنگ در شمار فیلم های نوواقع گرایانه دگر بار به نمایش آمد. در این اثر ویسکونتی بسیاری از ویژگی های کارهای آینده اش، همچون به کارگیری هوایی اپرایی، ایتالیایی کردن داستان و شخصیت های آن و بیش از هر چیز دیگر نشان دادن راستی در واقع گرایی اجتماعی و هستی و بدور از شگفتی و گزافه نمایان بود.
wiki: لوکینو ویسکونتی
لوکینو ویسکونتی (فیلم). لوکینو ویسکونتی ( انگلیسی: Luchino Visconti ) فیلمی به کارگردانی کارلو لیتزانی است که در سال ۱۹۹۹ به نمایش درآمدد. از بازیگران آن می توان به کلودیا کاردیناله اشاره کرد.
کارلو لیتزانی ( ۱۹۲۲–۲۰۱۳ ) ، کارگردان و فیلمنامه نویس ایتالیایی، یکی از همراهان لوکینو ویسکونتی ( ۱۹۰۶–۱۹۷۶ ) ، با این فیلم زندگی یکی از درخشان ترین کارگردانان سینمای ایتالیا را بر اساس مکان هایی که دوران کودکی و نوجوانیش را در آن گذرانده است، بازسازی می کند. پلازو ویسکونتی دی کودرونه در ویا سرویا در میلان و ویلا اربا در سرونبیو در دریاچه کومو. ویکونتی به خوبی با جامعه اشرافی که به آن تعلق داشت، آشنا بود و از این پس به انتقاد از آن ادامه داد.
این مستند همچنین اولین شهرهایی را که او در آن کار می کرد، نشان می دهد: کومو، میلان و رم، مکان هایی که او در آن فیلمبرداری کرد: گراند هتل گرمابه ها در مورد لیدلو ونیز، و کاخ نوشوانشتاین در باویر، همان اندازه با تکیه بر تصاویر آرشیوی که گفته های خود ویکونتی، یا دوستان و افرادی که با آنها کار می کرده، همراه با صحنه هایی از فیلم ها و عکس هایش که در جریان فیلمبرداری ها گرفته شده بود…
به ترتیب زمانی:
• ویتوریو گاسمن: بازیگر
• برت لنکستر: بازیگر آمریکایی
• کارلو لیتزانی: کارگردان و فیلمنامه نویس
• ژان ماره: بازیگر فرانسوی
• جوزپه د سانتیس: کارگردان
• فرانکو زفیرلی: فیلمنامه نویس
• ماسیمو جیروتی: بازیگر
• لوئیجی فیلیپو دامیکو: کارگردان و فیلمنامه نویس
• فرانچسکو رزی: کارگردان و فیلمنامه نویس
• کلودیو فورجس داوانزاتی: مدیر تولید
• مارچلو ماسترویانی: بازیگر
• سوزو چکی دامیکو: فیلمنامه نویس
• هانس ورنر هنتسه: آهنگساز
• فرانکو مانینو: آهنگساز و رهبر ارکستر
• پیرو توسی: طراح صحنه و لباس
• کلودیا کاردیناله: بازیگر
• جوزپه روتونو: مدیر فیلمبرداری
• سیلوانا مانگانو: بازیگر
• ناتالی بیلفلت: ویراستار آلمانی
• انریکو مدیولی: فیلمنامه نویس
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفکارلو لیتزانی ( ۱۹۲۲–۲۰۱۳ ) ، کارگردان و فیلمنامه نویس ایتالیایی، یکی از همراهان لوکینو ویسکونتی ( ۱۹۰۶–۱۹۷۶ ) ، با این فیلم زندگی یکی از درخشان ترین کارگردانان سینمای ایتالیا را بر اساس مکان هایی که دوران کودکی و نوجوانیش را در آن گذرانده است، بازسازی می کند. پلازو ویسکونتی دی کودرونه در ویا سرویا در میلان و ویلا اربا در سرونبیو در دریاچه کومو. ویکونتی به خوبی با جامعه اشرافی که به آن تعلق داشت، آشنا بود و از این پس به انتقاد از آن ادامه داد.
این مستند همچنین اولین شهرهایی را که او در آن کار می کرد، نشان می دهد: کومو، میلان و رم، مکان هایی که او در آن فیلمبرداری کرد: گراند هتل گرمابه ها در مورد لیدلو ونیز، و کاخ نوشوانشتاین در باویر، همان اندازه با تکیه بر تصاویر آرشیوی که گفته های خود ویکونتی، یا دوستان و افرادی که با آنها کار می کرده، همراه با صحنه هایی از فیلم ها و عکس هایش که در جریان فیلمبرداری ها گرفته شده بود…
به ترتیب زمانی:
• ویتوریو گاسمن: بازیگر
• برت لنکستر: بازیگر آمریکایی
• کارلو لیتزانی: کارگردان و فیلمنامه نویس
• ژان ماره: بازیگر فرانسوی
• جوزپه د سانتیس: کارگردان
• فرانکو زفیرلی: فیلمنامه نویس
• ماسیمو جیروتی: بازیگر
• لوئیجی فیلیپو دامیکو: کارگردان و فیلمنامه نویس
• فرانچسکو رزی: کارگردان و فیلمنامه نویس
• کلودیو فورجس داوانزاتی: مدیر تولید
• مارچلو ماسترویانی: بازیگر
• سوزو چکی دامیکو: فیلمنامه نویس
• هانس ورنر هنتسه: آهنگساز
• فرانکو مانینو: آهنگساز و رهبر ارکستر
• پیرو توسی: طراح صحنه و لباس
• کلودیا کاردیناله: بازیگر
• جوزپه روتونو: مدیر فیلمبرداری
• سیلوانا مانگانو: بازیگر
• ناتالی بیلفلت: ویراستار آلمانی
• انریکو مدیولی: فیلمنامه نویس
wiki: لوکینو ویسکونتی (فیلم)