لور

/lur/

لغت نامه دهخدا

لور. ( اِ ) قسمی از شیر که زفت شود چون پنیری ریزه آنگاه که شیر ببرد. حالوم. شیراز. ( سروری ). قسمت بسته شده شیر بریده. ماده پنیری که از شیر بریده و کلچیده حاصل آید و آن غذائی ثقیل است و با شکر یا شیره خورند. محمدبن یوسف هروی در بحر الجواهر گوید: اجزاء دَسمة تختلط بلطیف الجبنیه عند انفصال ماءالجبن و ینفصل عنه بالغلیان ؟ ( بحر الجواهر ). ماده زفتی که از شیر بریده حاصل شود. شیر بسته. بریده شیر. ثُفل. ( زمخشری ). شیر بریده و آن غیر پنیر است. دَلَمه شیر. کریز. کریس. ( السامی ) : و از همه شیرینیها و از لور و شیر و دوغ پرهیز کنند و طعام از غوره و سماق وزرشک و انار دانگ باید داد. ( ذخیره خوارزمشاهی ).
نرم و نازک تری ز لور و پنیر
چرب و شیرین تری ز شکرو شیر
همچو سیماب کآوری در مشت
از لطافت برون رود ز انگشت.
نظامی.
کدک وکشک نهاده ست و تغار لور و دوغ
قدحی کرده پر از کنگر و کنب خوشخوار.
بسحاق اطعمه.
|| روغن و مسکه. ( آنندراج ). || نوعی از پنیر باشد و آن را از آب پنیر تازه مانند پنیر سازند. || ماست چکیده. || زمینی را گویند که آن را سیلاب کنده باشد. ( برهان ). آن را لورکندنیز گویند. ( جهانگیری ) :
هشیار باش و خفته مرو تیز بر ستور
تا نوفتد ستور تو ناگه به جَرّ ولور.
ناصرخسرو.
صفی گر اژدهائی بد گزنده
به لور مارپیچی شد خزنده
یکی از عجز تن داده به تسلیم
یکی در لور وکردر میشد از بیم.
امیرخسرو.
گر سبکساری مترس از راه ناهموار از آنک
بهترین میدان تک خرگوش را لور و لر است.
امیرخسرو.
|| سیل. || کمان ندافی و آن را لورک نیز خوانند. ( جهانگیری ). کمان حلاجی. ( برهان ). کمان پنبه زنی. لورک. || نوعی از کشتی و سفینه. ( غیاث ). || ( ص ) بی شرم و بی حیا. ( برهان ). آن را لون نیز خوانند. ( جهانگیری ).

لور. ( یونانی ،اِ ) چنگ. صنج. ( مفاتیح العلوم ). || مرادف سمسول. و رجوع به لور و سمسول شود : تا به پنج رسید [شربت شراب در عهد کیقباد که آزمایش را به چند تن دادند] نشاط در ایشان آمد و رقص و کچول آغازیدند و لور و سمسول ورزیدند. ( راحةالصدور راوندی ).

لور. ( اِخ ) لُر. ناحیتی وسیع است میان اصفهان و خوزستان و جزء خوزستان محسوب میشود. رجوع به لُر شود. ( معجم البلدان ) : و در مصاحبت امیر ارغون مشاهیر و معتبران خراسان و عراق و لور و آذربایجان و شیروان. ( جهانگشای جوینی ). و کوهی هست میان فارس ولور که آن را تنگ تکو گویند. ( جهانگشای جوینی ص 113 ). از لور و شول و فارس صدهزار مرد پیاده جمع کنیم. ( جهانگشای جوینی ص 117 ). به جانب آذربایجان فرستاد و از آن قلاع ملاحده و روم و گرج و ارمن و لور و کرد همچنین. ( جامعالتواریخ رشیدی ). || نام گروهی از مردم صحرانشین. لُر. رجوع به لر شود : بیشتر بخوانید ...

فرهنگ فارسی

ناحیه ایست در باختر ایران از دو دره دراز و دو رشته کوه بزرگ تشکیل شده و بین رشته الوند و کرمانشاهان و فلات بختیاری و جلگه خوزستان و عراق عرب واقع است . در دره خاوری رود سیمره ( کرخه ) بین کبیر کوه و پیشکوه در دره غربی رود آبدیز بین پیشکوه و پشتکوه از شمال بجنوب جاری هستند . جنگلی خشک و متغیر. این ناحیه مرکز طوایف لر است . عشایر معروف لر عبارتند از : حسنوند سگوند بیرانوند پاپی و مراتع و جنگل های وسیع آن برای بهره برداری و گله داری مفید است . آثار تاریخی مهمی از تمدنهای مادی کاسی عیلامی و ساسانی در لرستان مشاهده میشود . اکنون بعنوان فرمانداری کل لرستان اداره میشود و آن شامل چند شهرستان است ازین قرار : ۱ - خرم آباد . ۲ - بروجرد.۳ - گلپایگان . ۴ - الیگودرز. مرکز فرمانداری شهر خرم آباد است که سکنه آن ۳۸۶۷۶ تن میباشد .
ماست چکیده، پنیرتازه، شیربریده که آبش رابگیرند
( اسم ) یکی از آلات موسیقی دارای چند سیم که قدما آنرا بکار میبردند چنگ رومی صنج .
نام کرسی آرندیسمان واقع در سی هزار گزی مشرق وزول به فرانسه .

فرهنگ معین

(اِ. ) کمان حلاجی ، کمان پنبه زنی .
(اِ. ) شوخی ، بی حیایی .
(اِ. ) ۱ - سیل ، سیلاب . ۲ - زمینی که آن را سیلاب کنده باشد.
[ ماز - قزوینی . ] (اِ. ) مادة پنیری که از شیر بریده حاصل شود، چون آب شیر را که مایع پنیر زده باشند و آب آن خارج شده ، بجوشانند مایعی سفیدرنگ مانند پنیر به دست می آید که آن را لور گویند.

فرهنگ عمید

۱. ماست چکیده.
۲. نوعی پنیر که از شیر بریده و آب گرفته تهیه می شد.
"

فرهنگستان زبان و ادب

{whey cheese} [علوم و فنّاوری غذا] پنیری که با حرارت دادن آب پنیر و انعقاد پروتئین های آن تولید می شود

گویش مازنی

/levar/ نوعی درختچه است & پنیری که از شیر ترش شده به دست آید - آب ماست کیسه کشیده را جوشانده و از آن ماده ی پنیر مانند به دست آورند، که به آن لور گویند & از مراتع نشتای عباس آباد

واژه نامه بختیاریکا

( لور + ) رو به آفتاب
( لور + ) زمین بایر
( لَوَر ) به لور بیدِن
درّه یا شور پهن
( لَوَر ) مخفیگاه
نی از گونه های جیله

دانشنامه عمومی

لور[ ۱] یا لورق پنیری است که با حرارت دادن آب پنیر و انعقاد پروتئین های آن تولید می شود.
معمولاً اگر شیر گوسفند یا گاو، جوشانده شود ماده ای سفیدرنگ مانند پنیر به دست می آید که آن را لور گویند. حرارت باید تند باشد که آب زود جوش بیاید و ته نگیرد، و به محض جوش آمدن مقداری آب سرد در آن ریخته می شود تا کل لور موجود در آب پنیر به دست آید و از بین نرود. لور یک فرآورده شیری کم نمک و کم چربی است.
لور، همچنین، سرشار از پروتئین، کلسیم لاکتوز، چربی و پروتئین های محلول در آب است. همچنین وجود مقادیر زیادی از اسیدهای آمینه ترئونین، والین، لوسین، ایزولوسین و سیستئین، آن را از نظر ترکیب با آلبومین تخم مرغ قابل مقایسه می نماید.
لور به واسطه بالا بودن میزان اسیدهای آمینه ضروری در آلفالاکتالبومین موجود در آب پنیر، از لحاظ ارزش تغذیه ای منحصر به فرد است. این فراورده حاوی مقدار زیادی مواد مغذی مانند لاکتوز، چربی و پروتئینهای محلول در آب پنیر بوده و به دلیل حضور مقادیر قابل ملاحظهای از پروتئینها، یک ماده مغذی و سهل الهضم است. همچنین وجود مقادیر زیادی از اسیدهای آمینه ترئونین، والین، لوسین، ایزولوسین و سیستئین، آن را از نظر ترکیب با آلبومین تخم مرغ قابل مقایسه می نماید. از آنجایی که کالری آن کم است و چربی آن از خامه و سرشیر بسیار کمتر می باشد بنابراین می تواند جایگزین این محصولات شده و افرادی که از چربی پرهیز دارند می توانند آن را به جای فراورده های چرب شیر مصرف نمایند.
پنیر لور به دلیل نمک کم برای افرادی که دارای فشار خون هستند مفید می باشد. این پنیر به دلیل چربی کمی که دارد برای افرادی که به چربی حساسیت دارن مفید می باشد.
لور تازه از جوشاندن آب پنیر به دست می آید.
لور چنگی: به لور تازه مقداری نمک می زنند و در خیک می ریزند.
لور خشک: با خشکاندن لور در مقابل آفتاب و تورق آن، لور خشک به دست می آید.
لور رهون: لور در هنگام خشک کردن در سینی روغن پس می دهد که لور رهون ( روغن لور ) نام دارد. این ماده فقط مصرف دارویی دارد و دردرمان رماتیسم استفاده می شود.
لور آروشه: از حرارت دادن لور تازه بی نمک محصولی درست می کنند که به آن لور آروشه گویند.
عکس لور

لور (بازیکن فوتبال). لور ( انگلیسی: Laure؛ زادهٔ ۲۲ مارس ۱۹۸۵ ) بازیکن فوتبال اهل اسپانیا است.
از باشگاه هایی که در آن بازی کرده است می توان به باشگاه فوتبال لگانس، باشگاه فوتبال رئال مادرید سی، باشگاه فوتبال دپورتیوو لاکرونیا، و باشگاه فوتبال رئال مادرید اشاره کرد.
عکس لور (بازیکن فوتبال)

لور (سیاهکل). لور یک روستا در ایران است که در شهرستان سیاهکل استان گیلان واقع شده است. [ ۱]
این روستا در دهستان دیلمان قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۵۴۶ نفر ( ۱۶۶ خانوار ) بوده است. [ ۲]
عکس لور (سیاهکل)

لور (مدل هنری). لور ( به فرانسوی: Laure ) مدل هنری در فرانسه بود که به خاطر کار با هنرمند ادوار مانه شناخته شد. او بیشتر بخاطر ژست گرفتن به عنوان خدمتکار سیاه پوست با دسته گل کنار سفیدپوست برهنه در نقاشی المپیا در سال ۱۸۶۳ مشهور است.
لور را آفریقایی یا کارائیب توصیف کرده اند، نام خانوادگی وی ناشناخته است. گریسلدا پولاک، مورخ هنر، پیشنهاد داد که وی هنگام کار به عنوان یک پرستار در باغ تویلری در پاریس، با هنرمند ادوار مانه آشنا شود. دفترچه مانه که در نمایشگاه Le Modèle noir, de Géricault à Matisse در موزه اورسی پاریس در سال ۲۰۱۹ گنجانده شده بود، آدرس وی را در ۱۱، خیابان ونتیمیل در پاریس ثبت کرد.
Laure très belle négresse 11 rue de Vintimille 3e
لور همچنین در نقاشی بچه ها در باغ تویلری ( ۶۲–۱۸۶۱ ) ظاهر شد[ ۱] او در هر دو نقاشی المپیا و کودکان در باغ تویلری لباس یکسان، لباس صورتی رنگ با یقه سفید بلند و سربند درشت باف نخی را پوشیده است. [ ۲] مشخص نیست که آیا او در آن دوره توسط هنرمندان دیگر نقاشی شده است.
تابلوی لور ( پرتره یک سیاه پوست ) در سال ۲۰۱۸ توسط الیزابت کلمبا، لور را در راه استودیوی مانه به تصویر می کشد. نقاشی کلمبا در نمایشگاه ژست مدرنیته: مدل سیاه از مانه و ماتیس تا امروز، در کنار نقاشی های مانه از لور، در گالری هنری Wallach، دانشگاه کلمبیا قرار گرفت[ ۳]
عکس لور (مدل هنری)عکس لور (مدل هنری)عکس لور (مدل هنری)عکس لور (مدل هنری)عکس لور (مدل هنری)

لور (میناب). لور، روستایی در دهستان سندرک بخش سندرک شهرستان میناب در استان هرمزگان ایران است.
بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵، جمعیت این روستا برابر با ۵۱۶ نفر ( ۱۵۳ خانوار ) بوده است. [ ۱]
عکس لور (میناب)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

له وه ر به لری و لکی می شود چریدن.
مکان چریدن:له وه رگه
مصدر:له ریِن
لور، در زبان بلوچی به آب گل آلودی که پس از بارندگی در رودخانه جاری می شود، سیلاب
لوری یا لور این مثل قوم اصیل `لر در زبان لری که او به بالای سر دار د فرق دارد. لر مهاجر از آسیای میانه. و قبل از آریایی ها. ولی رگ از ایلامی و اریایی دارند. که قومی کردن باهم به گفته فردوسی. ز ایران دارم. لر. سینه چاک ندارد از دشمن ایران باک
واژه لور هیچ ارتباطی به قوم لر ندارد لرها خودشون رو لر میخونن اولمان مشخصه شما لر نیستی چون ما هیچوقت خودمون رو لور نمیخونیم و این نحوه نگارش هیچ ارتباطی به قوم لر نداره
وجه تسمیه لرستان یا لورستان چون لور به معنای ( دره ) است می شود ( سرزمین دره ها )
چون دراین سرزمین عمیق ترین و پر آب ترین دره های ایران دیده می شود وهمین سرزمین لرستان دارای ۵۴ آبشار است که در دره های ان جاری هستند.
لور در زبان کردی ولری به معنای جا و مکان و پناهگاه است.
مثلا می گویند: ( جا و لور نا ریم ) یعنی جا و پناهگاه نداریم.
لور به معنای دره و آبکند هم به کار می رود .
بیت از میر نوروز
دلکه م بی کتلی افتا د لوری /
...
[مشاهده متن کامل]

غم بی و ته وه ر و دس هیمه جوری/
ترجمه:
دلم چون کنده ی هیزمی در دره ای افتاد و غم چون تبر به دستی برای شکستن ان حاضر شد.

در گویش نهبندان: لور خوردن یعنی تکان خوردن، جنبیدن اندک
چاره/گذرگاه
لور یکی از واژگان زبان لریست که در تمامی مجموعه زبانهای لری کاربرد مشترک دارد
ضرب المثل:na ra'yi sim manđ� , na luri / نه رهیی سیم منه نه لوری= نه راهی برایم مانده نه چاره ای
لور نامیست که لرتباران خود را به آن معرفی مینمایند و سرزمین خویش را لورسو میخوانند به معنای گذرگاه ها، با توجه به آنکه سو نشان جمع جغرافیایی در مجموعه زبانهای لری است لورسو را میتوان مجموع گذرگاه ها دانست با توجه به این که اعم سرزمینهای لرنشین در زاگرس و حاشیه های آن بوده میتوان این نام را برآزنده ترین نام برای این جغرافیا دانست.
...
[مشاهده متن کامل]

لور: فلسفه ی زیست مترقیانه/ زیست چاره جویانه/ زیست انسانها در گذرگاه تاریخ به جهت نیل به سعادت بشری باید زیستی چاره جویانه باشد، بدین سبب لرتباران خود را با سبک زیستنشان معرفی میکنند که نشانگر زیست انها در هزاره های گذشته است که تمدنهایی همچون کاسبت، هلت متی، عیلام، الیما و جیرفت در سیستان و امپراطوری های بزرگی همچون هخامنشیان، ساسانیان ، رام نمودن حیوانات، اولین استخراج گران فلز از سنگ که مفرغ بود تشکیل حلقه های انسانی و نظامهای خانوادگی که به شهرنشینی ابتدایی بشر همچون شوش، ماداکتو، استخر، لیدوما، سیراف، سوده انجامید. همچنین آئین ها و باورها و مذاهب بشری همچون زروآن، میترائیسم، دآ خدایی و یارسان از دل این فلسفه ی زیستن برآمدند و حقی که فلسفه ی زیست مترقیانه را برآزنده است.
#انسان_لور

لورلور
لور:
شکمِ کسی لور بودن : کنایه از شکمو بودن
لور در زبان پشتو به دختر فرزند دختر گفته می شود.
تاشک
لُور، نام یک حیوان وحشی است شبیه به گربه صدای مشابه به صدای انسان دارد این حیوان بومی منتقه ساغر استان غور افغانستان است این حیوان در کوه زارمرغ زیست میکند
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)

بپرس