لنگی


معنی انگلیسی:
eccentricity, want of facilities for work, lag, hitch, hobble, lameness, limp, want of facilities

لغت نامه دهخدا

لنگی. [ ل َ ] ( حامص ) صفت لنگ. حالت و چگونگی لَنگ. شلی. عرج. عتب. کساحة. ( منتهی الارب ) :
رهواری سفینه چه بینی که گاه غرق
بهر صلاح لنگی لنگرنکوتر است.
خاقانی.
سَخی ً، نَکَب ؛ لنگی شتر. خزعه ؛ لنگی در یکی ازدو پا. زمال ؛ لنگی شتر. کتف ؛ لنگی ستور از درد کتف.خال ؛ لنگی ستور. قزل ؛ لنگی زشت. خزعال ؛ لنگی ناقه. ( منتهی الارب ).
- لنگی را به رهواری ( به راهواری ) پوشیدن ؛ به جلدی و چابکی عمل ، عیب و نقص خود یا کاری را پنهان داشتن. با چرب دستی و چابکی عیبی راپنهان داشتن و عیب خویش به زرنگی پنهان کردن :
رو رو که به یکباره چونین نتوان بودن
لنگی نتوان بردن ای دوست به رهواری.
منوچهری.
خاموش بهتری تو مگر باری
لنگی برون شَوَدْت ْ به رهواری.
ناصرخسرو.
خفته ای خفته و گوئی که من آگاهم
کی شود بیرون لنگیت به رهواری.
ناصرخسرو.
یکبارگی از عاشق دوری نتوان جستن
«لنگی نتوان بردن ای دوست به رهواری » .
امیرمعزی.
لنگی و رهواری اندر راه دین ناید نکو
اسب دانش باید ارنی دور شو زین رهگذر.
سنائی.
برد لنگی به راهواری پیش
پیشم از بس که عذر لنگ آورد.
انوری.
مرا اندازه تمهید عذر آن کجا باشد
ولیکن چون کنم لنگی همی پوشم به رهواری.
انوری.
برد در عذر بس لنگی برهواری و من هر دم
گناهی نو بر او بندم برای عذر بس لنگش.
اخسیکتی.
ورنه آخر همه برون میبرد
پیش از این لنگیی برهواری.
ظهیر.
چو برنشستی و دادی عنان به مرکب خویش
زمانه با تو برد لنگئی به رهواری.
کمال اسماعیل.
و رجوع به کتاب امثال و حکم ذیل ( لنگی به راهواری پوشیدن ) شود.
- باعث لنگی کار یا کارها شدن ؛ تعطیل آن را سبب گردیدن.
- لنگی کار ؛ تعطیل آن برای نبودن افزار یا کارگر.

فرهنگ فارسی

لنگ بودن شلی اعرجی : خال لنگی ستور . یا لنگی کار . تعطیل آن .

گویش مازنی

/lengi/ لنگ حمام - در مقابل تقسیم منافع، نگهداری گاو را به دیگری سپردن

دانشنامه عمومی

لنگی (پوشاک). لنگی ( انگلیسی: Lungi ) نوعی سارونگ است که مبدأ آن شبه قاره هند است. لنگی، که به طور معمول چند رنگی است، یک دامن مردانه است که به صورت عادی دور کمر، زیر ناف بسته می شود و بخش پایین بدن را پوشش می دهد. به عنوان تن پوش راحتی و تن پوش خواب، [ ۱] در مکان ها و اقلیم هایی که گرما و رطوبت باعث افزایش عرق کردن می شود، و پوشیدن لباس های تنگ و رسمی همچون شلوار، باعث ناخوشایندی و معذب بودن می شود، می تواند پوشیده شود. [ ۲]
این پوشاک، به طور خاص در نواحی بسیار گرم پوشیده می شود. ابعاد استاندارد لنگی بزرگسالان در هنگامی که هنوز به دور کمر پیچیده نشده و به صورت باز قرار دارد، به عرض ۱۱۵ سانتی متر ( ۴۵ اینچ ) و طول ۲۰۰ سانتی متر ( ۷۹ اینچ ) است. ابعاد لنگی خردسالان، در حدود دو - سوم ابعاد لنگی بزرگسالان می باشد. جنس این پوشاک به طور معمول از پنبه است و در طرح و رنگ های متنوعی در معرض فروش قرار داده می شوند. لنگی تولید شده از ابریشم، در مراسمی مانند ازدواج مورد استفاده قرار می گیرد. فرم متدوال این پوشاک، تک رنگ و تارتان است که منعکس کننده سهولت نسبی و مقرون به صرفه بودن تولید این نوع طرح ها در ماشین بافندگی می باشد.
با توجه به سنت محلی، لنگی می تواند توسط مردان و یا به ندرت توسط زنان پوشیده شود. آنها به روش های مختلفی به دور کمر پیچیده شده و در جای خود ثابت می گردند و می توانند در فعالیت های فرهنگی گوناگون، از زندگی روزمره معمولی تا مراسم با شکوه عروسی مورد استفاده قرار گیرند. میزان اندازه قدی لنگی می تواند با توجه به شرایط تنظیم شود، به عنوان مثال با تا کردن لنگی از وسط می توان آن را به صورت دامن کوتاه درآورد. از این روش بیشتر برای کارگرانی که به مدت طولانی در زیر آفتاب سوزان کار می کنند استفاده می شود.
هند
در هند، نحوه پوشیدن لنگی در هر ایالت متفاوت است. لنگی می تواند همراه یا بدون لباس سنتی پارچه سادهٔ کاوپینام یا لباس لنگوت دوخته شدهٔ امروزی، که هر دو از نوع لباس زیر دور کمر هستند، پوشیده شود.
در ایالت کرالا، لنگی به طور معمول رنگارنگ بوده و با طرح های گوناگون قابل تهیه است و مردان و زنان آن را می پوشند. لنگی را با عنوان کایلی هم نام می برند. به طور معمول کارگران هنگام کار کردن آن را می پوشند. موندو/دوتی نوعی از لنگی است و بیشتر به رنگ سفید می باشد که اغلب دارای گلدوزی ( کاساوو ( kasavu ) ) طلایی، به ویژه در حاشیه های آن است.
عکس لنگی (پوشاک)

لنگی (قوسار). لَنگی ( به ترکی آذربایجانی: Ləngi ) یک منطقه مسکونی است که در شهرستان قوسار در جمهوری آذربایجان واقع شده است. این منطقه توسط دهیاری ینی حیات اداره می شود. [ ۱]
عکس لنگی (قوسار)عکس لنگی (قوسار)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

مترادف ها

lag (اسم)
پس افت، کندی، محکوم، تاخیر، واماندگی، عقب ماندگی، لنگی

limp (اسم)
لنگ، لنگی

lameness (اسم)
شلی، لنگی

فارسی به عربی

عرجة

پیشنهاد کاربران

استقلال=کیسه
لنگی=پرسپولیس
لُنگِ=پرسپولیس
لنگی=پرسپلیسی
لنگی:پرسپولیسی
ملیانا یعنی بچیزی از ماه
وکیلان چیزی ستاره
ومیلنا چیزی زهر
لُنگی ( کسی که جامه ای از لُنگ به تن دارد ) به طرفدارانِ تیم فوتبالِ پرسپولیس یا پیروزی اطلاق می شود
Claudication
پرسپولیس=لنگی
لباسی که درحمام دور امر می بندند

بپرس