قیطون

فرهنگ اسم ها

لغت نامه دهخدا

قیطون. [ ق َ ] ( اِ ) به لغت مصری گنجینه. ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ). گنجینه. ( برهان ) ( آنندراج ). || خانه خرد در خانه کلان بلغت اهل مصر. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ). || کناره و حاشیه و سجافی که از ابریشم بافند. ( ناظم الاطباء ). قیطان. ( آنندراج ). رجوع به قیطان شود.

قیطون. [ ق ] ( اِخ ) شهری است در افریقیه و تا قفصه سه مرحله و تا نفطه یک مرحله فاصله دارد. ( از معجم البلدان ) ( منتهی الارب ).

فرهنگ فارسی

( اسم ) قیطن : سوراخ بود دلم چورانبان زان قیطونهای موش دندان .
شهری است در افریقیه و تا قفصه سه مرحله و تا نفطه یک مرحله فاصله دارد .

پیشنهاد کاربران

بپرس