قیام علیه حاکمان جور

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] قیام بر ضد حاکمان ستمگر بر چند نوع است و راهکارها و ضوابط شرعی آن طبق باورهای شیعه و سنی چیست؟ طاغوت کیست و آموزه های قرآن و احادیث در این باره کدام است؟ کفر به طاغوت چه معنایی دارد و» رکون «بر ستمگران، که در قرآن از آن نهی شده، به چه معناست؟ جهاد با طاغوت در سیره اهل بیت (ع) چگونه بوده، دلایل قائلان به حرمت جنبش بر ضد حاکمان ستمگر کدام است؟ امر به معروف و نهی از منکر در مورد حاکمان چگونه است؟
پیش از ورود به بحث ابتدا اصطلاحات متعارف» خروج علیه حاکم «را تعریف و سپس ضوابط و شرایط قیام را بررسی خواهیم کرد:
← جهاد علیه کفر
میان» بغی «و» محاربه «تفاوت های بسیاری وجود دارد. بغی در جایی است که گروهی مسلح از مسلمانان با هدف ایجاد اختلاف و تفرقه میان مسلمانان و ساقط کردن قدرت مرکزی و قانونی، علیه حاکم عادل خروج کنند؛ در این صورت بر مسلمانان واجب است که آنان را به اطاعت و بازگشت از مواضع خویش دعوت نمایند و در صورت عدم تمکین و قبول، همه مسلمانان موظف به مبارزه مسلحانه با آنان خواهند شد:اگر دو طائفه از مؤمنان با هم بجنگند، میان آن دو را اصلاح دهید و اگر باز یکی از آن دو بر دیگری تعدّی کرد، با طائفه ای که تعدّی می کند، بجنگید تا به فرمان خدا بازگردد.... بنابراین بغی عبارت است از حرکت سیاسی، گروهی، مسلحانه و سازمان یافته که در برابر نظام قانونی و قدرت مرکزیِ حکومت اسلامی با هدف ایجاد تفرقه و ساقط کردن آن تمرّد و سرکشی نماید.اما محاربه عبارت است از حرکت مسلحانه فردی یا گروهی با هدف ایجاد اختلال در امنیت اقتصادی، اجتماعی و یا دینی، از طریق راهزنی، سرقت اموال، هتک حرمت نوامیس، آدم ربایی و دیگر موارد ایجاد اختلال در امنیت عمومی .پس در محاربه ، گروه یا فرد محارب، انگیزه سیاسی ندارد و درپی ایجاد تفرقه و یا ساقط کردن نظام سیاسی حاکم نیست، بلکه به دنبال اختلال در نظام اجتماعی و امنیتی است.آیات ۳۳ - ۴۱ سوره مائده ، روش برخورد با این گونه افراد را روشن می نماید:» سزای کسانی که با دوستداران خدا و پیغمبر او می جنگند... «.
ضابطه و شرایط قانونی خروج علیه حاکم ظالم
ضابطه اول:ثبوت ظلم حاکم و تلاش وی جهت افساد و تباهی جامعه و تجاوز از حدود الهی و نقض حقوق مردم؛ضابطه دوم:با امر به معروف و نهی از منکر نتوان حاکم را از اعمال خود بازداشت.در این صورت مسلمانان موظف خواهند بود ولایت امر و حکومت وی را رها کرده و از تحت سیطره او خارج شوند و به دستورات وی توجهی نکرده و برای داوری و قضاوت نزد او نروند.
وجوب خروج علیه حاکم در کتاب و سنت
...

پیشنهاد کاربران

بپرس