فرهنگ اسم ها
معنی: نام یکی از تابعان علی ( ع )
برچسب ها: اسم، اسم با ق، اسم پسر، اسم عربی
لغت نامه دهخدا
امیر عاصم و عمار یاسر و مقداد
صهیب و زهره و زید و قتاده و قنبر.
ناصرخسرو.
صد شکر که مداح شه مردانم ثابت به ثنا و ثانی حسانم
اکنون نه کمینه بنده فرمانم
دیرینه غلام قنبر و سلمانم.
حسامی واعظ ( مجالس النفایس ص 143 ).
غلام وی اند امّت جدّ اوچو قنبر علی مرتضی را غلام.
سوزنی.
- مولای قنبر ؛ لقبی است که قصه سرایان و معرکه گیران به علی بن ابیطالب دهند. رجوع به ابوالشعثاء مولی شود.قنبر. [ قَم ْ ب َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان مؤمن آباد بخش درمیان شهرستان بیرجند، واقع در 43هزارگزی جنوب درمیان و 4 هزارگزی خاور شوسه بیرجند به درج. موقع جغرافیایی آن جلگه و هوای آن معتدل است. سکنه آن 144 تن است. آب آن از قنات و محصول آن غلات ، لبنیات و شغل اهالی زراعت و مالداری و قالیچه بافی است.راه مالرو دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).
فرهنگ فارسی
نام ابوالشعثائ مولی ابن معمر است و نام قنبر را علی علیه السلام بوی داد .
دانشنامه اسلامی
[ویکی شیعه] قَنبَر، غلام حضرت علی(ع) و از اصحاب خاص ایشان. او در جنگ صفین پرچم دار قسمتی از سپاه امام علی(ع) بود و به دست حجاج بن یوسف ثقفی شهید شد.
قنبر از نظر نَسَب شخصی مجهول است و اطلاعاتی درباره آباء و اجداد او در دست نیست. او مدتی در شهر بِیهَق (در نزدیکی سبزوار کنونی) زندگی کرده است. کنیه وی را ابو شعناء گفته اند. ابوشعنا یعنی دانشمند پیر ژولیده مو.
قنبر از اصحاب خاص، غلام و دربان(حاجب) حضرت علی(ع) بود. وی همچنین دربان امام حسن مجتبی(ع) بوده است. شیخ طوسی، او را در شمار اصحاب امام علی(ع) یاد می کند.
قنبر از نظر نَسَب شخصی مجهول است و اطلاعاتی درباره آباء و اجداد او در دست نیست. او مدتی در شهر بِیهَق (در نزدیکی سبزوار کنونی) زندگی کرده است. کنیه وی را ابو شعناء گفته اند. ابوشعنا یعنی دانشمند پیر ژولیده مو.
قنبر از اصحاب خاص، غلام و دربان(حاجب) حضرت علی(ع) بود. وی همچنین دربان امام حسن مجتبی(ع) بوده است. شیخ طوسی، او را در شمار اصحاب امام علی(ع) یاد می کند.
wikishia: قنبر
پیشنهاد کاربران
لطفا منابع معتبر خودتون رو هم برای معانی بگید . مثلا یک نفر گفته قنبر به معنای شیر هستش درحالیکه معتبرترین فرهنگ لغت ها که شامل عبید و دهخدا و معین هستن اصلا همچین چیزی ننوشتن و در هیچ جای دیگه ای هم این
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
معنی وجود نداره که نشان میده یک معنیِ من در آوردی هستش و اعتباری نداره و یا یک نفر دیگه گفته به معنی جن هستش که این هم از اولی بی ربط تر هست و هیچ توجیه ادبی نداره و در هیچ جایی همچین معنی نوشته نشده . خواهش میکنم به هر دلیلی نظرات شخصی خودتون رو ننویسید تا دیگرانی مثل من بتونن چیزی یاد بگیرن و البته هم که اینجور جاهایی که برای علم و ادبیات ساخته شدن و یه عده زیادی برای بالا رفتن سطحش زحمت کشیدن جای شوخی و لودگی و مسخره بازی نیست . ممنون .
سلام
من در هرمزگان و بندرعباس زندگی میکنم اما تا باحال چیزی بنام جن بر یا گن بر یا همچین چیزی نشنیدم. بابازار که رایجه و صحیح. اما گم بر نه. اگه اینجور باید جن معرب گن باشه. ایا منبعی برای این گفته وجود دارد؟لطفا معرفی کنید ما هم یاد بگیریم. ممنون از توضیحاتتون
من در هرمزگان و بندرعباس زندگی میکنم اما تا باحال چیزی بنام جن بر یا گن بر یا همچین چیزی نشنیدم. بابازار که رایجه و صحیح. اما گم بر نه. اگه اینجور باید جن معرب گن باشه. ایا منبعی برای این گفته وجود دارد؟لطفا معرفی کنید ما هم یاد بگیریم. ممنون از توضیحاتتون
قنبر معرب گِنبَر است به معنی کسی که جن را از بدن بیرون میکند. گنبری یا همان که امروز مراسم زار میگویند از دوران پیش از اسلام در نواحی بندر عباس امروزی رواج داشته و گنبر ها بسیار محترم و معتبر بوده و هستند
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
و امروز به آنها مامازار یا بابازار میگویند. نام بندر گمبرون نیز ریشه در وجود همان گنبر ها دارد به معنی بندر گنبر ها که سالها تحت اشغال پرتغالی ها بود و پس از حمله شاه عباس صفوی و بیرون راندن آن بیگانگان این بندر نام بندرعباس گرفت.
در زبان ترکیه ای خمیدگی پشت ( غوز ) را کامبورمیگویند
قنبر یعنی بزرگ و شجاع
تا اونجایی که پرس و جو کردیم معنی خاصی نداشته فقط گفتن
غلام حضرت علی
غلام حضرت علی
قنبر به معنی* شیر *هست.
اسم قنبر در زبان لری بختیاری به
صورت های زیر تلفظ می شود
قنبر:قمبر. کمبر. تمبر. تمر. تنبر
صورت های زیر تلفظ می شود
قنبر:قمبر. کمبر. تمبر. تمر. تنبر