[ویکی فقه] قلب دلیل، بیان دلیل مستدلّ و ابطال آن از طریق « قلب » می باشد.
قلب دلیل، مقابل قلب دعوا بوده و عبارت است از بیان دلیل مستدل و سپس اعتراض به آن از طریق قلب اثبات حکم مخالف به وسیله آن ؛
صورتهای قلب دلیل
که به دو صورت انجام می گیرد:
صورت اول
گاهی معترض بعد از بیان دلیل مستدل، از راه قلب دلیل به آن اعتراض نموده و به کلی استدلال وی را باطل می نماید؛ برای مثال، شخصی معتقد است دایی نیز ارث می برد، و در مقام استدلال، به این کلام « عمر » استناد می کند که: «الخال وارث من لا وارث له»، آن گاه معترض در مقام قلب دلیل او می گوید: این دلیل، بر عدم توریث دایی به طریق مبالغه دلالت می نماید، مثل این که گفته شود: «الجوع زاد من لا زاد له» که از راه مبالغه دلالت می کند بر این که گرسنگی زاد و توشه ای برای فقیر نیست.
صورت دوم
...
قلب دلیل، مقابل قلب دعوا بوده و عبارت است از بیان دلیل مستدل و سپس اعتراض به آن از طریق قلب اثبات حکم مخالف به وسیله آن ؛
صورتهای قلب دلیل
که به دو صورت انجام می گیرد:
صورت اول
گاهی معترض بعد از بیان دلیل مستدل، از راه قلب دلیل به آن اعتراض نموده و به کلی استدلال وی را باطل می نماید؛ برای مثال، شخصی معتقد است دایی نیز ارث می برد، و در مقام استدلال، به این کلام « عمر » استناد می کند که: «الخال وارث من لا وارث له»، آن گاه معترض در مقام قلب دلیل او می گوید: این دلیل، بر عدم توریث دایی به طریق مبالغه دلالت می نماید، مثل این که گفته شود: «الجوع زاد من لا زاد له» که از راه مبالغه دلالت می کند بر این که گرسنگی زاد و توشه ای برای فقیر نیست.
صورت دوم
...
wikifeqh: قلب_دلیل