[ویکی فقه] قضیه متکثره، یکی از اصطلاحات به کار رفته در علم منطق بوده و به معنای قضیه قابل تبدیل به چند قضیه مستقل است.
ملاک وحدت یا کثرت قضیه، انحلال یا عدم انحلال آن به چند قضیه است. گاهی قضیه به حسب ظاهر، واحد است اما در حقیقت، مشتمل بر چند قضیه است. و این در وقتی است که موضوع یا محمول (در قضایای حملیه) مشتمل بر چند لفظ مفرد باشد. مثلاً قضیه: "زید و عمرو کاتب اند" در حقیقت، دو قضیه است: "زید کاتب است" و "عمرو کاتب است". و قضیه: "زید کاتب و جالس و شاعر است" در حقیقت، سه جمله است: "زید کاتب است"، "زید جالس است" و "زید شاعر است". و قضیه: "زید کاتب و جالس است" در حقیقت، چهار جمله است: "زید کاتب است"، "زید جالس است"، "عمرو کاتب است" و "عمرو جالس است". البته اگر موضوع یا محمول مرکب از چند لفظ مفرد باشد که دارای تالیف تقییدی هستند و هر یک به تنهایی محکومٌ علیه یا محکومٌ به نیستند سبب تکثر قضیه نمی شوند. مثلاً جمله: "جسم دارای نفسِ حسّاسِ متحرّک به اراده، منتقل است به نقل قدم ها به این صورت که وضع یک قدم و رفع قدم دیگر می کند"، قضیه واحد و مترادف با قضیه: "حیوان، ماشی است" می باشد.
ملاک وحدت یا کثرت شرطیات
در قضیه شرطیه متصله نیز اگر تالی مشتمل بر چند جمله باشد که مجموع آنها بیان گر مفهوم واحد نباشد، قضیه به تعداد آنها متکثّر می شود. مثلاً قضیه شرطیه متصله: "اگر زید مؤمن باشد، راست کردار و راستگو و پرهیزگار است" در حقیقت، سه قضیه است. اما تعدد جملات در مقدّم شرطیه، موجب تعدد قضیه نیست. مثلاً جمله: "اگر زید درست کار و راستگو و مهربان باشد پدر و مادرش از او راضی خواهند بود" شرطیه متصله واحدی است.و به همین صورت در شرطیه منفصله اگر قضایای مقدم و تالی، متباین باشند مثلاً بگوییم: "یا آفتاب طالع است و روی زمین پیدا، و یا شب است و ستارگان، روشن" در حقیقت، چهار قضیه منفصله است: ۱. "یا آفتاب طالع است یا شب است"؛ ۲. "یا آفتاب طالع است یا ستارگان، روشن است"؛ ۳. "یا روی زمین پیدا است یا شب است"؛ ۴. "یا روی زمین پیدا است یا ستارگان، روشن است".
قضیه مفید استثنا
یکی از مصادیق قضیه متکثره، قضیه مفید استثنا است. مثلاً قضیه: "جز هوشنگ همه دانشجویان آمده اند" قابل تحلیل به دو قضیه است: "هوشنگ نیامده است" و "سایر دانشجویان آمده اند".
قضیه مفید حصر
...
ملاک وحدت یا کثرت قضیه، انحلال یا عدم انحلال آن به چند قضیه است. گاهی قضیه به حسب ظاهر، واحد است اما در حقیقت، مشتمل بر چند قضیه است. و این در وقتی است که موضوع یا محمول (در قضایای حملیه) مشتمل بر چند لفظ مفرد باشد. مثلاً قضیه: "زید و عمرو کاتب اند" در حقیقت، دو قضیه است: "زید کاتب است" و "عمرو کاتب است". و قضیه: "زید کاتب و جالس و شاعر است" در حقیقت، سه جمله است: "زید کاتب است"، "زید جالس است" و "زید شاعر است". و قضیه: "زید کاتب و جالس است" در حقیقت، چهار جمله است: "زید کاتب است"، "زید جالس است"، "عمرو کاتب است" و "عمرو جالس است". البته اگر موضوع یا محمول مرکب از چند لفظ مفرد باشد که دارای تالیف تقییدی هستند و هر یک به تنهایی محکومٌ علیه یا محکومٌ به نیستند سبب تکثر قضیه نمی شوند. مثلاً جمله: "جسم دارای نفسِ حسّاسِ متحرّک به اراده، منتقل است به نقل قدم ها به این صورت که وضع یک قدم و رفع قدم دیگر می کند"، قضیه واحد و مترادف با قضیه: "حیوان، ماشی است" می باشد.
ملاک وحدت یا کثرت شرطیات
در قضیه شرطیه متصله نیز اگر تالی مشتمل بر چند جمله باشد که مجموع آنها بیان گر مفهوم واحد نباشد، قضیه به تعداد آنها متکثّر می شود. مثلاً قضیه شرطیه متصله: "اگر زید مؤمن باشد، راست کردار و راستگو و پرهیزگار است" در حقیقت، سه قضیه است. اما تعدد جملات در مقدّم شرطیه، موجب تعدد قضیه نیست. مثلاً جمله: "اگر زید درست کار و راستگو و مهربان باشد پدر و مادرش از او راضی خواهند بود" شرطیه متصله واحدی است.و به همین صورت در شرطیه منفصله اگر قضایای مقدم و تالی، متباین باشند مثلاً بگوییم: "یا آفتاب طالع است و روی زمین پیدا، و یا شب است و ستارگان، روشن" در حقیقت، چهار قضیه منفصله است: ۱. "یا آفتاب طالع است یا شب است"؛ ۲. "یا آفتاب طالع است یا ستارگان، روشن است"؛ ۳. "یا روی زمین پیدا است یا شب است"؛ ۴. "یا روی زمین پیدا است یا ستارگان، روشن است".
قضیه مفید استثنا
یکی از مصادیق قضیه متکثره، قضیه مفید استثنا است. مثلاً قضیه: "جز هوشنگ همه دانشجویان آمده اند" قابل تحلیل به دو قضیه است: "هوشنگ نیامده است" و "سایر دانشجویان آمده اند".
قضیه مفید حصر
...
wikifeqh: قضیه_متکثره